مديران با كارمندان وبالعكس ، و همچنين روابط مردم با رهبران جامعه را بررسى كرده و از زاويه حيا به آسيب شناسى مديريت پرداخته و نقش حيا را در سالم سازى مديريت ، تبيين كرده است .
فصل ششم به موضوع رسانه ها پرداخته و دو مسئله «حياى رسانه» و «رسانه حيا» را بررسى كرده است .
و در نهايت ، در فصل هفتم ، موضوع معمارى مطرح شده و تأثير متقابل حيا در معمارى و معمارى در حيا مورد بررسى قرار گرفته است .
وامّا بخش سوم كتاب به بحث كم رويى پرداخته است . در اين بخش ، پس از تعريف كم رويى و تحليل مفاهيم اصلى آن ، ريشه كم رويى و قلمروهاى آن ، مورد بحث قرار گرفته اند .
بخش پايانى كتاب نيز به مسئله بى حيايى اختصاص دارد . در اين فصل ، ماهيت بى حيايى و عمل آن ، مورد بحث قرار گرفته است .
بخش هاى سوم و چهارم ، فقط به اندازه اى بسط داده شده اند كه با روشن شدن ماهيت كم رويى و بى حيايى ، موضوع اصلى كتاب ، يعنى حيا ، روشن تر گردد .
بديهى است هيچ سخنى جز سخنان خداوند و معصومان عليهم السلام ، مصون از اشتباه نيست و بدون ترديد ، اين امر ، شامل اين پژوهش نيز خواهد بود .
يادآورى اين نكته ضرورى است كه اين اثر با پشتوانه مجموعه غنى حديثى «مركز تحقيقات دارالحديث» فراهم آمد . از كليه همكارانم در اين مركز ، تشكر مى كنم .
به علاوه ، بر خود لازم مى دانم از جناب آقاى دكتر محمود گلزارى (روان شناس بالينى و عضو هيئت علمى دانشگاه علامه طباطبايى) كه با بحث هاى دقيق و كارشناسانه خود ، دلِ جنبه هاى مختلف موضوع را مى شكافتند و حقايق نهفته آن را