307
تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ

صغانی،۱ از شاگردان و راویان امام رضا علیه السلام است.۲ او دو كتاب الوجوه و النظائر و الناسخ و المنسوخ را ظاهراً از امام رضا علیه السلام روایت كرده است.۳ احادیث او در نظر ابن غضائری، مورد وثوق نیست.۴

او روایت معروف نبوی «اصْطَنِعِ الْمَعْرُوفَ إِلَی أَهْلِهِ وَ إِلَی غَیرِ أَهْلِهِ فَإِنْ كَانَ أَهْلَهُ فَهُوَ أَهْلُهُ وَ إِنْ لَمْ یكُنْ أَهْلَهُ فَأَنْتَ أَهْلُه؛ نسبت به هر كس كه شایسته و سزاوار است یا شایسته و سزاوار نیست، نیكی كن؛ زیرا بر فرض كه كسی شایسته و سزاوار نباشد، تو شایستة آنی كه نیكی كنی» را از امام رضا علیه السلام شنید و برای علی بن محمّد بن عیینه در سرّ من رأی (سامرا)، روایت كرده است.۵

ﻫ. ولایت فاریاب۶

[۱۰۲‌.] جبرئیل بن احمد فاریابی

جبریل بن احمد فاریابی، مشهور به ابو محمّد كشّی،۷ از راویان شیعی قرن سوم و مقیم در كش بوده است. وسعت حدیث‌پژوهی او را با عبارت «كثیر الروایة عن العلماء بالعراق و قم و خراسان» توصیف كرده‌اند.۸ شیخ طوسی، نام او را در باب «من لم یرو عنهم» آورده است.۹

1.. رجال النجاشی، ص۱۶۲، ش۴۲۹.

2.. عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج۱، ص۷۴، ح۳۱۷.

3.. رجال النجاشی، ص۱۶۲، ش۴۲۹؛ رجال الغضائری، ج۲، ص۲۷۸.

4.. رجال الغضائری، ج۲، ص۲۷۸.

5.. عیون أخبار الرضا علیه السلام، ج۱، ص۳۱۶ ـ ۳۱۷.

6.. قال الفاضل البرجندی: فاریاب بفاء بعدها ألف و سكون الراء المهملة و مثنّاة من تحت بعدها ألف ثمّ باء موحّدة، بلد صغیر قریب بلخ بینهما اثنان و عشرون فرسخا. و فی القاموس: فریاب كجریال بلد ببلخ أو هو فیریاب ككیمیاء أو فاریاب كقاصعاء و كساباط ناحیة وراء نهر سیحون (حاشیهٔ اختیار معرفة الرجال، ج۱، شرح ص۳۲).

7.. لسان المیزان، ج۲، ص۹۴ ـ ۹۵، ش۳۰۰.

8.. رجال الطوسی، ص۴۱۸، ش۶۰۴۲.

9.. همان جا.


تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ
306

كرده است.۱ گفتنی است كه كتاب شریف صحیفة سجّادیه، تنها توسّط امام صادق علیه السلام و یحیی برای متوكّل روایت شده است. بنا بر این، او را می‏توان یكی از دو راوی اصلی این كتاب شریف دانست.

یحیی بن زید مدنی، از ائمّه و بزرگان زیدیّه و از شجاعان روزگار بود و همان شیوة پدر را در قیام با شمشیر ادامه داد و از امام صادق علیه السلام، تبعیّت نكرد.

یحیی بن زید هاشمی، بعد از شهادت پدرش از ترس تعقیب كارگزاران بنی امیّه به شهرهای مختلف فرار كرد كه از آن جمله می‏توان به كربلا، مداین، سرخس و سپس جوزجان اشاره كرد. او در جوزجان، مردم را به خویش دعوت نمود و جمع كثیری از آنان دعوتش را لبیك گفتند و یاری‌اش كردند. جوزجانی‏ها، در اثر آشنایی با او با اهل بیت پیامبر و مظالم بنی امیّه به ایشان آشنا شدند. سخنان یحیی سبب شد كه سپاهی علیه حكومت در جوزجان شكل گیرد. پس از مدّتی، آنان به رهبری یحیی بن زید به حكومت مركزی بنی امیّه اعلان جنگ كردند. حكومت اموی نیز با گسیل سپاهی در صدد نابودی آنان بر آمد و جنگ سختی میان آنان در گرفت. در این جنگ، یحیی توسّط قوای حكومتی در روستای ارغونه به سال ۱۲۵ ق، كشته شد. سرش را از بدنش جدا كردند و به شام برای خلیفه ولید بن یزید اموی فرستادند.۲ بدن بی‌سرش را نیز در دروازة ورودی شهر جوزجان، به صلیب كشیدند.۳

د. ولایت صغانیان۴

[۱۰۱‌.] دارم بن قبیصة بن نهشل صغانی

ابو الحسن دارم بن قبیصة بن نهشل بن مجمع تمیمی دارمی سائح۵ نهشلی

1.. الفهرست، طوسی، ص۴۷۷، ش۷۶۹.

2.. الفائق فی رواة و أصحاب الإمام الصادق علیه السلام، ج۳، ص۴۲۳.

3.. جعفر احمر می‏گوید: رأیت یحیی بن زید مصلوباً علی باب الجوزجان (مقاتل الطالبیّین، ص۱۰۷).

4.. معرب چغانیان است. این منطقه در مسیر علیای آمو‌دریا (جیحون) قرار داشته و به اهالی آن، چغانیانی یا چغانی (ضغانیانی یا صغانی) گفته می‏شود.

5.. رجال النجاشی، ص۱۶۲، ش۴۲۹.

  • نام منبع :
    تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی غلامعلی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 38305
صفحه از 356
پرینت  ارسال به