287
تاريخ حديث شيعه در سده هاي هشتم تا يازدهم هجري

شاه اسماعيل و پسرش طهماسب ، براى تعليم اصول و فروع مذهب امامى اثنا عشرى ، نخست از عالمان معدودى كه در ايران بودند ، استفاده كرده ، آنان را به شهرهاى مختلف فرستادند؛ ۱ ولى فقدان عالمان كافى و منابع متقن و استوار ، ثابت كرد كه با وجود جذب علماى خارج از كشور ، تشيّع نمى تواند در مقام عمل ، در تمام ايران ، مذهب رسمى واقع شود. ۲
بنا بر اين ، سلاطين صفوى دريافتند كه با زور شمشير مى توان اهل سنّت را به قبول تشيّع وا داشت؛ ولى ترويج بنيادى تشيّع ، به وسيله ديگرى نياز دارد. از اين رو ، شيوه سربداران (دعوت از شهيد اوّل) را در پيش گرفتند؛ چرا كه ساختن جامعه اى مبتنى بر شريعت ، به معناى يك رويه مذهبى استاندارد شده ، چيزى بود كه قزلباش ها و همچنين عالمان برجسته ايرانى ، آماده القاى آن در سلسله جديد ، نشده بودند. ۳
اين عوامل در شرايط سختگيرى هاى مذهبى عليه شيعيان ، ۴ در آن زمان ، شاه جوان را مجبور ساخت كه بعد از فتح بغداد به سال ۹۱۴ ق ، علماى مذهب را از بحرين ، كوفه ، حلّه و جبل عامل براى نشر معارف شيعه و تعليم و اجراى احكام مذهب شيعه به ايران دعوت نمايد. ۵ اين گونه بود كه وظيفه تبليغ مذهب شيعه به عهده آن گروه از عالمان شيعه واگذار شد كه از كانون هاى علمى تشيّع در دنياى تازى ، بويژه جبل عامل ، در جنوب لبنان ، به ايران مهاجرت كرده بودند. ۶

1.حبيب السير ، ج ۴ ، ص ۶۰۳ ـ ۶۱۷ ؛ روضات الجنّات ، ج ۷ ، ص ۱۹۶.

2.روزگاران ديگر ، ص ۳۴.

3.مجلّه حكومت اسلامى ، ش اوّل از سال سوم ، ص ۱۲۳ ـ ۱۲۹ ، «علماى جبل عامل در دولت صفويه» ، ريو لاجوردى ، ترجمه مصطفى فضائلى .

4.شاه طهماسب اوّل ، ص ۶۲۰.

5.روزگاران ديگر ، ص ۲۱۴؛ ايران عصر صفويه ، ص ۲۹؛ شاه طهماسب اوّل ، ص۶۲۰ .

6.دين و دولت در ايران ، ص ۵۴.


تاريخ حديث شيعه در سده هاي هشتم تا يازدهم هجري
286

۲. با غلبه تركان عثمانى بر مناطق شيعى خارج از قلمرو صفويه ، علماى جبل عامل ، به دليل وجود فشار بر آنها در آن مناطق ، از آن جا مهاجرت كردند.
حال به تفصيل ، هر دو فرضيه را بررسى مى كنيم:
۱. حكومت صفويه و دعوت از علماى جبل عامل. حوزه اقتدار صفويان و سرخْ كلاهان ، كاملاً به دور از دنياى گذشته شيعيان دوازده امامى ، پيش از هر چيز بر اعتقاد عاميانه و به دور از تحقيق و تحليل بر روى مطالب ذهنى متّكى بود؛ در حالى كه اين نكته ، نمى توانست در روند تكاملى آنها مؤثّر واقع شود. لذا در صدد چاره جويى برآمدند تا راهكارى بر اين مسئله پيدا كنند. عاقلانه ترين روش ، همان بود كه چندى قبل ، سربداران (۷۳۷ ـ ۷۸۳ ق) انجام داده بودند؛ يعنى دعوت از علماى جبل عامل.
با قيام شاه اسماعيل صفوى و اعلام رسميّت شيعه دوازده امامى ، ۱ به دليل اين كه تشيّع ، به عنوان مذهب رسمى براى عامّه مردم ، قابل تمسّك و شايان اعتماد باشد ، نياز به آثار و تقريراتى در اين زمينه ها بود. در اين باره ، نه خاندان صفوى سابقه و ضابطه اى استوار و قابل استناد داشت ، نه جنبش هاى پراكنده شيعه در اعصار گذشته ، و بعد از اعلام رسميّت تشيّع ، به دنبال جستجوى بسيار ، يك بخش از كتاب قواعد الإسلام علاّمه حلى (م ۷۲۶ ق) به دست آمد. ۲
جعفريان مى نويسد:
به نظر مى رسد كه اين سخن ، به طور محدود در سال ۹۰۷ ق ، آن هم در آذربايجان درست باشد؛ امّا آگاهيم كه در نواحى ديگر ، نسخه هاى فراوانى از آثار علاّمه يا ديگر منابع شيعى در ايران پيش از صفويه وجود داشته [ است]. ۳

1.تاريخ ادبيات در ايران ، ج۵ ، ص۳۸ ـ ۳۹ ؛ دين و مذهب در عصر صفوى ، ص۱۲۳ .

2.أحسن التواريخ ، ص۸۶ ؛ روزگاران ديگر ، ص۳۴ .

3.صفويه در عرصه دين ، فرهنگ و سياست ، ج ۲ ، ص ۸۰۸.

  • نام منبع :
    تاريخ حديث شيعه در سده هاي هشتم تا يازدهم هجري
    سایر پدیدآورندگان :
    علی نقی خدایاری و الیاس پور اکبر
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3991
صفحه از 461
پرینت  ارسال به