37
پژوهشي در فرهنگ حيا

حوائج نيازمندان ، همگى از كارهاى شايسته اى هستند كه بايد انسان آنها را انجام دهد و امام صادق عليه السلام انجام دادن آنها را از فوايد حيا مى داند . در ادامه حديث ، حضرت تصريح مى كند :

۰.ولَم يُتَحَرَّ الجَميلُ ولَم يُتَنَكَّبِ القَبيحُ في شَيءٍ مَنَ الأَشياءِ .

۰.[ اگر حيا نباشد] هيچ كار زيبايى انجام نمى شود و هيچ كار زشتى ترك نمى شود . ۱

بنا بر اين ، حيا ، هم بازدارنده است و هم وا دارنده . شايد اين سؤال مطرح شود كه اگر حيا يكى از عوامل مهاركننده است ، وا دارندگى آن به چه معنا خواهد بود ؟ پاسخ اين است كه موقعيت قبيح (نابه هنجار) ، دو گونه است : يا انجام دادن حرام است و يا ترك واجب . ازاين رو نفس انسان يا مايل به انجام دادن حرام است و يا ترك واجب كه در مجموع ، فعل قبيح ناميده مى شود . حال اگر اين حالت نفس مهار شود ، بدين معنا خواهد بود كه واجب انجام شود و حرام ترك گردد . پس مهار كردن و خودنگهدارى در مرحله نفس صورت مى گيرد و باز دارندگى و وا دارندگى مربوط به مرحله عمل است .

آيا كاركرد حيا محدود به قلمروى خاص است ؟

سؤال اين است كه آيا كاركرد كنترل كنندگى حيا محدود به قلمروى خاص است يا حيا در تمام زمينه ها مى تواند نقش آفرين باشد ؟
با مطالعه اين كتاب ، خواهيد ديد كه حيا فتى است فراگير كه محدود به قلمرو خاصّى نيست . توضيحْ اين كه برخى صفات ، مربوط به قلمروى خاص هستند . مثلاً عفّت در قلمرو شهوت است . شهوت با همان مفهوم وسيعى كه در روايات دارد ، ۲ قلمرو عفّت است . البته نمى گوييم قلمرو شهوت ، فقط براى عفّت است

1.بحار الأنوار ، ج ۳ ، ص ۸۱ .

2.در روايات ، شهوت ، معناى عامى دارد كه به هر خواست انسان اطلاق مى شود . يكى از انواع آن ، غريزه جنسى است و ديگرى شهوت خوردن . به همين جهت ، در روايات مربوط به عفّت ، هم از عفّت بطن صحبت شده و هم از عفّت فرْج . (ر . ك : ميزان الحكمة ، عنوان «العفة»)


پژوهشي در فرهنگ حيا
36

انجام دهد . امّا اگر گذشته از بازدارندگى ، وا دارنده نيز باشد ، در آن صورت ، مى توان براى انجام دادن كارهاى شايسته اى كه احتمال ترك آنها مى رود نيز از حيا استفاده نمود . بنا بر اين ، سؤال اين است كه مثلاً اگر كسى در انجام دادن واجبات خود كوتاهى مى كند ( نماز نمى خواند ، روزه نمى گيرد و ... ) آيا مى توان براى وا داشتن او به انجام دادن واجبات ، از حيا استفاده كرد ؟ آيا حيا ، قلمرو طاعت را نيز شامل مى شود و يا فقط مخصوص قلمرو معصيت است ؟
اگر روايات معصومان عليهم السلام را با اين پرسش مورد مطالعه قرار دهيم ، مى بينيم كه حيا ، هم به عنوان عامل بازدارنده معرّفى شده و هم به عنوان عامل وا دارنده . امام زين العابدين عليه السلام ، حيا را مايه بازدارى از شهوات دانسته و از خداوند مى خواهد به او حيا دهد تا او را از شهوات ، بازدارد . ۱

۰.امام على عليه السلام نيز در جايى مى فرمايد :الحَياءُ يَصُدُّ عَن فِعلِ القَبيحِ .

۰.حيا از كار بد ، باز مى دارد . ۲

۰.و در جاى ديگر مى فرمايد :الحَياءُ سَبَبٌ إلى كُلِّ جَميلٍ .

۰.حيا ، سبب همه زيبايى هاست . ۳

۰.همچنين امام صادق عليه السلام در بيان فوايد حيا ، خطاب به مفضّل مى فرمايد :لَولاهُ لَم يُقرَ ضَيفٌ ولَم يوفَ بِالعِداتِ ولَم تُقضَ الحَوائِجُ .

۰.اگر حيا نباشد ، هيچ ميهمانى احترام نمى شود و به هيچ وعده اى وفا نمى شود و هيچ حاجتى برآورده نمى شود .

همان گونه كه مى بينيد ، امورى مثل اكرام ميهمان و وفاى به عهد و برآوردن

1.بحار الأنوار ، ج ۹۴ ، ص ۱۵۷ « ... و اصحب رغباتنا بحياء يقطعها عن الشهوات ؛ ميل ما را همراه با حيائى قرار ده كه آن را از شهوات جدا كند» .

2.غررالحكم ودررالكلم ، ح ۱۳۹۳ .

3.تحف العقول ، ص ۸۴ ؛ بحار الأنوار ، ج ۷۷ ، ص ۲۱۱ .

  • نام منبع :
    پژوهشي در فرهنگ حيا
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9306
صفحه از 388
پرینت  ارسال به