217
تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ

علاقه‌مندان را به راحتی مجاب كنند. اسامی افراد غالی نیز در میان راویان این خطّه چندان نمود ندارد.

روایات موجود در كتاب التفسیر عیّاشی، گویای توجّه عالمان آن دیار در جهتگیری‌های معتدلانه است. به نظر می‌رسد كه مبنای عیّاشی این بوده كه از بیان روایات تند علیه عامّه و یا بعضی از صحابه خودداری كند. شیعه‌ای را كه او در سمرقند ترویج كرده، اندیشه‌ای كامل همراه با اعتدال و مدارا با دیگر مذاهب اسلامی داشته است. او در عین حال، از مسلّمات شیعی، یك قدم عقب ننشسته و فقه و اندیشة كلامی شیعه در حقانیت امامت ائمّه را به نیكی تبیین كرده است.۱

سه. گردآوری روایات عامّه

گزارشی در دست است كه بیانگر تدوین متونی با استفاده از مجموعه روایات عامّه در ماوراء النهر است. در این گزارش، عیّاشی تنها با روایات عامّه، متونی را در تاریخ و سیرة خلفا (ابوبكر، عمر و عثمان) نگاشته است. درست معلوم نیست كه این گونه آثار، در جهت وحدت و برای ابراز نوعی هم‌زیستی مسالمت‌آمیز نگاشته شده‌اند و یا این که با استفاده از آثار روایی عامّه، با رویكردی متفاوت به نقد روایات عامّه پرداخته‌اند؟!

احتمال دیگر ـ كه البته ضعیف است۲ ـ آن است كه عیّاشی، این كتاب‌ها را در روزگار سنّی بودنش نگاشته است. شیخ طوسی در بارة این گونه تألیفات او می‌گوید: «و مما صنفه من روایة العامة: كتاب سیرة ابی بكر، كتاب سیرة عمر، كتاب سیرة عثمان، كتاب سیرة معاویة، كتاب معیار الأخبار، كتاب الموضح».۳

1.. این نكته، پس از بررسی تطبیقی بین كتاب تفسیر العیّاشی و تفسیر فرات در نمونه‌های متعدد حاصل شده است.

2.. چرا كه او در همان سنین نوجوانی، شیعه شده است.

3.. الفهرست، ص۳۹۹.


تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ
216

به نظر می‌رسد محمّد بن عمرو كشّی، نویسندة شیعی این اثر، در تألیف کتاب به شیوة طبقات اهل سنّت عمل كرده باشد؛ چه این که شیوة ‌كشّی با سبك طبقات شیعه ـ كه پیش از او برقی (م۲۷۴ یا ۲۸۰ق)، ابن عقده (م۳۳۲ق) و شیخ طوسی (م۴۶۰ق) و اكثر رجالیان كهن شیعی نگاشته‌اند ـ كاملاً متفاوت است. آنان تنها به تعیین مقطع زمانیِ راوی اكتفا كرده‌اند؛ ولی كشّی، مجموعه‌ای از روایات در بارة یك فرد رجالی را آورده است.

اگر كتاب رجال الكشّی و الطبقات الكبری اثر محمّد بن سعد (م۲۳۰ق) را با یكدیگر مقایسه كنیم، شباهت‌های بسیاری را در می‌یابیم. نقل روایات، ترتیب زمانی، پرهیز از اظهارنظرها و... از این گونه شباهت‌ها هستند.

مطلب پایانی این که مشابه سبك رجال الكشّی در هیچ یك از كتاب‌های رجالی شیعه مشاهده نمی‌شود؛ چه این که سبك‌هایی همچون فهرست‌نگاری (مانند الفهرست طوسی و رجال النجاشی)، طبقات، جرح و تعدیل و... همانند این كتاب نیست. اگرچه این كتاب، منبعی برای كتاب‌های رجال بعدی بوده است، امّا پیرو هیچ یك از سبك‌های پیشین رجالی نیست.

دو. جهتگیری‌های معتدلانه

برداشت‌های غالیانه در این مناطق، تقریباً وجود ندارد؛ چه این که اكثریت مردم مناطق ماوراء النهر، اهل سنّت بودند و شیعه، همواره در اقلیت بوده است. گروه‌هایی كه در مناطقی در اقلیت و مخالف اندیشه و نگاه اكثریت هستند، دارای ویژگی‌های متعدّدی هستند، از آن جمله: تحفّظ شدید بر گروه خود و مشابه‌سازی اندیشه‌های درونی با جهتگیری‌های درون‌گروهی که عالمان شیعی در این مناطق، همواره به دنبال نمایان ساختن اندیشة صحیح شیعه بدون زواید و مواردی هستند كه سبب خرده‌گیری‌های مخالفان گردد. ارائة تفكّر شیعی در این مناطق، خود دشوار است و یقیناً ارائة اندیشه‌ای تندرو و غالی‌گرانه، محكوم به شكست است.

راویان باید مطلب متقن و مستدل شیعی را بیشتر منتشر سازند تا بتوانند

  • نام منبع :
    تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی غلامعلی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 38374
صفحه از 356
پرینت  ارسال به