77
پيامبر اعظم از نگاه قرآن و اهل بيت

۲ / ۲

تكامل

قرآن

«و آن گاه كه [ يهوديان ]گفتند: «خدا چيزى بر بشرى نازل نكرده»، بزرگىِ خدا را چنان كه بايد ، نشناختند» .

حديث

۳۵.امام صادق عليه السلامـ در پاسخ به زنديقى كه پرسيد : پيامبران را از چه راهى ثابت مى كنى؟ ـ: چون ثابت كرديم كه ما را آفريدگار و سازنده اى است برتر از ما و از همه آنچه آفريده، و آن سازنده حكيم و متعال است ، به طورى كه ممكن نيست آفريدگانش او را ببينند يا لمسش كنند و در نتيجه، بتوانند با يكديگر ارتباط مستقيم و بى واسطه برقرار سازند و با هم بحث و محاجّه كنند، [از اين راه] ثابت مى شود كه آفريدگار ، در ميان خلق خود ، سفيران و فرستادگانى دارد كه سخنان او را براى آفريدگان و بندگانش بيان مى كنند و آنان را به مصالح و منافعشان و عوامل ماندگارى و نابودى شان رهنمون مى شوند. بنا بر اين ، ثابت مى شود كه در ميان آفريدگان ، كسانى هستند كه از جانب خداى حكيم و دانا ، امر و نهى مى كنند و سخنگوى او هستند ـ كه بشكوه و ستوده است ـ و اينان همان پيامبران عليهم السلام و برگزيده هاى او از ميان خلقش هستند؛ حكيمانى كه به حكمت تربيت شده اند و به حكمت مبعوث گشته اند و با آن كه در خلقت و ساختمان بدنى ، مانند ديگر مردم اند، احوالشان به كلّى با آنان متفاوت است و از جانب خداى حكيم دانا ، با حكمتْ تأييد شده اند.

۳۶.امام رضا عليه السلامـ درباره علّت لزوم شناخت و تصديق پيامبران و اطاعت و پيروى از ايشان ـ: چون مردم ، خود از چنان طبيعت و توانى برخوردار نيستند كه مصالحشان را كاملاً درك كنند و از طرفى، سازنده هستى نيز والاتر از آن است كه ديده شود ، و ضعف و ناتوانىِ بندگان از ادراك او نيز كاملاً روشن است، پس ناچار بايد ميان خدا و مردم فرستاده اى معصوم باشد كه اوامر و نواهى و آموزش هاى او را به آنان برساند و به آنچه منافعشان را تأمين و زيان هايشان را دفع مى كند، آگاهشان سازد؛ چرا كه در وجودشان وسيله اى نيست كه بتوانند با آن، آنچه را بدان نياز دارند و سود و زيانشان را بشناسند.
اگر شناخت پيامبر و اطاعت از او ، بر مردم واجب نبود، آمدن پيامبر براى آنان حاصلى نداشت و مشكلى را حل نمى كرد و فرستادن او ، كارى بيهوده و ناسودمند بود و اين كار ، از موجود حكيمى كه همه چيز را با حساب و كتاب و متقن آفريده، به دور است.


پيامبر اعظم از نگاه قرآن و اهل بيت
76

۲ / ۲

التَّكاملُ

الكتاب

«وَمَا قَدَرُواْ اللَّهَ حَقَّ قَدْرِهِ إِذْ قَالُواْ مَآ أَنزَلَ اللَّهُ عَلَى بَشَرٍ مِّن شَىْ ءٍ» . ۱

الحديث

۳۵.الإمام الصّادق عليه السلامـ لِلزِّنديقِ الَّذي سَأَلَهُ : مِن أينَ أثبَتَّ الأنبِياءَ وَالرُّسُلَ؟ ـ: إنَّا لَمَّا أثبَتنا أنَّ لَنا خالِقا صانِعا مُتَعالِيا عَنَّا وعَن جَميعِ ما خَلَقَ ، وكانَ ذلِكَ الصَّانِعُ حَكيما مُتَعاليا ، لَم يَجُز أن يُشاهِدَهُ خَلقُهُ ، ولا يُلامِسوهُ ، فَيُباشِرَهُم ويُباشِروهُ ، ويُحاجَّهُم ويُحاجُّوهُ ، ثَبَتَ أنَّ لَهُ سُفَراءَ في خَلقِهِ يُعَبِّرونَ عَنهُ إلى خَلقِهِ وعِبادِهِ ، ويَدُلُّونَهُم عَلى مَصالِحِهِم ومَنافِعِهِم ، وما بِهِ بَقاؤُهُم وفي تَركِهِ فَناؤُهُم .
فَثَبَتَ الآمِرونَ وَالنَّاهونَ عَنِ الحَكيمِ العَليمِ في خَلقِهِ ، وَالمُعَبِّرونَ عَنهُ جَلَّ وعَزَّ ، وهُمُ الأنبِياءُ عليهم السلاموصَفوَتُهُ مِن خَلقِهِ ؛ حُكَماءَ مُؤَدَّبينَ بِالحِكمَةِ ، مَبعوثينَ بِها ، غَيرَ مُشارِكينَ لِلنَّاسِ ـ عَلى مُشارَكَتِهِم لَهُم فِي الخَلقِ وَالتَّركيبِ ـ في شَيءٍ مِن أحوالِهِم ، مُؤَيَّدينَ مِن عِندِ الحَكيمِ العَليمِ بِالحِكمَةِ . ۲

۳۶.الإمام الرِّضا عليه السلامـ في عِلَّةِ وُجوبِ مَعرِفَةِ الرُّسُلِ وَالإِقرارِ بِهِم وَالإِذعانِ لَهُم بِالطّاعَةِ ـ:
لَمّا لَم يَكتَف في خَلقِهِم وقُواهُم ما يَثبُتونَ بِهِ لِمُباشَرةِ الصّانِعِ تَعالى حَتّى يُكَلِّمَهُم ويُشافِهَهُم ، وكانَ الصّانِعُ مُتَعالِيا عَن أن يُرى ، وكانَ ضَعفُهُم وعَجزُهُم عَن إدراكِهِ ظاهِرا ، لَم يَكُن بُدٌّ لَهُم مِن رَسولٍ بَينَهُ وبَينَهُم مَعصومٍ يُؤَدِّي إلَيهِم أمرَهُ ونَهيَهُ وأدَبَهُ ، ويَقِفُهُم عَلى ما يَكونُ بِهِ اجتِلابُ مَنافِعِهِم ودَفعُ مَضارِّهِم ، إذ لَم يَكُن في خَلقِهِم ما يَعرِفونَ بِهِ ما يَحتاجونَ إلَيهِ مَنافِعَهُم ومَضارَّهُم .
فَلَو لَم يَجِب عَلَيهِم مَعرِفَتُهُ وطاعَتُهُ لَم يَكُن لَهُم في مَجيءِ الرَّسولِ مَنفَعَةٌ وَلا سَدُّ حاجَةٍ، ولَكانَ يَكونُ إتيانُهُ عَبَثا لِغَيرِ مَنفَعَةٍ ولا صَلاحٍ ، ولَيس هذا مِن صِفَةِ الحَكيمِ الَّذي أتقَنَ كُلَّ شَيءٍ . ۳

1.الأنعام : ۹۱ .

2.الكافي : ج ۱ ص ۱۶۸ ح ۱ ، التوحيد : ص ۲۴۹ ح ۱ ، علل الشرائع : ص ۱۲۰ ح ۳ كلّها عن هشام بن الحكم ، الاحتجاج : ج ۲ ص ۲۱۳ ح ۲۲۳ ، بحار الأنوار : ج ۱۱ ص ۲۹ ح ۲۰ .

3.علل الشرائع : ص ۲۵۳ ، عيون أخبار الرضا : ج ۱ ص ۱۰۷ وفيه «لأنّه لمّا يكن في خلقهم وقواهم ما يكملوا المصالحهم» بدل «لمّا لم يكتف في خلقهم وقواهم ما يثبتون به لمباشرة الصانع عزّوجلّ حتّى يكلّمهم ويشافههم» ، بحار الأنوار : ج ۱۱ ص ۴۰ ح ۴۰ نحوه .

  • نام منبع :
    پيامبر اعظم از نگاه قرآن و اهل بيت
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدى رى‏شهرى، ترجمه: حمیدرضا شیخى
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2268
صفحه از 284
پرینت  ارسال به