كه به صورت جَرْى و تطبيق بر طريق ائمه معصوم ، از منابع مختلف ، گردآورى شده است. حويزى در تفسير ، الفاظ آيه ، اِعراب و قرائت آن ، سخنى به ميان نياورده و تفسيرش شامل تمام آيات قرآن نيست و علّت آن ، عدم ورود روايات خاصّه در تفسير آيات است و به همين منظور ، بسيارى از آيات را ذكر نكرده است. ۱
حويزى ، در بيان هدف خويش از تأليف تفسير ، در مقدّمه كتاب مى نويسد:
خادمان كتاب الهى و گيرندگان از وحى الهى را ديدم كه هر كدام ، راه هاى مختلف را مى پيمايند. برخى از آنان به ذكر عربى و معانى الفاظ ، برخى به بيان تركيب نحوى ، برخى به استخراج مسائل صرفى مى پردازند و برخى ، نهايت تلاش خويش را در آنچه متعلّق به اِعراب و تصريف است ، مى گذارند... علاقه مند شدم به بعضى از آيات قرآن رواياتى از اهل بيت عليهم السلام را اضافه نمايم تا بيانگر آيات مشكل و كاشف از اسرار باطنى (تأويل) آيات باشند. ۲
با وجود اين ، وى ، اسناد روايات را ساقط نموده و آيات را نياورده و به همين خاطر ، شناخت روايات مربوط به هر آيه را با مشكل مواجه ساخته است؛ ۳ ولى در چاپ دوم آن ، محقّق اين نكته را دريافته و آيات قرآن را آورده تا مطلب آشكار گردد و استفاده از آن ، آسان تر گردد. ۴
تفسير نورالثقلين ، مشتمل بر احاديث صحيح ، ضعيف ، اسرائيليات ، غلوّ و... است كه نمونه اش در تفسير مربوط به هاروت و ماروت ، آمده است. ۵
علاّمه طباطبايى قدس سره ، تلاش مؤلّف را در تأليف اين كتاب ، ستوده است. ۶ برخى