معیار انتساب به خراسان
برای پاسخگویی به پرسش نخست (چگونگی انتساب محدّثان به خراسان)، با توجّه به كارهای همسان نظیر تاریخ شهرها ـ كه سبكی نگارشی در منابع رجالی اهل سنّت (نظیر: تاریخ بغداد، تاریخ مدینة دمشق و...) است ـ، معیارهای زیر، ملاك پژوهش قرار گرفت:
یک. خراسانی الأصل: محدّثانی كه اصالتاً اهل خراساناند و در همان دیار نیز تا پایان عمر زندگی كردهاند، همانند: فضل بن شاذان، محمّد بن مسعود عیّاشی یا ابو عمرو كَشّی.
دو. خراسانی المولِد: محدّثانی كه متولّد خراسان بودهاند؛ ولی بعدها برای همیشه موطن اصلی خود را ترك كردهاند. مانند شیخ طوسی كه متولّد طوس بوده؛ ولی در جوانی عازم بغداد شد و تا آخر عمر نیز در عراق ماند.
سه. خراسانی الانتساب: محدّثانی كه نسبت ایشان به یكی از شهرهای خراسان بوده باشد. خواه اساساً برخاسته از این شهرها بودهاند یا بعدها به خاطر حضور مداوم در این شهرها به آن منتسب شدهاند. بنا بر این، تمام محدّثانِ منتسب به شهرهای خراسان، مانند: بلخی، مروزی، نیشابوری و... در این پژوهش گرد آمدهاند، مانند حسین بن اشكیب مروزی كه اصالتاً اهل خراسان نیست. البته احتمال دارد كه برخی از كسانی كه به خراسان منتسب بودهاند، خود ایشان اصلاً خراسان را ندیده باشند و این انتساب، بیشتر از ناحیة اجدادشان بوده باشد؛ ولی دستیابی به این قرائن، بسیار دشوار (و در برخی موارد، تقریباً غیرممکن) است. از این رو، تمام این اسامی نیز گرد آمدهاند.
چهار. خراسانی المُقام: محدّثانی كه برای مدّتی در مناطق خراسان، اقامت علمی داشتهاند. یعنی برای تحصیل و شنیدن حدیث یا تدریس و كتابت كتب روایی، مدتی از عمر خود را در خراسان گذرانده باشند، مانند ابو مفضل شیبانی یا شیخ صدوق كه مدّتی را در ماوراء النهر و نیشابور گذراندهاند. همچنین افراد