115
پيامبر اعظم از نگاه قرآن و اهل بيت

تِلكَ اللَّبِنَةِ ! وأنا فِي النَّبِيِّينَ بِموضِعِ تِلكَ اللَّبِنَةِ . ۱ حكايت من در ميان پيامبران، حكايت مردى است كه خانه اى ساخته و آن را خوب و كامل و زيبا درست كرده باشد و فقط جاى يك خشت را در آن باقى گذاشته باشد ؛ مردم ، دور آن خانه مى چرخند و از آن خوششان مى آيد و مى گويند : كاش جاى همين يك خشت هم تكميل مى شد. آرى ، من در ميان پيامبران ، جاى آن خشت هستم.
بر پايه اين مَثَل، خداوند متعال با فرستادن پيامبران ، مى خواست ساختمانى معنوى در جهان بنا كند براى پرورش انسان كامل، كه بدون آن، جهان نمى توانست جز حيوان پرورش دهد . با اين كه معمار اين ساختمان ، خداوند متعال بوده، ساختن آن قرن ها طول كشيده است ؛ چرا كه اجزاى آن و زمينه ساختش مى بايست در طول قرن ها فراهم گردد . نخستين خشت نورانىِ اين بناى معنوى ، حضرت آدم و واپسينِ آنها حضرت خاتم الأنبيا است . با بعثت حضرت خاتم ، پرورشگاه جامعه انسانى از هر جهت تكميل شد و تا پايان جهان ، برنامه هاى اين پرورشگاه ، براى تكامل مادّى و معنوى همه انسان ها كافى است و بدين سان ، نبوّت پايان يافت .
اما پس از پايان يافتن نبوّت به وسيله خاتم پيامبران صلى الله عليه و آله ، امامت و هدايت امّت ، به وسيله اهل بيت ايشان ادامه يافت، چنان كه قرآن مى فرمايد :
«إِنَّمَآ أَنتَ مُنذِرٌ وَ لِكُلِّ قَوْمٍ هَادٍ ؛ ۲ [ اى پيامبر! ]تو فقط هشداردهنده اى، و براى هر قومى راهبرى است» .
در احاديث فريقين تصريح شده ۳ كه مقصود از «هادى» ، اميرمؤمنان على عليه السلام است : چنان كه در تاريخ دمشق آمده :
لَمّا نَزَلَت : «إِنَّمَآ أَنتَ مُنذِرٌ ... » ، قالَ النَّبِيُّ : أنَا المُنذِرُ وعَلِيٌّ الهادي . ۴ چون آيه (تو فقط هشدار دهنده اى) نازل شد، پيامبر صلى الله عليه و آله فرمود : من هشدار دهنده ام و على، راهبر.

1.ر . ك : ص۱۰۶ ح۶۳ .

2.رعد : آيه ۷ .

3.ر.ك : دانش نامه امير المؤمنين : على از زبان قرآن / هادى .

4.دانش نامه امير المؤمنين : ح ۳۱۲۵ .


پيامبر اعظم از نگاه قرآن و اهل بيت
114

تحليلى درباره حكمت ختم نبوّت

سخن درباره حكمت ختم نبوّت ، بسيار است ؛ ولى آنچه در اين جا به طور اجمال مى توان بدان اشاره كرد ، اين است كه فلسفه بعثت انبياى الهى، ارائه برنامه تكامل جامعه بشر است . اين برنامه ، بايد به تدريج به مردم ابلاغ شود ؛ زيرا جامعه در طول تاريخ ، همانند كودكى است كه در دامن تعليم و تربيت انبياى الهى پرورش مى يابد، لذا برنامه انبيا در دوران هاى مختلف زندگىِ اين كودك ، بايد متناسب با مزاج و استعداد او باشد و بر اين اساس ، در چهار مقطع از مقاطع تاريخِ پيش از اسلام، شكل اجرايىِ برنامه انبيا تغيير كرده و اين تغييرات ، توسّط چهارتن از پيامبران بزرگ الهى ـ كه صاحب كتاب و شريعت بوده اند و آنان را پيامبران تشريع مى ناميم ـ به جامعه بشر ابلاغ گرديده است . اين پيامبران عبارت اند از : نوح، ابراهيم، موسى و عيسى عليهم السلام .
ساير پيامبران الهى، مبلّغ شريعت پيامبران تشريع بوده اند، و رهبرىِ الهى به وسيله آنان تداوم يافت ، تا هنگامى كه مزاج جامعه براى دريافت آخرين پيام هاى الهى ، آمادگى پيدا كرد ، و در اين هنگام بود كه آخرين و كامل ترين برنامه هاى تكامل انسان ، در مجموعه اى به نام قرآن ، به وسيله خاتم انبيا به بشر ابلاغ شد و با ابلاغ اين پيام ، سلسله پيامبران پايان يافت .
پيامبر خدا در روايتى اين تحليل را ضمن يك مَثَل ساده بيان فرموده :
مَثَلي فِي النَّبيِّينَ كَمَثَلِ رَجُلٍ بَنى دارا فَأحسَنَها وأكمَلَها وجَمَّلَها وتَرَكَ مِنها مَوضِعَ لَبِنَةٍ لَمْ يَضَعها ، فَجَعَلَ النَّاسُ يَطوفونَ بِالبِناءِ ويَعجَبونَ مِنهُ ويَقولونَ : لَو تَمَّ مَوضِعُ

  • نام منبع :
    پيامبر اعظم از نگاه قرآن و اهل بيت
    سایر پدیدآورندگان :
    محمّد محمّدى رى‏شهرى، ترجمه: حمیدرضا شیخى
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 2337
صفحه از 284
پرینت  ارسال به