31
تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ

این در حالی است كه اهل سنّت، در نگارش تاریخ حدیث، به مناطقی كه پیش‌تر مسلمان بوده و امروزه مسیحی شده‌اند نیز اهتمام ورزیده‌اند و کتاب‌هايی چون «تاریخ حدیث اِشبیلیه و قُرطُبه» را نگاشته‌اند.

یكی از مناطقی كه در تاریخ حدیث، مورد بی‌مهری قرار گرفته، منطقة «خراسان» است. عواملی چون: وسعت خراسان بزرگ پیش از سدة پنجم،۱ بُروز تمدّن‌های مهم و حكومت‌های گوناگون در این منطقه و نیز مركزیت علمی داشتن آن برای جهان اسلام در چند سده، این منطقه را به یكی از قُطب‌های مهمّ علمی و حدیثی تبدیل كرده بود.

همواره بخش‌های متعدّدی از خراسان در عصر حضور معصومان علیهم السّلام، موطن شیعیان و محبّان اهل‌بیت علیهم السّلام بوده است. حضور وكیلان از جانب ائمّة متأخّر در این سامان و همچنین مراودة دائمی شیعیان خراسان با اهل‌بیت علیهم السّلام از صفحات زرّین تاریخ تشیّع در خراسان است. همین دلدادگی‌های خراسانیان به فرزندان پیامبر خدا صلی الله علیه و اله سبب شد تا دشمنان نیز از این سرزمین برای رویارویی با حاكمان اموی و عباسی، سوء استفاده كنند. قیام سیاه‌جامگان، یكی از این خیزش‌های سیاسی مشكوك است كه در خراسان رخ داده بود. البته بسیاری از امام‌زادگان نیز ـ كه از عترت‌دوستیِ خراسانیان آگاه بودند ـ این منطقه را قرارگاه خوبی برای خویش می‌دانستند. سفر یحیی بن زید، از مهم‌ترین سفرهای امام‌زادگان به این دیار است. گفتنی است که دانشمندان مشهوری همچون: اباصَلت هروی، فضل بن شاذان (شادان)، حسین بن اشكیب مروزی، محمّد بن مسعود عیّاشی، ابو عمرو كَشّی، شیخ صدوق و شیخ طوسی نیز یا اصالتاً خراسانی بودند و یا بخشی از عمر خویش را در این منطقه سر كرده بودند.

امّا بی تردید، تاریخ حدیث شیعه، اوج بالندگی خویش را در خراسان با حضور امام علی بن موسی الرضا علیه السلام به‌دست آورده است. هر چند مدّت حضور

1.. این سرزمین، دست كم شامل بخش‌هایی از شش كشور کنونیِ: ایران، پاکستان، افغانستان، ازبكستان، تاجیكستان و تركمنستان است.


تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ
30

غرب، وجود داشته‌اند. نباید از نظر دور داشت كه پراكندگی جغرافیاییِ حضور شیعیان در تمام دوره‌ها یكسان نبوده است. از این رو، گاه مكانی كه سال‌ها بلكه سده‌های متمادی، موطن شیعیان بوده، به طور كلّی از حضور شیعه تهی شده‌ است. گاه نیز عكس آن، رخ نموده است.

در دوران معاصر، پژوهش‌هایی در بازشناسی و جریان‌شناسیِ محدّثان یك منطقة جغرافیایی، سامان یافته است. در گام نخست، «مستشرقان» پیش از مسلمانان به این گونه پژوهش‌ها رویِ خوش نشان دادند و سپس این شیوة پژوهشی در میان اهل سنّت، گسترش یافت و در دهه‌های اخیر، میان شیعیان نیز شایع شده است.

خوش‌بختانه، امروزه نخست در نظام‌های دانشگاهی ایران و سپس در حوزه‌های علمیه، پژوهش‌هایی در راستای جریان‌شناسی محدّثان، بررسی حوزه‌ها و مكاتب حدیثی و... در سطح پایان‌نامه‌های ارشد و رساله‌های دكتری، در حال شكلگیری اند و در بعضی از رشته‌ها عناوین دروسی هم‌افق با حوزه‌ها و مكاتب حدیثی، تعبیه شده است. تعداد اندکی از این گونه پژوهه‌ها نیز تا كنون منتشر شده‌اند.

حقیقتْ آن است كه بسیاری از این پژوهش‌ها در نخستین مراحل پژوهشی قرار دارند و مؤلّفانِ این گونه آثار، بیشتر به گردآوری اسامی محدّثانْ همت گماشته‌اند و كمتر به تحلیل‌های جریان‌شناسانه و تاریخ حدیثی پرداخته‌اند. اگر چه شاید این شیوة پژوهش در گام نخست، ناكارآمد و ناچیز جلوه كند، ولی باید بدانیم كه همواره تحلیل‌ها بر دانسته‌های ما استوارند. وقتی ما از كمّیت حضور یا عدم حضور حدیث‌پژوهان در یك منطقه بی‌خبریم، چگونه می‌توانیم تحلیلی درست و مقبول ارائه كنیم؟! سوگمندانه باید گفت اطلاعات ما حتّی از حضور محدّثان یا آثار حدیثیِ شیعه در بسیاری از مناطق مهم، بسیار اندك و ناچیز است.

  • نام منبع :
    تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی غلامعلی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 38524
صفحه از 356
پرینت  ارسال به