را نام برد .
از زمينه هاى پُر تأليف در اين دوره ، متون حديثى مربوط به فضايل ، مناقب و تاريخ ائمه عليهم السلام است . از جمله اين آثار مى توان به كشف اليقين فى فضائل أميرالمؤمنين عليه السلام علاّمه حلى ، مختصر بصائر الدرجات حسن بن سليمان حلّى و مشارق الأنوار رجب بُرسى اشاره كرد .
اربعين نگارى ، ديگر زمينه نگارش متون حديثى است . از «چهل حديث»هاى اين دوره مى توان به اربعين هاى ديلمى ، فاضل مقداد و شهيد اوّل اشاره كرد .
در زمينه رجال و انساب نيز آثار متعدّدى در اين دوره نگاشته شده كه در رأس آنها الرجال ابن داوود ، خلاصة الأقوال و إيضاح الاشتباه علاّمه حلّى ، رجال نيلى و عمدة الطالب ابن عِنَبه درخور ذكرند .
در زمينه دانش دراية الحديث ـ همچنان كه پيش تر ياد شد ـ در اين دوره ، آراى مهمّى مطرح شد . علاّمه حلى و شاگردان مكتب او ـ هرچند در اين زمينه نگارش مستقلى نداشته اند ، امّا ـ ضمن طرح نظريه جديد در برخى متون فقهى ، عملاً بر پايه آن رفتار كرده اند . علاّمه حلّى ، در مقدّمه كتاب فقهى منتهى المطلب به تعريف اقسام حديث معتبر پرداخته است . پس از ايشان ، شهيد اوّل در مقدّمه الذكرى ، افزون بر اقسام چهارگانه ، به تعريف و شناسايى اقسام ديگر حديث (مانند : خبر متواتر ، واحد ، مشهور ، مقبول ، مرسل و موقوف) پرداخته است . اين مباحث در مقدّمه المهذّب البارع ابن فهد حلّى نيز به چشم مى خورد .
مباحث فقه الحديث در اين دوره به صورت شرح و بررسى برخى متون حديثى قابل پيگيرى است .
ديگر ويژگى اين دوره ، پديدآمدن برخى متون فارسى در زمينه حديث است . از جمله اين آثار ، مصابيح القلوب و راحة الأرواح از حسن بن حسين شيعى سبزوارى ، رساله عَليّه و روضة الشهداء از واعظ كاشفى و ترجمه تاريخ قم از حسن بن على قمى است .