71
تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ

۶. كَش

به فتح كاف و تشدید شین،۱ نام سه مكان در بلاد اسلامی است كه عبارت‌اند از:

یک. دهكده‏ای بر فراز كوه در سه فرسخی گرگان.

دو. شهری در ماوراء النهر.

سه. دهكده‌ای در اصفهان (کش یا گش).۲

چنانچه ملاحظه می‌شود، این نام، تنها در ماوراء النهر برای یك شهر استفاده می‌شده و در دو مكان دیگر، نام دهكده و آبادی بوده است. شُهرت شهر كش نیز به حدّی بوده كه در اطلاق واژه به آن، انصراف پیدا می‌كرده است.

نام این شهر را برخی كِسّ ـ به كسر كاف و تشدید سین ـ دانسته‌اند. ابن ماكولا می‌گوید: عراقی‌ها و عده‌ای دیگر، كافِ آن را فتحه داده‌اند و چه بسا بعضی آن را تصحیف كنند و با شین قرائت كنند كه این تلفّظ، اشتباه است؛۳ تلفّظ صحیح، از آنِ خراسانیان است كه آن را كَشّ یا كِشّ۴ می‌خواندند؛ ولی عرب‌ها آن را با سین تلفظ می‌كردند.

یاقوت حموی می‌نویسد: «محدّثان، صورت‏ كشّی را خطا می‏دانند؛ ولی در نزد ما غلط نیست؛ زیرا نخست آن‌که مردم آن جا و همة كسانی كه در ماوراء النهر به سر می‏برند، بجز كش، تلفّظ نمی‏كنند و ایشان به شهر خویش داناترند. دوم آن كه این كلمه، اعجمی است و عربی نیست كه به بررسی دقیق عرب‌زبانان نیاز باشد.... هنگامی كه برای ما مسلّم شود عجم، آن را بدان صورت یاد كرده‏اند، قول آنها کفایت می‌کند».۵ امروزه این شهر با نام «شهر سبز» از شهرهای ازبكستان به شمار می‌رود.۶

1.. مراصد الإطلاع علی أسماء الأمكنة و البقاع، ج‏۳، ص۱۱۶۶.

2.. معجم البلدان، ج‏۴، ص۴۶۲.

3.. همان، ص۴۶۰.

4.. أحسن التقاسیم فی معرفة الأقالیم، ج‏۲، ص۴۱۰ .

5.. معجم البلدان، ج‏۴، ص۴۶۲.

6.. فرهنگ‌نامة تطبیقی، ص۱۳۲.


تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ
70

درآمده است.۱

اصطخری گفته است كه در ماوراء النهر، اقلیمی بزرگ‌تر از فرغانه به جهت كثرت روستا و آبادی وجود ندارد. بسیاری از آبادی‌های این منطقه، از وسعت، کثرت جمعیت، دام‌ها و كشاورزی، بهره‌مندند، به گونه‌ای که گذر از یک روستا، وقت زیادی می‌طلبد.۲

صاحب آثار البلاد وأخبار العباد در توصیف این اقلیم می‌نویسد: «در آن جا، رشته كوهی است كه تا ولایت تركستان، ممتد است، و در دامنة آن كوه، انگور، سیب و هر نوع میوه‌ای به بار می‌نشیند كه كسی مالك آن نیست. گل سرخ، بنفشه و فندق صحرایی در آن كوه و دیگر كوه‌های تركستان وجود دارد. از معدنیات، طلا، نقره، زیبق، مس، آهن، فیروزج، زاج، نوشادر، نفت و زِفت۳ در آن ولایت یافت می‌شود.

در فَرغانه، كوهی است كه سنگ دُخان در آن وجود دارد و چون، آن سنگ را بسوزانند، خاكسترش را به جای صابون و اشنان به كار می‌برند. اصطخری می‌گوید كه چنین سنگ زغالی در هیچ ولایتی ندیده‏ام. در آن‌ جا، چشمه‏های آبی است كه در تابستان، یخ می‌بندند و در زمستان، بسیار گرم‌اند».۴

محصولات و صنایع بسیاری در فرغانه به عمل می‌آمده و از آن جا به دیگر نواحی خراسان و بلاد، صادر می‌شده است كه حبوبات، برنج، گردو، كفش، انواع سلاح و شمشیر، از آن جمله‌ اند.۵

بیش از ۳۳ شهر و بخش، از توابع فرغانه بوده است كه نام آنها و روستاهای هر یك، همگی در پژوهشی جدید، استخراج شده‌اند.۶

1.. آثار البلاد و أخبار العباد، ص۶۸۶.

2.. معجم البلدان، ج‏۴، ص۲۵۴.

3.. نوعی از قیر است.

4.. آثار البلاد و أخبار العباد، ص۶۸۶.

5.. أرباع خراسان، ص۵۵۲.

6.. ر. ک: همان، ص۵۴۲ ـ ۵۵۲.

  • نام منبع :
    تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی غلامعلی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 38800
صفحه از 356
پرینت  ارسال به