155
تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ

شده است. در طول این مدّت، ابو عبد الله نعمت، پیشنهادی را مطرح می‌كند و صدوق، آن را مي‌پذيرد و جامة عمل به آن می‌پوشاند. امروزه جهان تشیّع به این طرح ابو عبد الله نعمت و عملكرد صدوق به خود می‌بالد. جریان را از مقدّمه مؤلّف كتاب من لا یحضره الفقیه بر می‌خوانیم:

وی (ابو عبد الله نعمت)، روزی از كتاب محمّد بن زكریای رازی طبیب كه نامش را من لا یحضره الطبیب گذارده، یاد كرد و گفت: آن كتابی است در موضوع طب كه با كمی حجمش، جامع و وافی است، و از من درخواست كرد كه در فقه و حلال و حرام و قوانین و مقرّرات شرع، كتابی بنویسم به گونه ای كه همه آنچه را كه در موضوعات مختلف فقه (از طهارت تا دیات) تاكنون نوشته‏ام در برداشته باشد و آن را كتاب من لا یحضره الفقیه نام گذارم، تا او به وقت نیاز بدان مراجعه كند و مورد اعتماد و اطمینانش باشد و به آن عمل كند، و با كسانی كه آن را مطالعه مي‌کنند و از آن نسخه برمي‌دارند و به آنچه در آن است عمل مي‌كنند، در اجر [تدوین و نشر] آن، شریك باشد؛ در صورتی كه وی از بیشتر کتاب‌هايم ـ كه همراه خود داشتم ـ نسخه برداشته و یا از من به گوش خویش احادیثش را شنیده و اجازة روایتش را نیز گرفته بود، و بر تمامی آنها كه حدود ۲۴۵ مجلّد می‌شد، آگاهی داشت. و چون او را ـ كه خدای توفیقش دهد ـ اهل و شایسته یافتم، پیشنهادش را برای این كار پذیرفتم، و این كتاب را با حذف اسانید كه مبادا به سبب نقل آن، حجم كتاب زیاد شود، تألیف كردم، اگر چه در ذكرش فايده بسیار بود.۱

متن فوق به روشنی بر نكات زیر دلالت دارد:

الف. ابو عبدالله نعمت، عالمی جلیل القدر است و به خوبی با نگارش‌های عصرش آشنا بوده است؛ چه این كه رازی چهار سال پیش از ورود صدوق به ایلاق در بغداد فوت كرده است و ابو عبد الله با نگارش‌های او به خوبی آشنا بوده است.

1.. همان ‌جا.


تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ
154

[۹۵[محمّد بن حسن بن اسحاق علوی موسوی مدینی۱ (ابو عبد الله نعمت)

او محمّد بن حسن (حسین)۲ بن اسحاق بن حسین بن حسین بن اسحاق بن موسی بن جعفر بن محمّد علی بن حسین بن علی بن أبی طالب، معروف به «شریف الدین ابو عبد الله نعمت» از عالمان برجستة شیعه در منطقة ایلاق است. شیخ صدوق در ایلاق، او را ملاقات کرده و در دیباچة كتاب من لا یحضره الفقیه از او به نیكی یاد می‌کند و چگونگی آشنایی‌اش را این گونه بیان می‌دارد: «هنگامی كه خواست و مشیت باری مرا به سوی بلاد غربت روانه ساخت، و دست تقدیر و سرنوشت، گذارم را به سرزمین بلخ، قصبه ایلاق انداخت، سیّد متعهّد و پایبند دین ابو عبد الله محمّد بن حسن بن اسحاق بن [حسن بن‏] حسین بن اسحاق بن موسی بن جعفر بن محمّد بن علی بن حسین بن علی بن ابی طالب علیهم السّلام كه معروف است به «نعمت»، به آن قصبه وارد شد، و من به مجالست با وی بسیار خرسند و شادمان گشتم، و با همدمی و همصحبتی او قلبم روشن و سینه‏ام گشوده شد، و به دوستی و محبّتش بسیار مفتخر و سرافراز گشتم، به جهت اخلاق ستوده‏ای كه بر شرافت و اصالت خانوادگی خود افزوده بود از حیا و شایستگی، آرامش دل، هیبت، دینداری و تعهّد، پاك‌دامنی، پرهیزگاری و فروتنی».۳

این عبارات توصیفی شیخ صدوق، بیانگر آن است كه ابو عبدالله نعمت، از جایگاه رفیعی برخوردار بوده است. با توجّه به این كه توصیف ویژه‌ای از وی در کتاب‌هاي رجالی نیامده است، این كلمات می‌تواند از وی تصویر خوبی برای ما ترسیم كند. دینداری و پرهیزگاری و دیگر كمالات او از وثاقتی بیش از معمولِ راویان حكایت می‌كند. به نظر می‌رسد كه صدوق و نعمت، مدّت مدیدی با یكدیگر مجالست داشته‌اند و این مقدّمه، پس از یك‌دوره رفاقت طولانی، نگاشته

1.. کتاب من لا یحضره الفقیه، ج۴، ص۵۳۸ ـ ۵۳۹.

2.. أعیان الشیعة، ج۲، ص۳۸۰، ح۲۴۲۰.

3.. کتاب من لا یحضره الفقیه، ترجمه غفاری، ج‏۱، ص۱۴.

  • نام منبع :
    تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی غلامعلی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 38629
صفحه از 356
پرینت  ارسال به