حسین بن عبید الله غضائری بوده است.۱ باید توجّه داشت كه این راوی نیز حتّی اگر در سمرقند زندگی میکرده، ولی اصالتاً كوفی بوده است و در كوفه نیز وجود عقاید غالیانه، اعجابانگیز نیست.
سه. نصر بن صباح. وی مشهور به ابو القاسم بلخی ـ استاد كشّی ـ است. نجاشی او را «غال المذهب» خوانده است.۲
گذشته از این سه نفر، روایات عبّاس بن عبد الله بخاری ـ كه شیخ صدوق با سه واسطه از وی روایت كرده است ـ۳ نیز تا حدودی رنگ و بوی غلو دارد.
۶. ارتباط حوزة حدیثی ماوراء النهر با دیگر حوزههای حدیثی
محدّثان ماوراء النهر در دورترین نقاطِ شرق بلاد اسلامی زندگی میكردند. طبیعی است كه ارتباط آنان با دیگر مراكز حدیثی شیعه، به كندی و به ندرت انجام میگرفت؛ چه این که فاصلة مكانی سمرقند (مركز حدیث ماوراء النهر) تا قم بیش از هزار كیلومتر و تا بغداد، حدوداً بیش از دو هزار كیلومتر بوده است. طی كردن این مسافتها با وسایل نقلیة آن روزگار، بسیار دشوار مینمایاند.
محدّثان ماوراء النهر، برای سفر به قم و بغداد، انگیزه تحصیلی داشتهاند؛ ولی بعید به نظر میرسد كه عالمان بغداد و قم چندان علاقهای برای سفر علمی به ماوراء النهر داشته باشند؛ چه این که آنان در مركز علوم بوده و بیتردید، دسترسی محدّثان قم، كوفه و بغداد به محدّثان برجسته و راویان پیشین و كتابهای اوّلیه، به مراتب بیش از ماوراء النهر بوده است؛ چرا كه بیشتر راویان شیعه در كوفه، قم و بغداد میزیستند و این مراكز، دارای كتابخانههای مجهزّی بودهاند.
از سوی دیگر، در سدههای سوم تا چهارم در ماوراء النهر، محدّثان بسیاری حضور داشتهاند. از آن جا كه به طور طبیعی، مراكز حدیثی با یكدیگر ارتباطاتی