115
تاريخ حديث شيعه در سده هاي هشتم تا يازدهم هجري

إلى التعصّب فى غير الحق فقد ذكر الغزالى . . .» و عين مطالب بالا آمده است .
به نظر مى رسد اين تشابهات نمى تواند اتّفاقى باشد . كتاب إلزام النواصب با تحقيق آقاى عبد الرضا نجفى در شماره ۵ مجموعه من التراث ، به سال ۱۴۲۰ ق ، منتشر شده است .

۴ . الكشكول فى ما جرى لآل الرسول من الجمهور بعد الرسول ۱

از كتاب هاى كلامى نگاشته شده در سده هشتم هجرى ، كتاب الكشكول است . نام كتاب در برخى منابع ، الكشكول فى ما جرى على آل الرسول ذكر شده ۲
و به همين نام نيز منتشر شده است ؛ امّا نويسنده كتاب در مقدّمه ، به نام آن به گونه اى كه در عنوان ذكر كرديم ، تصريح نموده است . ۳ نام كتاب در جاى ديگر ، الكشكول فى مناقب آل الرسول آمده است . ۴
نويسنده كتاب ، دانسته نيست . شيخ حرّ عاملى ، در شمارش آثار علاّمه حلّى مى گويد :
وكتاب الكشكول ينسب إليه والظاهر أنّه ليس منه. ۵
همو ، در جايى ديگر مى نويسد :
عندنا أيضاً كتب لا نعرف مؤلّفيها منها: «الكشكول فيم أجرى على آل الرسول» فى الإمامة ينسب إلى العلاّمة ولم يثبت. ۶
علاّمه مجلسى ، در يادكرد مصادر بحار الأنوار ، از اين كتاب نام نبرده ، امّا در جلد

1.أمل الآمل، ج ۲، ص ۳۶۴؛ الكنى والألقاب، ج ۲، ص ۹؛ الذريعة، ج ۱۸، ص ۸۲ (ش ۷۷۷)؛ فهرس التراث، ج ۲، ص ۷۲۹.

2.فهرس التراث، ج ۲، ص ۷۲۹.

3.الكشكول فى ما جرى على آل الرسول، ص ۸ .

4.همان، ص ۱۷.

5.أمل الآمل، ج ۲، ص ۸۵ .

6.همان، ج ۲، ص ۳۶۴.


تاريخ حديث شيعه در سده هاي هشتم تا يازدهم هجري
114

اهل سنّت را با واسطه كتب علاّمه ، نقل كرده و البته به واسطه ، اشاره ننموده است . اين نكته ، نشانگر آن است كه كتاب ، به طور قطع ، پس از علاّمه حلّى نگاشته شده و نمى تواند از ابن طاووس باشد .

همانندى هاى «إلزام النواصب» با ، «نهج الحق» و «منهاج الكرامة»

اينك برخى از همانندى هاى ميان إلزام النواصب و دو اثر مهم علاّمه حلّى ذكر مى شود .
در إلزام النواصب (ص ۱۹۹ و ۲۰۰) ، سه روايت در مثالب عايشه ، به نقل از حُميدى در الجمع بين الصحيحين آمده كه هر سه روايت در نهج الحق و كشف الصدق (ص ۳۷۱ ـ ۳۷۲) آمده است . در انتهاى اين باب ، در كتاب إلزام النواصب (ص ۲۰۴) درباره هم ارج نبودن عايشه با خديجه گفته است :
و لقد أنكر الحافظ من علماء السنّة فى كتاب الإنصاف غاية الإنكار على من يساوى عائشة بخديجة.
اين عبارت ، عيناً در نهج الحق (ص ۳۷۰) آمده با اين فرق كه به جاى «حافظ» ، «جاحظ» آمده كه درست نيز هست .
در فصل بعد كه درباره اقرار اهل سنّت به مباح بودن متعه در زمان رسول اكرم است ، همه روايات موجود ، در نهج الحق (ص ۲۸۲ ـ ۲۸۳) آمده است .
در فصل بعد كه درباره اقرار اهل سنّت عليه خود در باب مخالفت با شرع از روى عناد با شيعه است ، در الزام النواصب (ص ۲۱۰) مى خوانيم :
قال (نسخه بدل: ذكر) الغزالى و المتولى و كانا إمامين للشافعيّة ـ: انّ تسطيح القبور... و ذكر (نسخه بدل: قال) الزمخشرى صاحب الكشّاف ـ و هو من أئمّة الحنفيّة ـ فى تفسير قوله تعالى: «هو الذّى يصلّى عليكم وملائكته...» وقال مصنّف الهداية من الحنفيّة: «انّ المشروع التختم باليمين...».
اين مطالب ، در منهاج الكرامة (ص ۶۸) به اين شكل آمده : «انّ الإماميّة لم يذهبوا

  • نام منبع :
    تاريخ حديث شيعه در سده هاي هشتم تا يازدهم هجري
    سایر پدیدآورندگان :
    علی نقی خدایاری و الیاس پور اکبر
    تعداد جلد :
    5
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1385
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 3876
صفحه از 461
پرینت  ارسال به