از يك واقعيت اند ، خلاصه كرد كه عبارت اند از :
۲ / ۱ . دعوت به خدا
دعوت به خدا، جامع ترين فلسفه بعثت همه انبياى الهى است، اين دعوت ، در واقع، همان دعوت به پيمودن راه خدا، و عمل كردن بر اساس دين اسلام ، يعنى برنامه تكامل انسان است كه ضامن تأمين حيات مادّى و معنوى اوست . از اين رو ، تعبيرهايى مانند : «قُلْ هَـذِهِ سَبِيلِى أَدْعُواْ إِلَى اللَّهِ عَلَى بَصِيرَةٍ أَنَا وَ مَنِ اتَّبَعَنِى ۱ ؛ بگو اين است راه من، كه من و هر كس پيروى ام كرد با بينايى به سوى خدا دعوت مى كنيم» و «ادْعُ إِلَى سَبِيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَالْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ ؛ ۲ با حكمت و اندرز نيكو به راه پروردگارت دعوت كن» و «اسْتَجِيبُواْ لِلَّهِ وَلِلرَّسُولِ إِذَا دَعَاكُمْ لِمَا يُحْيِيكُمْ ؛ ۳ دعوت خدا و پيامبر را اجابت كنيد ، هنگامى كه شما را به سوى چيزى مى خواند كه شما را حيات مى بخشد» و امثال آنها در مورد فلسفه بعثت ، اشاره به يك واقعيت از زاويه هاى گوناگون است .
به تعبير ديگر، فلسفه بعثت همه انبياى الهى، و سرآمد آنان ، پيامبر خاتم ، اين است كه مردم را با راه رسيدن به كمال مطلق ، آشنا كنند تا آنان با پيمودن اين راه، ضمن تأمين نيازهاى مادّى و معنوى خود ، به لقاء اللّه ـ كه مقصد نهايى حركت تكاملى انسان است ـ دست يابند . لذا مهم ترين و جامع ترين فلسفه بعثت ، همانا دعوت به خداوند متعال است .
۲ / ۲ . تكامل انسان
در جهان بينى الهى، فلسفه وحى و نبوّت ، بر سه اصل اساسى استوار است :
اصل اوّل اين كه فلسفه آفرينش انسان، تكامل اوست ؛
اصل دوم اين كه راهنماى تكامل ، در متن وجود انسان نيست ؛
اصل سوم اين كه تنها آفريدگار جهان ، مى تواند برنامه تكامل انسان را ارائه