129
پيامبر اعظم از نگاه قرآن و اهل بيت

۴ / ۴

نامه ايشان به پادشاه ايران ، كسرا

۸۴.الطبقات الكبرى :پيامبر صلى الله عليه و آله عبد اللّه بن حذافه سهمى را ـ كه يكى از آن شش سفير بود ـ براى دعوت خسرو به اسلام، همراه نامه اى نزد او روانه كرد. عبداللّه مى گويد : نامه پيامبر خدا را تسليم خسرو كردم. چون نامه را براى او خواندند، آن را گرفت و پاره كرد. وقتى اين خبر به پيامبر صلى الله عليه و آله رسيد، فرمود : «پروردگارا! پادشاهىِ او را پاره كن» .
خسرو در نامه اى به باذان، كارگزار خود در يمن، دستور داد : دو مرد چابك سوار را نزد اين مرد در حجاز بفرست تا خبرى از او براى من بياورند.
باذان پيشكار خود و يك نفر ديگر را با نامه اى فرستاد. آن دو وارد مدينه شدند و نامه باذان را به پيامبر صلى الله عليه و آله دادند. پيامبر خدا لبخندى زد و آن دو را كه به خود مى لرزيدند، به اسلام دعوت كرد و فرمود : «امروز برويد و فردا پيش من بياييد تا آنچه را كه لازم است ، به شما بگويم» .
روز بعد ، آن دو نزد پيامبر خدا آمدند و پيامبر به آنان فرمود : «به ارباب خود بگوييد كه خداوندِ من ، ديشب ، هفت ساعت از شب گذشته، خدايگان او، خسرو، را كشت». آن شب، شب سه شنبه دهم جمادى اوّل سال هفتم هجرت بود . «و [بگوييد كه :]) خداى متعال ، پسر خسرو، شيرويه ، را بر وى چيره گردانيد و او خسرو را به قتل رسانْد» .
آن دو فرستاده ، با اين خبر نزد باذان برگشتند و باذان و تمام ايرانيانى كه در يمن بودند ، مسلمان شدند .


پيامبر اعظم از نگاه قرآن و اهل بيت
128

۴ / ۴

رِسالَتُهُ إلَى كِسرى مَلِكِ إيرانَ

۸۴.الطبقات الكبرى :بَعَثَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله عَبدَاللّهِ بنَ حُذافَةَ السَّهميِّ ـ وهوَ أحَدُ السِّتَّةِ ـ إلى كِسرى يَدعوهُ إلَى الإسلامِ ، وكَتَبَ مَعَهُ كِتابا .
قالَ عَبدُ اللّهِ : فَدَفَعتُ إلَيهِ كتابَ رَسولِ اللّهِ صلى الله عليه و آله فَقُرِئَ عَلَيهِ ، ثُمَّ أخَذَهُ فَمَزَّقَهُ ، فَلَمَّا بَلَغَ ذلِكَ رَسولَ اللّهِ صلى الله عليه و آله قالَ : اللَّهُمَّ مَزِّق مُلكَهُ !
وكَتَبَ كِسرى إلى باذانَ عامِلِهِ عَلى اليَمَنِ أنِ ابعَث مِن عِندِكَ رَجُلَينِ جَلدَينِ إلى هذا الرَّجُلِ الَّذي بِالحِجازِ فَليَأتِياني بِخَبَرِهِ .
فَبَعَثَ باذانُ قَهرمانَهُ ورَجُلاً آخَرَ وكَتَبَ مَعَهُما كِتابا . فَقَدِما المَدينَةَ فدَفَعا كِتابَ باذانَ إلَى النَّبيِّ صلى الله عليه و آله ، فَتَبَسَّمَ رَسولُ اللّهِ صلى الله عليه و آله ودَعاهُما إلَى الإسلامِ وفَرائِصُهُما تَرعُدُ ، وقالَ : ارجِعا عَنِّي يَومَكُما هذا حَتَّى تَأتِياني الغَدَ فَأُخبِرَكُما بِما أُريدُ ، فَجاءاهُ مِنَ الغَدِ ، فَقالَ لَهُما : أبلِغا صاحِبَكُما أنَّ رَبِّي قَد قَتَلَ رَبَّهُ كِسرى في هذهِ اللَّيلَةِ لِسَبعِ ساعاتٍ مَضَت مِنها ؛ وهِيَ لَيلةُ الثَّلاثاءِ لِعَشرِ لَيالٍ مَضَينَ مِن جُمادَى الأُولى سَنَةَ سَبعٍ ؛ وأ نَّ اللّهَ تَبارَكَ وتَعالى سَلَّطَ عَلَيهِ ابنَهُ شِيرَوَيهَ فَقَتلَهُ ؛ فَرَجَعا إلى باذانَ بِذلِكَ فَأسلَمَ هُوَ وَالأبناءُ الَّذينَ بِاليَمَنِ . ۱

1.الطبقات الكبرى : ج ۱ ص ۲۵۹ ، تاريخ الطبري : ج ۲ ص ۶۵۵ عن أبي سلمة بن عبد الرحمن بن عوف ، تاريخ دمشق : ج ۲۷ ص ۳۵۷ كلاهما نحوه .

  • نام منبع :
    پيامبر اعظم از نگاه قرآن و اهل بيت
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدى رى‏شهرى، ترجمه: حمیدرضا شیخى
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2262
صفحه از 284
پرینت  ارسال به