بنا بر اين ، بايد مرز ميان اين دو را تشخيص داد تا از اشتباه ، جلوگيرى شود . براى اين كار ، نخست بايد فعل قبيح را به درستى شناخت تا كارهاى نيك ، قبيح ارزيابى نشوند . بدين منظور ، بايد ملاك شرع را در مورد فعل قبيح مورد توجّه قرار داد و قبيح شرعى را شناخت . همچنين بايد ملاك عُرف را مورد توجّه قرار داد و قبيح عرفى را نيز شناخت . البته در قبيح عرفى ، لازم است امورى مورد پذيرش قرار گيرند كه مخالف شرع نباشند . عرف اگر مخالف شرع بود و آنچه را شرعْ قبيح دانسته بود ، جايز شمرد ، مورد توجّه قرار نمى گيرد . قلمرو عرف ، در خارج از قلمرو شرع است و محدود به آداب اجتماعى مى گردد .
همچنين بايد فعل نيك را نيز با معيار شرع و عرف ، به خوبى شناخت تا قبيح ، ارزيابى نشوند . در صورت شناخت صحيح فعل قبيح و فعل نيك ، تميز حيا از كم رويى آسان مى گردد و مغالطه و اشتباه اندازى در آن ، راه پيدا نمى كند . در اين صورت ، كارهايى كه مطابق حياست ، كم رويى ارزيابى نمى شوند و كارهايى كه مطابق كم رويى هستند ، حيا ارزيابى نمى گردند .
مفاهيم اصلى كم رويى
همان گونه كه حيا داراى چهار مفهوم اصلى بود ، كم رويى نيز داراى چهار مفهوم اصلى است . اين مفاهيم چهارگانه عبارت اند از : فعل نيك ، شخص كم رو ، حضور و نظارت ، و خوددارى و بازدارى . اين چهار مفهوم را به طور مختصر ، بررسى مى كنيم :
۱ . فعل نيك
موضوع شرم در بحث حيا ، فعل قبيح بود و شخص باحيا از انجام دادن فعل قبيح ، خوددارى مى كرد ؛ امّا در اين جا ، موضوع كم رويى ، «فعل نيك» است كه