73
تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ

سده‌های سوم و چهارم هجری، دانشمندان و راویان شیعی در این شهر، حضوری چشمگیر داشته‌اند. گفتنی است که خاستگاه ابو عمرو محمّد بن عمر بن عبد العزیز كشّی ـ صاحب كتاب الرجال ـ، مشهورترین محدّث و رجالی شیعه، همین شهر است. بخشی از اساتید او نیز برخاسته از همین شهرند كه عبارت‌اند از: ابراهیم بن نُصیر كشّی؛ حَمدَوَیه بن نُصیر كشّی؛ عثمان بن حامد كشّی؛ سعد بن جناح كشّی؛ محمّد بن حسن برنانی كشّی.

در آخرین پژوهشی كه در جغرافیایِ خراسان، سامان پذیرفته است، گذشته از دو شهر مركزی كش، اسامی یازده آبادی و دهكدة بزرگ از توابع كش، همراه با موقعیت آن نیز برشمرده شده است.۱

مذهب مردم كش: بیشتر مردم منطقة ماوراء النهر، از اهل سنّت (حنفی و شافعی) هستند. این گرایش به حنفی، بیشتر به خاطر مذهب امیران سامانی است كه برای مدّت طولانی بر این منطقه خلافت داشته‌اند. علاقه‌مندی مردم به امیران خویش سبب توسعة مذهب حنفی در این دیار گردیده بود. البته شیعیان و شافعیان نیز در ماوراء النهر حضور داشتند كه بخش اقلیّت را تشكیل می‌دادند. به نظر می‌رسد كه تعداد شیعیان چندان هم در كش‌ اندك نبوده؛ چرا كه جعفر بن معروف كشّی (از وكیلان امامان یا نوّاب امام عصر علیه السلام) در كش بوده است و معمولاً وكیل برای مكان‌هایی برگزیده می‌شد كه تعداد شیعیان در آن مكان قابل توجّه بوده باشد. بی‌تردید یكی از عوامل گسترش شیعه در كش، ظهور دانشمند بزرگ شیعه، محمّد بن مسعود عیّاشی است. پس از او نیز شخصیت برجستة محمّد بن عمر بن عبد العزیز كشّی، در تداوم حضور شیعه و جذب حدیث‌جویان شیعی در كش، مؤثّر بوده است.

1.. ر. ک: أرباع خراسان، ص۵۵۳ ـ ۵۵۶.


تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ
72

اصطخری در توصیف شهر كش گفته است: «آبادی شهر كش، سه فرسخ در سه فرسخ است. گرمسیر است و در آن جا، میوه از دیگر ولایات، زودتر به عمل می‌آید. هوایش بد و عماراتش خوب و آب در جمیع عمارات، جاری است و باغات بسیار دارد. و خار ترنجبین در آن جا باشد كه به ولایات برند. و در كوه‌های آن جا، ادویه‏جات بسیار است و معدن نمك سنگ نیز در آن كوه است».۱

از كلمات مورّخان و جغرافی‌دانان كهن، بر می‌آید كه شهر كش، شهر بزرگی در ماوراء النهر بوده است. البته در بارة استقلال این شهر یا تبعیت آن از دیگر شهرها، اختلافاتی وجود دارد. برخی آن را اقلیمی مستقل دانسته و برخی آن را تابع صُغد یا خراسان و یا كاملاً مستقل در ماوراء النهر شمرده‌اند. گویند این شهر، بسیار وسیع بوده به گونه‌ای كه شهركی را در خود جا داده بود و البته قسمت بیرونیِ آن شهرك، از آبادانیِ ویژه‌ای برخوردار بوده و بازارها نیز در آن جا قرار داشته است. نوع ساختمان‌ها از گل و چوب مانند بخارا بوده است. حاصلخیزیِ زمین، سبب شده بود كه میوه‌های نوبر را از آن جا به دیگر شهرها ببرند. شهرك درونی، چهار دروازه داشته و شهر بیرونی نیز دارای دو دروازة بزرگ بوده است. در این شهر، دو رود بزرگ قصاران و اسرود نیز روان بوده است.۲

دروازه‌های چهارگانه و دو شهر تو در توی كش، بیشتر نشان از استقلال دارد، همان‌گونه که اصطخری به آن متمایل است. نزدیكیِ كش به سمرقند نیز سبب آمد و شد بسیاری از مردمان این دو دیار به یكدیگر شده بود. بدین‌سان از این دو شهر در بُرهه‌هایی به صورت یك مجموعه یاد می‌شده است. بعید نیست که همنواختی این دو شهر در این برهه‌ها به سبب یكنواختیِ فرهنگی بوده باشد. در

1.. آثار البلاد و أخبار العباد، ص۶۳۴.

2.. أحسن التقاسیم فی معرفة الأقالیم، ج‏۲، ص۴۱۰ .

  • نام منبع :
    تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی غلامعلی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 38647
صفحه از 356
پرینت  ارسال به