جهت است كه عیّاشی و كلینی، همدوره بودهاند و نقل روایت از راوی همعصر در بین مشایخ، معمولاً انجام نمیشده است.
گفتنی است كه روایات صدوق و طوسی از کتابهاي عیّاشی بوده است. آنچه در این جا مخاطب حدیثشناس را شگفتزده میكند، آن است كه اگر عیّاشی کتابهاي متعدد داشته و روایات بسیاری را گزارش كرده، پس چرا نویسندگان كتب اربعه، از روایات او چندان استفاده نكردهاند؟! پيش از اين گذشت كه كلینی به جهت طبقه و زمان نمیتوانسته از او روایت كند؛ ولی به نظر میرسد كه كمتوجّهی صدوق و طوسی به جهت كثرت نقل عیّاشی از ضعفا بوده است و آنان ترجیح میدادند که متون روایات عیّاشی را از طرق دیگر گزارش کنند.
تأمّلی در اساتید و شاگردان مؤثّر عیّاشی
بیتردید، عیّاشی شاگردان متعدّد و اساتید قابل توجّهی داشته است. بازشناسی برخی از آنان به یاریِ روایات برجای مانده از وی و یا کتابهاي رجال، ممكن است. گذشته از كتاب تفسیر وی ـ كه اساتید او را میتوان شناسایی كرد ـ، برخی كتابها از جمله: کتابهای شیخ صدوق، و شیخ طوسی و وسائل الشیعة نیز در این جهت میتواند به محقّقان كمك كند.
براي نمونه، با نگاهی به روایات عیّاشی در كتاب وسائل الشیعة ـ كه حدود ۷۱۸ روایت بود ـ دریافتیم كه در روایات این كتاب ـ كه میتواند نمونة خوبی برای یك آمار تخمینی باشد ـ اساتید و شاگردان مهم وی عبارتاند از:
اساتید مهم: محمّد بن نصیر كشی(۵/۱۴ درصد)؛ علی بن الحسن بن علی بن فضال(۵/۸ درصد)؛ علی بن محمّد بن فیروزان قمی(۸ درصد)؛ جعفر بن احمد بن ایوب سمرقندی (۸ درصد). هرچند كسی مثل ابن فضال، فطحی است؛ ولی وثاقت او مورد تأیید بسیاری از عالمان علم رجال است.
دیگر اساتید عیّاشی در این دامنه عبارتاند از: حمدویه بن نصیر؛ عبد الله بن محمّد بن خالد طیالسی؛ حسین بن اشكیب مروزی؛ محمّد بن احمد حمدان