161
پژوهشي در فرهنگ حيا

۰.روستا ، استراحتگاهى از استراحتگاه هاى جهنّم است ؛ نه در آن حدّى اقامه مى شود ، و نه جمعه اى و نه جماعتى .

روستا به آن جهتْ نكوهش شده كه جمعه و جماعت ندارد . در طرف مقابل ، از آن جهت به شهرنشينى و زندگى در شهرهاى بزرگ توصيه شده كه مركز اجتماعات مسلمانان است . رسول خدا ، برترى شهرها را در وجود جماعت ها و حلقه هاى ذكر مى داند . ۱ ن در روايتى آمده :

۰.اُسكُنِ الأَمصارَ العِظامَ ؛ فَإِنَّها جِماعُ المُسلِمينَ . ۲

۰.در شهرهاى بزرگ سكونت گزين ، زيرا آن جا مركز اجتماع مسلمانان است .

بنا بر اين ، در الگوى شهرنشينى اسلامى ، اجتماعات دينى نقش مهمّى دارند . در هر شبانه روز ، نمازهاى جماعت در اوقات متعدّد ، اقامه مى شوند و مردم ، دور هم جمع مى گردند و يكديگر را مى بينند و از حال هم خبردار مى شوند . اين اجتماعات متعدّد ، هر روز در محلّه ها تشكيل مى شوند . پس از آن ، هفته اى يك بار همه مردم شهر دور هم جمع مى شوند و نماز جمعه را اقامه مى كنند . همچنين نمازهاى عيد (مثل عيد فطر و عيد قربان و عيد غدير) را داريم كه معمولاً با تعداد افراد بيشترى برگزار مى شوند . مراسم جشن و عزادارى را هم مى توان به اين مجموعه افزود . به هر حال ، هر يك از اين اجتماعات ، به نوعى مردم را گِرد هم جمع مى كند و در هر يك ، مجموعه اى از افراد حضور دارند كه با هم آشنا مى شوند . نخست در مساجد محل با هم آشنا مى شوند ، سپس روز جمعه مردم همه محلّه ها در نماز جمعه ، يكديگر را مى بينند كه جمعيت بيشترى حضور دارند و ... . اين قبيل امور عبادى ، قلمرو آشنايى افراد با يكديگر را گسترش داده ، قلمرو گم نامى را كاهش مى دهند . به بيان ديگر ، در الگوى شهرنشينى اسلامى، اجتماعات دينى و پايگاه هايى همچون مساجد و

1.المعجم الأوسط ، ج ۴ ، ص ۲۵۱ ؛ كنزالعمّال ، ج ۶ ، ص ۴۷۵ (ح ۱۶۶۲۱) .همچنين در روايتى آمده :

2.نهج البلاغه ، نامه ۶۹ .


پژوهشي در فرهنگ حيا
160

شد و بدين سان ، فاتحه حيا را خواند ؟ آيا راهى نيست كه با حفظ شرايط موجود بتوان حيا را نيز حفظ كرد و آسيب هاى آن را زدود ؟
در روند تحقيق ، وقتى مسئله گم نامى در كلان شهرها مطرح شد و تأثير آن در برچيدن حيا مورد توجّه قرار گرفت ، اين سؤال در ذهنْ نقش بست كه اگر طبيعت كلان شهرها كاهش حيا و افزايش گم نامى و بى حيايى است ، پس چرا در اسلام بر شهرنشينى ، آن هم در شهرهاى بزرگ ، تأكيد شده است ؟ براى نمونه ، امام على عليه السلاممى فرمايد :

۰.اُسكُنِ الأَمصارَ العِظامَ . ۱

۰.در شهرهاى بزرگ ، مسكن گزين .

مؤلّفه هاى شهر دينى

سؤال اين است كه : چگونه ممكن است معصومان عليهم السلام زندگى در مكان هايى را توصيه كرده باشند كه قلمرو گم نامى را گسترش و حيا را كاهش مى دهد ؟ اين تناقض ، ما را به پژوهش بيشتر در اين زمينه وا داشت و در نتيجه ، از مجموع آموزه هاى دين در اين موضوع ، چنين به دست آمد كه الگوى دينى شهرنشينى ، هرگز به گم نامى منجر نمى شود . آن الگوى شهرنشينى اى به گم نامى و بى حيايى منجر مى شود كه مؤلّفه هاى يك شهر دينى را نداشته باشد . در ادامه ، به برخى از اين موارد ، اشاره مى كنيم :

ـ مساجد و اجتماعات مذهبى

اگر از زندگى در روستاها منع شده ، به اين دليل است كه در آنها «جمعه» و «جماعت» وجود ندارد . رسول خدا مى فرمايد :

۰.الرُّستاقُ حَظيرةٌ مِن حَظائِرِ جَهَنَّمَ ، لَيسَ فيها حَدٌّ ولا جُمُعَةٌ ولا جَماعَةٌ . ۲

1.نهج البلاغه ، نامه ۶۹ ؛ بحار الأنوار ؛ ج ۳۳ ، ص ۵۰۹ .

2.الفردوس ، ج ۲ ، ص ۲۸۳ (ح ۳۳۱۰) ؛ كنزالعمال ، ج ۱۴ ، ص ۱۷۵ (ح ۳۸۲۸۶) .

  • نام منبع :
    پژوهشي در فرهنگ حيا
    سایر پدیدآورندگان :
    عبّاس پسنديده
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1383
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 9181
صفحه از 388
پرینت  ارسال به