17
تاريخ حديث شيعه در سده هاي هشتم تا يازدهم هجري

به حكومت رسيدند .
اميران شيعى مذهب سربدارى ، شاعران را به مديحه سرايى اهل بيت عليهم السلام وا مى داشتند . آخرين پادشاه اين سلسله ، خواجه نجم الدين على مؤيّد بود كه در ترويج علم و ادب مى كوشيد و در استحكام مبانى مذهب تشيّع ، تلاش مى كرد . او با شهيد اوّل (مق ۷۸۶ ق) مكاتبه كرد و او را براى ارشاد مردم و اجراى شعاير مذهبى به خراسان فرا خواند . شهيد اوّل ، در پاسخ درخواست هاى او كتاب معروف اللمعة الدمشقيّة را به نام وى نگاشت و به خراسان فرستاد تا شيعيان آن ديار بر طبق فتاواى او عمل نمايند . ۱

مرعشيان

اين سلسله شيعى ، به رهبرى سادات مرعشى در فاصله سال هاى ۷۶۰ تا ۷۹۵ ق بر بخش هاى وسيعى از مازندران ، حكومت كردند . بنيانگذار اين سلسله ، سيّد قوام الدين مرعشى (م ۷۸۱ ق) ، تحت تأثير تعاليم سربداران خراسان ، حكومتى مبتنى بر مذهب شيعه اثنا عشرى در مازندران ، پى ريخت . در زمان حكومت سيّد كمال الدين ، پسر سيّد قوام الدين ، طالقان ، اَلَموت و قزوين نيز به قلمرو حكومت مرعشيان افزوده شد . سرانجام در سال ۷۹۵ ق ، در حمله تيمور به مازندران ، سيّد كمال الدين به دنبال مقاومت كوتاهى تسليم شد . تيمور ، سادات مرعشى را به ماوراء النهر تبعيد كرد . سيّد كمال الدين و برادرش فخرالدين ، در حيات تيمور درگذشتند .
پس از مرگ تيمور (۸۰۷ ق) ، برخى از بازماندگان سادات مرعشى چون سيّد زين العابدين و سيّد على و سيّد يحيى (پسران سيد قوام) ، خود را به مازندران

1.الحقائق الراهنة ، ص۱۷۵ و ۲۰۵ ، تاريخ ايران پس از اسلام، ص ۵۱۶ .


تاريخ حديث شيعه در سده هاي هشتم تا يازدهم هجري
16

۴. روى كارآمدن حكومت هاى شيعى در ايران

از رخدادهاى قابل توجّه قرن هشتم هجرى ، روى كارآمدن چند حكومت شيعى در نقاط مختلف ايران است . در اين جا به اختصار ، دو حكومت سربداران و مرعشيان را معرّفى مى كنيم .

سربداران

در اواخر حكومت ايلخانان ، شخصى به نام شيخ خليفه به تشويق مردم براى قيام عليه ستم حاكمان مغول پرداخت . مغولان او را دستگير كرده ، در مسجد سبزوار به دار آويختند . پس از شيخ خليفه ، شاگرد او شيخ حسن جورى ، راه او را پى گرفت . مغولان ، او را دستگير و زندانى كردند . در اين زمان ، امير عبد الرزاق ـ كه از بزرگان ناحيه بيهق بود ـ در قريه باشتين كه بيشتر اهالى آن ، جزو پيروان شيخ حسن محسوب مى شدند ، با عامل حكومت درگير شد و او را به قتل رساند . پس از آن ، او و طرفدارانش عهد كردند كه اگر خداوند ، آنها را توفيق دهد ، ظلم و ظالمان را دفع كنند و گرچه ، سر خود را بر دارِ اختيار مى دارند ، ستم را تحمّل نمى كنند . بدين ترتيب ، لقب «سربدارى» پيدا شد . ۱
سربداران ، پس از جنگ و گريزهاى بسيار و حمله به كاروان ها ، شهر سبزوار را تسخير كردند و آن جا را پايگاه عملياتى خود قرار دادند . امير عبد الرزاق ، پس از تسخير سبزوار در سال ۷۳۷ ق ، خطبه به نام خود خواند و اعلام استقلال كرد . او در مدّت دو سال و چهار ماه حكومت خود ، مناطق ديگرى از خراسان را به تصرّف خود درآورد . از اين سلسله ، مجموعاً يازده تن (در فاصله سال هاى ۷۳۷ تا ۷۸۸)

1.قيام سربداران، ص ۴۸ و ۴۹. براى روايت ديگر درباره آغاز پيدايش قيام سربداران به همين منبع رجوع شود.

  • نام منبع :
    تاريخ حديث شيعه در سده هاي هشتم تا يازدهم هجري
    سایر پدیدآورندگان :
    علی نقی خدایاری و الیاس پور اکبر
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3869
صفحه از 461
پرینت  ارسال به