245
تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ

چهارم و پنجم هجری، این شهر، مرکز علمی بزرگی در شرق دنیای اسلام بود و عالمان بزرگی در رشته‌‌های مختلف علوم تجربی و انسانی و علوم اسلامی در این شهر ظهور کردند که از میان آنان، ابو زید بلخی، مؤسّس مکتب بلخ در جغرافیای اسلامی و ابو معشر بلخی، ریاضیدان مشهور مسلمان را می‌توان نام برد.

در عرصة ادبیات فارسی دری نیز بلخ مقام بلندی دارد و یکی از خاستگاه‌‌های اصلی زبان فارسی دری به شمار می‌رود. دری یا فارسی‌‌، زبانی که ناصر خسرو آن را «دُرّ دری» خوانده است و در دنیای اسلام، زبان دوم به شمار می‌آمد، در همین شهر و شهرهایی مانند بخارا و مرو تکوین یافته و سپس در بقیّة نقاط خراسان و ایران قدیم، منتشر شده است و اکنون حدّ اقل در سه کشور ایران، افغانستان و تاجیکستان، زبان رسمی است. کسانی چون شهید بلخی، ابو شکور بلخی، عنصری، دقیقی، رابعة بلخی، ناصرخسرو قبادیانی بلخی، رشید وطواط، ابو المؤیّد بلخی، مولانا جلال الدین بلخی و صدها شاعر دیگر از این شهر برخاسته‌اند. به این فهرست مختصر، نام عرفای بزرگی چون: ابراهیم ادهم، شقیق بلخی، حاتم اصم بلخی، احمد خضرویة بلخی، بهاء الدین ولد (پدر مولانا جلال الدین بلخی) را هم باید افزود. راز علاقه‌مندی مردمان ایران، افغانستان، تاجیکستان و اهل فضل و تحقیق کشورهای دیگر به منطقة بلخ را باید در عشق آنان به بزرگانی جستجو کرد که از این سرزمین برخاسته‌‌اند.

اما چنین سرزمینی با این پیشینه و این عمق تاریخی، اکنون شهرکی خرد و فراموش شده در شمال افغانستان است و اگر استانی به نام بلخ در افغانستان نبود، شاید اکنون دیگر نامی از این تمدّن کهن بر جای نمی‌ماند و عموم مردم نمی‌دانستند که بلخ یاد شده در اشعار کلاسیک و تواریخ قدیم، در کجای دنیا قرار دارد. البتّه وظیفة بررسی تغییر نام‌ها، تحوّلات، جابه جایی‌ها، خرابی‌ها و تدوین تاریخ گذشتة چنین تمدّن‌ها و سرزمین‌هایی به عهده محقّقان جغرافیای تاریخی است.


تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ
244

بنا بر متون دینی زرتشتی و کتب تاریخی- اسطوره‌ای قدیم، زرتشت در بلخ ظهور کرد و توانست گشتاسب، پادشاه اسطوره‌ای کیانی را به آیین خود علاقه‌مند سازد و بدین ترتیب‌‌، بلخ، مرکز آیین زرتشتی شد و بنای آتشكده‌های مهمّی همچون آتشكدة نوش‌آذر، بر ارج و اهمیّت دینی آن افزود. سرزمین بلخ در سنگ‌نبشته‌‌های دوران هخامنشی، «باختری» نامیده شده و در متون اوستایی، «باخذی/ بخذی» خوانده شده است. طی دوران هخامنشیان، باختر، مهم‌ترین ساتراپی شرق امپراتوری هخامنشی بود. بعد از سقوط این امپراتوری به دست اسکندر مقدونی در ۳۳۱ پیش از میلاد، باختر ـ که اکنون در زبان یونانی‌ها باکترا نامیده می‌شود ـ، مرکز یک دولت بزرگ یونانی- باختری به نام باکتریا شد که تقریباً دو قرن به حیات خود ادامه داد.

با گسترش دین بودایی به نواحی بلخ در دوران امپراتوری کوشانی و بنای معبد مهمّ «نوبهار» در این شهر، بلخ به مرکز تبلیغ و ترویج این آیین تبدیل شد. مبلّغان بودایی بلخ، تحت حمایت کنشکا، امپراتور بزرگ کوشانی، آیین بودا را در ماوراء النهر، ترکستان و حتّی چین رواج دادند و به همین دلیل، شهر بلخ، سالانه پذیرای زائران بودایی هندی، چینی و ترک و محلّ تلاقی تمدّن‌های بزرگ جهان قدیم گردید. به همین دلیل، وقتی هیوان تسانگ، زائر بودایی چینی، در قرن هفتم میلادی به افغانستان آمد، بلخ را به خوبی می‌شناخت. تحوّل تدریجیِ نام این سرزمین از «بخذی» اوستایی یا «بهل/ بهلیکه» سنسکریت به «بلخ» در متون دوران اسلامی، نیز احتمالاً طی همین دوران اختلاط و ارتباط اقوام مختلف در سرزمین بلخ در قرن‌های دوم تا هفتم میلادی روی داده است.

بعد از ورود اسلام به خراسان، نه تنها از اهمیّت بلخ کاسته‌ نشد، بلکه این شهر به مرکز پرورش فقها، عارفان، دانشمندان و شاعران بزرگ مسلمان تبدیل گردید. در فرهنگ و تمدّن اسلامی، منطقة بلخ، جایگاه ویژه‌‌ای دارد و اُمّ البلاد، قبّة الاسلام‌‌، دار الفقاهه و دار الاجتهاد خوانده شده است. طی قرن‌های سوم‌‌،

  • نام منبع :
    تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی غلامعلی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 38668
صفحه از 356
پرینت  ارسال به