355
پژوهشي در فرهنگ حيا

برخى افراد ، واقعا از تأمين زندگى خود عاجزند ؛ امّا برخى به آنچه دارند ، قانع نبوده ، طمع بيشتر دارند و لذا ، همواره چشم به دست ديگران دارند . اين نيز موجب كاهش حيا و به وجود آمدن بى حيايى است .
اصل چشم داشتن به دست ديگران ، مايه شرم است ؛ امّا وقتى اين كار تجربه گردد و تكرار شود ، به مرور ، حيا را كاهش مى دهد تا به بى حيايى مى رسد . به همين جهت ، كسانى كه در آغاز اين راه قرار دارند ، ابتدا با سختى و دشوارى رو به رو هستند ؛ ولى به مرور زمان ، وضع ، عادى مى گردد و بدون هيچ گونه پروايى و بدون ذرّه اى ناراحتى و سختى ، به آن مبادرت مى ورزند .
همين نكته را در مسئله استحمام نيز مى توان يافت . همان گونه كه بيش از اين توضيح داديم، حمّام از پديده هاى غيرعربى است و ظاهرا از روم به حجاز رفته است. چنين به نظر مى رسد كه در روم،بدون پوشش و با حالت برهنه وارد حمّام مى شده اند. در چنين وضعيتى ، يكى از عوامل رواج بى حيايى ، حمّام رفتن بوده است .
گاه براى لحظاتى ممكن است كسى برهنه ديده شود ؛ ولى فورا خود را بپوشاند و يا از ديده ها مخفى گردد . اين اندازه در بى حيايى تأثيرى ندارد ؛ امّا اگر در جايى مثل حمّام ، برهنگى جزء عرف بشود و مردم با بدن برهنه در آن جا حاضر شوند ، اين تكرار و تداوم ، موجب بى حيايى مى گردد . به همين جهت ، امام على عليه السلامدرباره اين گونه حمّام ها فرموده است :

۰.بِئسَ البَيتُ الحَمّامُ ! يَهتِكُ السِّترَ ويَذهَبُ بِالحَياءِ . ۱

۰.بد مكانى است حمام ! پرده را مى دَرَد و حيا را مى بَرَد .

۰.همچنين امام صادق عليه السلامدرباره اين جنبه حمّام فرموده است :بِئسَ البَيتُ الحَمّامُ ! يَهتِكُ السِّترَ و يُبدِي العَورَةَ . ۲

۰.بد مكانى است حمّام ! پرده را مى دَرَد و عورت را آشكار مى سازد .

1.كتاب من لايحضره الفقيه ، ج ۱ ، ص ۱۱۵ (ح ۲۳۸) ؛ مكارم الأخلاق ، ص ۵۳ ؛ بحار الأنوار ، ج ۷۶ ، ص ۷۷ .

2.كتاب من لايحضره الفقيه ، ج ۱ ، ص ۱۱۵ (ح ۲۳۹) ؛ بحار الأنوار ، ج ۷۶ ، ص ۷۷ .


پژوهشي در فرهنگ حيا
354

رسول خدا ، در حقيقت ، چنين افرادى به وسيله آبروى خود ، كسب معاش مى كنند ؛ يعنى آبرو مى دهند و چيزى مى گيرند . ۱ به همين جهت ، گدايى از مردم ، مايه از بين رفتن حيا مى شود . امام صادق عليه السلام در اين باره مى فرمايد :

۰.طَلَبُ الحَوائِجِ إلَى النّاسِ استِلابٌ لِلعِزِّ ومَذهَبَةٌ لِلحَياءِ . ۲

۰.نياز خود را از مردم خواستن ، مايه سلب عزّت و از بين رفتن حياست .

۰.رسول خدا نيز فرموده است :المَسائِلُ كدوحٌ يُكَدِّحُ بِهَا الرَّجُلُ وَجهَهُ . ۳

۰.گدايى كردن ، [مانند] چنگ زدن است كه فرد به وسيله آن ، صورت خود را مى خراشد .

به همين جهت ، يكى از گروه هايى كه معمولاً بى حيايى در ميان آنان فراوان ديده مى شود ، افراد فقيرى هستند كه به نان شب خويش ، محتاج اند و به خاطر كسب روزى مجبورند به هر كسى رو بيندازند و به هر كارى تن دهند و هر ذلّت و خوارى اى را تحمّل كنند . امام على عليه السلام ، پيامد فقر را چهار چيز مى دانند : ضعف يقين ، كاهش عقل ، كم رنگ شدن دين ، و كاهش حيا و آبرو . و از اين رو ، فرموده است كه : از فقر به خدا پناه مى بريم . ۴ گدايى از مردم ، مايه خوارى است ۵ و طوق ذلّتى است كه بر گردن انسان افكنده مى شود . ۶
البته دست نياز به سوى ديگران دراز كردن و نگاه به دست مردم داشتن ، هميشه علّتِ ندارى نيست و در بسيارى موارد ، معلولِ قانع نبودن است . گاهى

1.رسول خدا مى فرمايد : «إن المسألة كسب الرجل بوجه ، فأبقى رجل على وجهه أو ترك ؛ گدايى كردن ، كاسبى به وسيله آبروست . گروهى آبروى خود را نگه مى دارند و گروهى ترك مى كنند» . (النوادر ، راوندى ، ص ۸۶ ، ح ۱۱ ؛ الجعفريات ، ص ۵۶)

2.الكافى ، ج ۲ ، ص ۱۴۸ ، بحار الأنوار ، ج ۷۵ ، ص ۱۱۰ .

3.سنن أبى داوود ، ج ۲ ، ص ۱۱۹ (ح ۱۶۳۹) ؛ مسند ابن حنبل ، ج ۷ ، ص ۲۷۹ ، (ح ۲۰۲۸۵) ؛ كنزالعمّال ، ج ۶ ، ص ۴۹۶ (ح ۱۶۶۹۸) .

4.جامع الأخبار ، ص ۱۰۶ .

5.ر .ك : مطالب السؤول ، ص ۵۶ ؛ غررالحكم ودررالكلم ، ح ۴۴۴ ، ۸۱۵۴ و ۲۱۱۰ .

6.ر .ك : غررالحكم ودررالكلم ، ج ۲۱۲۹ .

  • نام منبع :
    پژوهشي در فرهنگ حيا
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9357
صفحه از 388
پرینت  ارسال به