299
تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ

آمده است كه مدّتی طولانی در خدمت محمّد بن حنفیّه‏ بوده است: «كان ابو خالد الكابلی یخدم محمّد بن الحنفیّة دهراً وما كان یشك فی أنه امام».۱ خود ابو خالد این مدّت را هفت سال بیان داشته است: «الحسن بن عبیدة، عن ابی خالد الكابلی، قال: خدمت محمّد بن الحنفیّة سبع سنین».۲

بنا بر این ابو خالد در ابتدا پیرو اندیشة كیسانیّه بوده است. امام باقر علیه السلام برای ابو بصیر، جریان تشرف ابو خالد را به شیعة امامیّه بیان می‏دارد. او روزی محمّد بن حنفیّه را به خدا، به پیامبر صلی الله علیه و اله و امام علی علیه السلام سوگند می‏دهد كه اگر امام حقیقی، اوست، تصریح كند و محمّد بن حنفیّه‏ در پاسخ، او را به امام سجّاد علیه السلام راه‌نمایی می‏كند و می‌گوید: «یا أبا خالد! حلّفتنی بالعظیم، الإمام علی بن الحسین علیه السلام علیّ و علیك و علی كلّ مسلم».

او پس از تشرّف به محضر امام سجّاد علیه السلام در همان بدو ورود، كرامتی از امام سجّاد را مشاهده می‏كند و آن، این که امام علیه السلام او را با نامی می‏خواند كه ابو خالد در محلّ تولّدش به آن شهره بوده و كسی از مردم مدینه از آن آگاه نبوده است. امام او را «كنكر» صدا می‏زند. ابو خالد در همان جلسه به شكرانة این موهبت الهی، به سجده می‏رود و به امام علیه السلام می‌گوید: «الْحَمْدُ لِلهِ الَّذِی لَمْ یمتْنِی حَتَّی عَرَفْتُ إِمَامِی؛‏۳ سپاس مخصوص آن خدایی است كه مرا از دنیا نبرد تا این که امام خود را شناختم» و تا آخر عمر در خدمت اهل بیت علیهم السّلام بود. در وثاقت و فضیلت وی، تردیدی نیست و امام صادق علیه السلام به وثاقت او تصریح می‌کند و می‏فرماید كه او و چندی دیگر، از ثقات علی بن الحسین علیه السلام هستند.۴

او آن قدر فرمان‌بردار و عارف به حقّ اهل بیت بود كه امام كاظم علیه السلام می‏فرماید: «در روز قیامت، راویان هر امامی را منادی می‏خواند و آن‌ گاه می‏گوید:

1.. اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۳۳۶ ـ ۳۳۷، ش۱۹۲.

2.. الهدایة الكبری، ص۲۲۵ ـ ۲۲۶.

3.. اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۳۳۶ ـ ۳۳۷، ش۱۹۲.

4.. الكافی، ج۱، ص۴۷۲، ح۱


تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ
298

تنها یك مشكل در این جمع‌بندی وجود دارد و آن، بیانی است كه از فضل بن شاذان باقی مانده است. او ابو خالد را از نخستین معتقدان به امامت امام سجّاد علیه السلام شمرده و در پایان می‌افزاید: «اسمه وردان و لقبه كنكر».۱ در این صورت، یا باید كلام فضل را اشتباه بدانیم و یا اضافات پایانی را از فضل ندانیم؛ چه این که با روایت امام باقر علیه السلام كه فرموده اسم او كنكر بوده و مادرش به این نام نامیده ‏است»،۲ متعارض است.

ابو خالد از امام سجّاد و صادقین علیهم السّلام، روایاتی را گزارش كرده است. تنها در كتب اربعه، سیزده روایت از وی وجود دارد كه بیشتر آنها (یازده روایت) از امام باقر بوده است. در كتب شیخ صدوق، روایاتی از او از امام سجّاد علیه السلام نیز گزارش شده است.

هشام بن سالم و ابراهیم ابن ابی ایّوب، از مهم‌ترین شاگردان او هستند. ابن شهرآشوب بر این باور است كه او دارای كتب حدیثی بوده است و می‌نویسد: «أبو خالد القماط الكابلی، اسمه كنكر، و قیل وردان و قیل كفكیر، ینتمی إلیه الغلاة و له كتب».۳ البتّه به نظر می‏رسد که او اشتباه كرده و وی را با «یزید ابو خالد قماط» كه دارای كتاب بوده، خلط كرده است. پیش از او چنین خلطی را شیخ طوسی در الفهرست مرتكب شده است.۴

جایگاه ابو خالد در نزد اهل بیت

ابو خالد در جوانی ـ احتمالاً در نیمة دوم سدة اوّل هجری ـ از كابل خارج شده و به مدینه رفته است. او در ابتدا در خدمت محمّد بن حنفیّه بوده است. گمان او آن بوده كه محمّد، امام برحق شیعه است. در رجال الكشّی به نقل از امام باقر۷

1.. اختیار معرفة الرجال، ج۱، ص۳۳۲، ش۴.

2.. همان، ص۳۳۶ ـ ۳۳۷، ش۱۹۲.

3.. معالم العلماء، ص۱۷۳، ش۹۶۹.

4.. الفهرست، طوسی، ص۲۶۹ ـ ۲۷۰، ش۸۳۰.

  • نام منبع :
    تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی غلامعلی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 38551
صفحه از 356
پرینت  ارسال به