69
پژوهشي در فرهنگ حيا

بصرى آنان قرار دارند ؛ بلكه از حال ديگر بندگان نيز آگاهى دارند ، هر چند در جاى ديگرى باشند .
حالت دوم ، مربوط به دوران حيات و غيبت آن بزرگواران است . در اين حالت ، حجّت خداوند ، حيات و حضور دارد ؛ امّا ظهور ندارد و در غيبت به سر مى برد و لذا ، مردم ، ايشان را نمى بينند ؛ ولى او مردم را مى بيند . از ديد مردم ، اين نوع نظارت ، نظارت محسوس و حضور فيزيكى نيست .
و امّا حالت سوم ، نظارت معصومان عليهم السلام پس از حيات شريفشان است . نظارت حجّت هاى خداوند ، نه محدود به حيات و ظهور آنان است ، و نه محدود به حضور ناپيداى آنان ؛ بلكه حتى پس از مرگ نيز بر رفتار مردم ، نظارت داشته و از آن آگاهى دارند . اين قسم ، همان چيزى است كه از آن به عنوان «عَرض (عرضه شدن) اَعمال» ياد مى شود . بنا بر اين ، در همه حالت ها و فرض ها ، معصومان عليهم السلامبر رفتار و پندار مردم ، نظارت دارند و به همين جهت ، از حجّت هاى خداوند به عنوان «شاهد» بر اعمال بندگان ياد شده است . پديده «شهادت حجّت هاى الهى» ، يكى از واقعيت هاى زندگى است . خداوند مى فرمايد :
فَكَيْفَ إِذَا جِئْنَا مِن كُلِّ أُمَّةِم بِشَهِيدٍ وَجِئْنَا بِكَ عَلَى هَـؤُلاَءِ شَهِيدًا . ۱ چگونه خواهد بود آن گاه كه از هر امّتى شاهدى بياوريم و تو را شاهد اينان قرار داده ايم ؟

۰.امام صادق عليه السلام در تفسير اين آيه شريف فرموده است :نَزَلَت في اُمَّةِ مُحَمَّدٍ صلى الله عليه و آله خاصَّةً . في كُلِّ قَرنٍ مِنهُم إمامٌ مِنّا شاهِدٌ عَلَيهِم ، و مُحَمَّدٌ صلى الله عليه و آلهشاهِدٌ عَلَينا . ۲

1.نساء ، آيه ۴۱ .

2.الكافى ، ج ۱ ، ص ۱۹۰ ، ح ۱ ؛ بحار الأنوار ، ج ۷ ، ص ۲۸۳ ، ح ۷ .


پژوهشي در فرهنگ حيا
68

مبتلا هستند ، هويتى براى خود قائل نيستند و «خود»ى نمى بينند تا براى آن ، ارزش قائل شوند و حرمتش را حفظ كنند . پس براى كسانى كه به «شرم نكردن از خود» مبتلا هستند ، اوّلين قدم ، آن است كه «خودفراموشى» را به «خودشناسى» ، و «حقارت نفس» را به «خودارزشمندى» و «كرامت نفس» تبديل كنند . با اين كار ، حضور «خود» ، درك مى شود و «شرم از خود» متولّد مى شود . بايد تأكيد كرد كه اين كار ، «ناظرسازى» نيست ؛ بلكه «ناظرشناسى» است ، و «ايجاد ناظر» نيست ؛ بلكه «شناخت ناظر موجود» است ؛ ناظرى كه گم نام و غريب در منزل خود ، به فراموشى سپرده شده است .

۳ . حجّت هاى خداوند

حجّت هاى خداوند از جنس بشرند ؛ ۱ امّا اين انسان هاى ارزشمند ، داراى دو حضور و دو نظارت اند . نوع اوّل ، حضور فيزيكى است و از اين جهت ، با لايه اوّل نظارت ـ كه مردم بودند ـ تفاوتى ندارد . در اين حالت ، حجّت هاى خداوند نيز همانند مردم ، بر كار ديگرانى كه در حضور آنان اند ، نظارت دارند . اين قِسم از نظارت ، مربوط به دوران حيات معصومان عليهم السلام و ظهور آنان در ميان مردم است .
امّا نوع دوم حضور و نظارت آنان ، حضورى است كه متوقّف بر وجود جسمانى آنان نيست و با عدم آن نيز پايان نمى يابد . اين نوع نظارت ، در چند حالت وجود دارد : يكى نظارت معصومان در زمان حيات و ظهورشان نسبت به كسانى است كه در كنار آنان نيستند ؛ چراكه نظارت معصومان در زمان حيات و ظهورشان ، محدود به كسانى نمى شود كه در محضر آنان بوده ، در دايره ديد

1. «قل إنّما أنا بشر مثلكم يوحى إليّ ؛ بگو : من انسانى همانند شما هستم كه به من وحى مى شود» . (كهف ، آيه ۱۱۰)

  • نام منبع :
    پژوهشي در فرهنگ حيا
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9098
صفحه از 388
پرینت  ارسال به