پیش از این گذشت که بیشترِ این گونه روایات، توسط جاعلان حدیث به انگیزههای گوناگون مانند ترغیب مسلمانان برای نبرد در آن سرزمینها ساخته شده است.
در متون روایی شیعه، نام سمرقند آمده است؛ ولی فضیلت ویژهای برای آن یاد نشده است. مثلاً امام علی علیه السلام در تفسیر آیة (وَ إِنْ مِنْ قَرْيَةٍ إِلاَّ نَحْنُ مُهْلِكُوها قَبْلَ يَوْمِ الْقِيامَةِ...)،۱ سمرقند را در شمار شهرهایی دانسته که ویران خواهند شد.۲
این فرمایش امام علی علیه السلام نشانگر آن است که سمرقند در سدة اوّل هجری، در شمار شهرهای مهم و شناخته شده بوده است. همچنین وقتی هارون الرشید خواست فدک را به امام کاظم علیه السلام باز گرداند، از ایشان خواست تا حدود منطقة فدک را بیان کند و امام فرمود که: حدّ اوّل آن، شهر عدن است و حدّ دوم، سمرقند وحدّ سوم، افریقا و حدّ چهارم، سیف البحر و ارمنستان.۳
این بیان امام، کنایه از آن دارد که فدک، از حکومتْ جداییناپذیر است و این حدود منتهی الیه و مرزهای بلاد اسلامی بوده است و روشن میشود که در خراسان، سمرقند، آخرین شهر بزرگی است که در سدة دوم در دست مسلمانان بوده است. در روایاتی که نشانههای ظهور امام مهدی علیه السلام را بیان میکنند، یکی از این نشانهها را قیام فردی به نام شعیب بن صالح از سمرقند دانسته است.۴
پنج. ورود اسلام به سمرقند
سمرقند نیز مانند دیگر نواحی ماوراء النهر توسط قتیبة بن مسلم باهلی در دوران ولید بن عبد الملك، فتح شد. او با پادشاهان و دهقانان سمرقند صلح کرد و کاخ بزرگ سمرقند را ویران نمود که بعدها، هارون الرشید، آن را دوباره ساخت.۵