239
تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ

اسامی بلخ

جغرافی‌دانان و مورّخان، اسامی بسیاری را برای «بلخ» ثبت كرده‌‌اند كه بررسی دقیق زمان نام‌گذاری هر یک از آنها، نیازمند پژوهشی مستقل است.۱ «باختر» یا «باختریش»، مشهورترین نام كهن این سرزمین بوده است، چنان که این اسامی نیز برای آن گفته شده است: اسكندریه، باكترس، باكترا، بَختری، بَهل، پاخل، تاهیا، زارمی آسپا، كوش، مرجیاباد و....۲ همچنین القابی نیز به آن داده شده كه بیشتر آنها از سوی عرب‌ها بوده است. این القاب عبارت اند از: الحسناء، اُمُّ البِلاد، بامِی‌‌، دارُ الإمارِه، دارُ الْفِقاهه، قُبَّةُ الإسلام،۳ جَنَّّتُ الأرض، خَیرُ التُّراب و اَبَرشهر خراسان.۴

جغرافیای بلخ

بلخ در جنوب رود آمویه و در مغرب و جنوب غربی کوه‌هایی قرار داشته که از شمال، هندوستان را در بر می‌گرفته است و به سانِ پل ارتباطی مهمّی در ایران باستان بوده است؛ چرا كه یگانه‌راه خشکی در میان آسیای غربی و هندوستان از یک سو، و تاتارستان و چین از سوی دیگر بوده است. بدین سان، موقعیت استراتژیكی و جغرافیایی بلخ، در شكوفایی تمدّنش در ایران باستان بسیار مؤثّر بوده است.

وسعت

گذشت كه یعقوبی، «بلخ» را بسیار بزرگ معرفی كرده و گفته شد كه دیگر جغرافی‌دانان با وی موافق نیستند؛ زیرا وی بخش‌هایی از ماوراء النهر را نیز در

1.. دكتر محمّدامین زواری در كتابی با عنوان جغرافیای تاریخی بلخ، تقریباً این تطوّر اسامی را بازگو كرده است. بخش‌هایی از این كتاب در صفحات آینده خواهد آمد.

2.. فرهنگ‌نامۀ تطبیقی مكان‌های جغرافیایی، ص۱۷۶ ـ ۱۷۷.

3.. همان جا.

4.. البلدان، ص۱۱۶.


تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ
238

بیست‌هزار گزی شرق آن، رو به انحطاط نهاد. از سال ۹۱۲ ق به بعد، ازبكان بر آن شهر تسلّط یافتند و پس از آن بین ازبكان و افغان‌‌ها بر سر حكومت آن، همواره تاخت و تاز بود و سرانجام، افغانان آن را حدود یك و نیم قرن قبل تصرّف كردند و اكنون نیز جزء كشور افغانستان است.

در روزگاران كهن (پیش از سدة پنجم هجری)، محدودة ولایت بلخ، شامل دو بخش بزرگ بوده است: بخش غربی (جوزجان) و بخش شرقی (طخارستان). بیشتر مناطق این ولایت، كوهستانی بوده و امیران محلّی بسیاری در سدة نخست هجری بر شهرهای بلخ حكم می‌راندند. از این رو، فتح آن توسّط سپاه اسلام به درازا كشید و در اواخر سدة اوّل هجری گشوده شد. یعقوبی (م۲۹۲ ق)، بلخ را دارای ۴۷ منبر (كنایه از مسجد جامع و شهرستان) دانسته است كه این رقم، قابل توجّه است. البته یعقوبی در تقسیم‌بندی رَبع بلخ، با دیگر جغرافی‌دانان هم‌داستان نیست؛ زیرا وی شهرهایی چون كَش، نخشب، ترمذ و صُغد را ـ كه از ولایات رَبع سوم (ماوراء النهر) اند ـ در شمار شهرهای بلخ پنداشته است.۱

پژوهشی كه در دهه‌‌های اخیر بر چگونگی تقسیم‌بندی خراسان قدیم، انجام و دیدگاه‌های گوناگون جغرافی‌دانان كهن در آن بررسی شده، بر این استوار است كه رَبع بلخ، دارای شش شهر بزرگ بوده است كه عبارت اند از‌: بلخ، ترمذ، جوزجان، صغانیان، فاریاب و قواذیان.

بزرگ‌ترین شهر این ولایت، همان شهر بلخ است كه خود، شهرستان‌هایی چون: بامیان، بَدَخْشَان، پَنْجهیر، جارابایه، خُتَّل، طَخارستان، غزنه و كابل را در بر داشته است.۲

بی‌تردید، بلخ در شمار كهن‌ترین شهرهای مشرق‌زمین و دارای پیشینه‌ای درخشان در تمدّن بشری بوده كه پس از اسلام نیز درخشندگی تمدّن اسلامی را به خود دیده و در آن بالیده است.

1.. البلدان، ص۱۱۶.

2.. ر.ک: ارباع خراسان، ص۳۸۵ ـ ۴۴۴.

  • نام منبع :
    تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی غلامعلی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 38333
صفحه از 356
پرینت  ارسال به