277
پژوهشي در فرهنگ حيا

احساس ناراحتى نمى كرده اند . اندرون خانه ، محلّ زندگى خانواده است و مى بايد تنوّع زيادى داشته باشد تا خستگى احساس نشود . وقتى مى گوييم بهتر است زنان ، كمتر از خانه خارج شوند ، فضاى درونى خانه ها بايد به گونه اى باشد كه زنان را درون خود ، نگه دارد و اين با معمارى سنّتى ايران ، هماهنگى دارد . امّا در معمارى امروز ، تمام فضاهاى دلكش خانه ها ، جمع شده و به بيرون منتقل شده است . معمارى امروز به گونه اى است كه كسى تمايلى براى ماندن در درون خانه ندارد . خانه هايى كه امروزه ساخته مى شوند ، فقط به يك خوابگاه تبديل شده اند .
همچنين در اغلب آپارتمان ها ، ميهمان از وسط اتاق مى گذرد و خانم خانه براى رفتن به آشپزخانه بايد از وسط ميهمان ها بگذرد . در طرّاحى هايى كه در حال حاضر انجام مى دهيم ، بهتر است اصول گذشته را در نظر بگيريم .
هشتى ، يكى از ركن هاى معمارى ايرانى است كه بعد از سر در ، قرار دارد . منظور از هشتى چيزى است كه از فضاهاى داخلى خانه بيرون آمده و تنها جايى است كه با بيرون خانه ، ارتباط دارد . اين فضا و راهروهاى پيچ در پيچ منتهى به حياط هاى اندرونى و بيرونى ، مانع ديد افراد غريبه به داخل حريم مقدّس خانواده مى شده است . ايجاد مكث و تقسيم فضا و اختصاص فضايى جهت انتظار ، از علمكردهاى جالب اين عنصر است .
از هشتى خانه ، دو راهرو ، يكى به فضاى اندرونى و يكى به بيرونى ، راه داشته است . در فضاى بيرونى ، سفره خانه ، اتاق ميهمان و حياط قرار داشته است و در اندرونى ، دور تا دور حياط ، اتاق هاى سردرى و حمّام و آشپزخانه قرار مى گرفت .
كوبه ، يكى ديگر از عناصر حفظ حريم است . در معمارى ايرانى براى هر در ، دو كوبه ، يكى براى مردان و ديگرى براى زنان قرار داده مى شد كه بر اساس نوع


پژوهشي در فرهنگ حيا
276

معمارى ايرانى

معمارى غنى ايرانى ، بر اساس فرهنگ باشكوه ملّى ـ مذهبى ما ، در هر زمان توانسته در تعامل هاى فرهنگى ، هويّت خود را حفظ كرده ، عناصر سودمند ديگر فرهنگ ها را در خود ، هضم كند ؛ امّا با شروع دوره التقاطى (ششمين دوره معمارى ايران) كه مى توان آن را دوره انحطاط معمارى ايران ناميد ، به دليل خودباختگى فرهنگى سران حكومت ، مجموعه اى از عناصر فرهنگى (كه بر اساس تفكّر و فرهنگ غربى شكل گرفته بود) بدون هيچ پشتوانه تاريخى و فرهنگى وارد معمارى ايران شد . حذف شدن عناصر اصلى معمارى ايرانى ، يعنى عناصرى كه حريم ها را به چه زيبايى و ظرافتى حفظ مى كرد ، و جايگزين شدن عناصر وارداتى كه تنها با كلّ مجموعه خود ، مفهوم دارند و التقاط آنها با معمارى ايرانى ـ كه جز ضعف معمارى ايران و از بين بردن فرهنگ مذهبى چيزى به دنبال ندارد ـ همانند حركت مورچه در دل شب ، به آرامى ، در حال از بين بردن اركان و هويت معمارى ايرانى است . در مختصرِ زير ، سعى مى كنيم تا حدّى معمارى ايرانى را در حيطه خانه ، بررسى كنيم تا ببينيم چه زيبايى و ظرافت هايى جاى خود را به چه عناصر بى ريشه اى داده اند .
معمارى ايرانى ، داراى ويژگى هايى است كه اگر بخواهيم آنها را در يك جمله خلاصه كنيم ، مى توانيم بگوييم معمارى ايرانى ، معمارى اى باحياست كه قدمت حياى آن به قبل از اسلام برمى گردد . يكى از ويژگى هاى معمارى ايرانى ، درون گرايى و كشش معماران ايرانى به سوى حياط هاى محصور و باغچه ها و هَشتى ها و كلاه فرنگى هايى است كه شبستان را گرداگرد خود دارند و محيط هايى دلكش و خودمانى به وجود آورده اند . اين درون گرايى از ديرباز ، جزو منطق ايرانى بوده و هميشه ، خانه ها و كاخ ها را چنان ساخته است كه گويى مادرى مهربان ، فرزند دلبند خود را گرم در آغوش مى فشارد و ساكنان آن ،

  • نام منبع :
    پژوهشي در فرهنگ حيا
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9198
صفحه از 388
پرینت  ارسال به