شيخ صدوق او را این گونه توصیف میکند: «...استادی قمی است از اهل فضل و علم و خرد. من مدّتها بود كه آرزومند ملاقات او و مشتاق زیارتش بودم؛ چه این كه او فردی متدیّن و استواراندیشه و درستمنش بود....پدرم شاگرد جدّ او محمّد بن احمد بن علی بن الصلت ـ قدس الله روحه ـ بود و علم و عمل و زهد و فضل و عبادت او را میستود. و احمد بن محمّد بن عیسی ـ با آن فضل و جلالتش ـ، از ابو طالب عبد الله ابن صلت قمی ـ رضی الله عنه ـ روایت میکرد... و آن گاه كه خداوند، توفیق ملاقات این شیخ [نجم الدین ابو سعید محمّد بن حسن] را ـ كه از این خاندان جلیل است ـ به من عنایت كرد، خدا را به خاطر این نعمت، شكر گزاردم».۱
شیخ نجم الدین اگرچه از خاندان محدّثان است، امّا گویا با تمام روایات شیعه، آشنا نبوده است؛ چه این كه شبهات بسیاری در بارة غیبت امام عصر دارد. البته باید توجّه داشت كه در آن دوران ـ كه غیبت صغرا به تازگي پایان یافته بود ـ، موج شبهات در بارة عمر طولانیِ امام مهدی علیه السلام مطرح بود. محدّثان شیعه نیز با بیان روایات پیشگویی غیبت توسط معصومان علیهم السّلام ـ که سالها پیش از وقوع آن بیان شده بود ـ میپرداختند. این شیوه برای شیعه، بسیار تسكینبخش بود.
شیخ نجم الدین محمّد بن حسن قمی، یكی از فلاسفه و منطقیان بزرگ بخارا ـ که شبهاتی را در بارة قائم علیه السلام مطرح كرده بود ـ با شيخ صدوق، سخن ميگويد. گويا این شبهات، نجم الدین را در مواردی همچون طول غیبت، انقطاع اخبار امام عصر و... متحیّر ساخته بود و تردیدهای جدّیاي برایش ایجاد كرده بود. لذا شیخ صدوق به تفصیل برای او احادیث و مطالبی در اثبات وجود امام علیه السلام و اخباری در غیبت ايشان از پيامبر صلی الله علیه و اله و ائمّه علیهم السّلام مطرح كرد. این روایات، به وی آرامش بخشید و تردیدهای او را از بين بُرد.
شنیدن این روایات، سبب شد كه نجم الدین از صدوق بخواهد تا كتابی در این موضوع تدوین كند و همین درخواست نیز در شکلگیری كتاب كمال الدین توسط صدوق، مؤثّر واقع شد.۲