433
تاريخ حديث شيعه در سده هاي هشتم تا يازدهم هجري

علاّمه مجلسى ، با استفاده از تسلّط شگفت انگيز خود بر لغت و كتاب هاى غريب الحديث و نيز موارد استعمال آن واژه در احاديث ديگر ، توانسته است تفسير حديث با حديث به دست دهد. ۱
از ديگر فعّالان در حوزه غريب الحديث ، سيّد نعمة اللّه جزائرى (م ۱۱۱۲ ق) است. وى اخبار و احاديثى را كه به نظرش غريب مى آمده ، در كتاب غرائب الأخبار و نوادر الآثار گردآورى نموده ۲ و آنچه احتياج به توضيح داشته با عناوين «بيان» و «ايضاح» به توضيح آن پرداخته است.

حاشيه نويسى

از ابتداى قرن دهم هجرى ، حركتى علمى در جهت شرح ، حاشيه و تعليقه نويسى ۳ بر كتب اربعه به وجود آمد و آثار زيادى در اين باره فراهم آمد.
آقا بزرگ تهرانى ، در مقايسه حاشيه نويسى قبل و بعد از اين دوره به لحاظ كمّى و كيفى مى نويسد:
كتابت حواشى ، قبل از قرن دهم هجرى ، منحصر در كشف بعضى پيچيدگى ها و شرح عبارات مشكل متن بود. چيزى كه اين دوره را نسبت به دوره بعد آن ممتاز مى ساخت ، اين بود كه متن را به همراه تعليقه مى آوردند ؛ امّا در عهد صفوى و قاجار ، هم بر تعداد حواشى افزوده شد ، و هم عبارات مشكل و پيچيده اى در آن راه يافت؛ چرا كه متن را به هنگام تعليقه نويسى نمى آوردند. ۴
نويسنده ، آرا و نظريّات خود را در قالب «حاشيه» ارائه مى داد و عبارت هاى «قال

1.مجلّه علوم الحديث ، ش ۱۳ ، ص ۱۰۳.

2.الذريعة ، ج ۱۶ ، ص ۲۹؛ فهرست نسخ خطّى كتاب خانه آية اللّه مرعشى ، ج ۱۰ ، ص ۱۸۸.

3.بنا بر گفته صاحب الذريعة ، بين تعليقه و حاشيه ، تفاوت چندانى وجود ندارد؛ ولى در اصطلاح عامّه ، تعليقه اختصاص به علوم عقلى و حاشيه ، اختصاص به غير آن دارد (الذريعة ، ج ۶ ، ص ۷) .

4.همان جا.


تاريخ حديث شيعه در سده هاي هشتم تا يازدهم هجري
432

حل نموده است؛ يعنى در صورتى كه شرح حديث به واسطه حديث ديگرى ممكن باشد ، ولو كه روايت در كتب اربعه نباشد ، روايت را به عنوان شرح ، آورده است. در صورت عدم وجود روايت ديگرى كه حديث مورد نظر را شرح دهد ، بيان يكى از مشايخ ثلاثه را (كه در كتب اربعه آمده است) و يا كلام يكى از علما را نقل كرده است ، يا آن كه نظر بزرگان لغويان را در شرح الفاظ حديث ، آورده است و در صورتى كه هيچ يك از شيوه هاى مزبور در شرح حديث ممكن نبود ، بر اساس برداشت عقلى شخصى خويش ، به شرح حديث پرداخته است. ۱

۲. غريب حديث «بحار الأنوار»

علاّمه مجلسى ، در جريان تدوين بحار الأنوار و شرح جوامع روايى شيعه ، واژه هاى بسيارى را تفسير نموده است. وى در اين باره در مقدّمه بحار الأنوار مى نويسد:
رواياتى را كه نياز به كشف معانى آنها بوده است ، به بيانى رسا توضيح داده ام. بنا را بر حدّاكثر اختصار گذاشتم تا موجب درازْ دامن شدن باب ها و بسيارى حجم كتاب نشود و طالبان در استفاده از كتاب ، مشكلى نداشته باشند. ۲
وى با تعبيراتى چون: أقول ، بيان ، تنوير ، ايضاح ، تبيان ، توضيح ، شرح ، تبيين ، فَذْلَكه و... به توضيح مضمون حديث پرداخته است. آنچه كه از مجموع گفتار ايشان استفاده مى شود ، آن است كه وى در مقام بيان هر آنچه كه مربوط به روايت مى شده ، نبوده است؛ بلكه به صورت اشاره ، مشكل روايات را حلّ كرده است و خود نيز در مواردى ، تفصيل بحث را به كتاب ديگرش مرآة العقول ۳ يا به منابع ديگرى ارجاع داده است. ۴

1.الوافى ، ج ۱ ، ص ۴۰؛ يادنامه مجلسى ، ج ۱ ، ص ۲۴۴.

2.بحار الأنوار ، ج ۱ ، ص ۴ ـ ۵؛ يادنامه مجلسى ، ج ۱ ، ص ۲۶۳ ـ ۲۶۴.

3.بحارلأنوار ، ج ۳ ، ص ۵۳.

4.ر. ك: همان ، ج۱ ، ص ۱۲۹ و ج ۶۹ ، ص ۲۱۸؛ يادنامه مجلسى ، ج ۱ ، ص ۲۶۴.

  • نام منبع :
    تاريخ حديث شيعه در سده هاي هشتم تا يازدهم هجري
    سایر پدیدآورندگان :
    علی نقی خدایاری و الیاس پور اکبر
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3933
صفحه از 461
پرینت  ارسال به