عامّه و اهل سنّت نقل نموده و پس از آن ، از طريق شيعه نقل مى كند.
۱۴ . فهرست بحار الأنوار ، از علاّمه محمّد باقر مجلسى (م ۱۱۱۱ ق). اين فهرست ، قبل از تأليف بحار الأنوار ، نوشته شده است. هر چند بين آن و ابواب بحار الأنوار كه بعد از اين فهرست آنها را تنظيم كرده است ، اختلافات فراوانى وجود دارد. تاريخ پايان اين فهرست ، سال ۱۰۷۰ ق ، است.
۱۵ . غرائب الأخبار و نوادر الآثار ، ۱ از سيّد نعمة اللّه بن عبداللّه موسوى جزايرى (م ۱۱۱۲ ق). آنچه از اخبار و احاديثى كه به نظر مؤلّف ، غريب مى آمده ، در اين كتاب ، گردآورى شده و آنچه احتياج به توضيح داشته ، با عناوين «بيان» و «ايضاح» توضيح داده شده است. اين كتاب براى هر يك از معصومان عليهم السلام ، بابى تنظيم كرده است.
د . تفسير مأثور
مأثور ، اسم مفعول از كلمه «أثر» ، باقى مانده و نتيجه چيزى است و در اصطلاح ، مأثور ، يعنى كلامى كه از پيامبر اكرم واهل بيت عليهم السلام باقى مانده و به ما رسيده است.
تفسير مأثور را تفسير منقول و روايى هم گفته اند و به اجماع عموم مسلمانان ، بهترين نوع تفسير قرآن ، همين نوع تفاسير است ، مشروط بر اين كه روايات بر جاى مانده ، نصّ كلام معصومان عليهم السلام باشد؛ ولى على رغم امتيازات ، اين نوع تفاسير ، حاوى آفات بسيار بوده ، در معرض نقد شديد هستند .
تا قبل از قرن چهاردهم هجرى ، نوع تفاسير ، نوشته شده منقول بودند و از اين به بعد بود كه تفسير عقلى به شكل بارزى رشد پيدا كرد . نيمه دوم قرن دهم و يازدهم ، نقطه بارز تجلّى تفسير به شكل سنّتى آن (مأثور) بوده است . علّت روى آورى به اين نوع تفاسير ، چيزى جز گسترش حديث و فعّاليت هاى حديثى در اين دوره نبوده