261
تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ

كه: كیف أصبَحَت؟ و هر كدام پاسخی عارفانه داده‏اند.۱ البتّه در روایتی كه خزّاز قمی با واسطه از او نقل كرده، فضیلت اهل بیت علیهم السّلام، بیان و به دوازده امام، تصریح شده است.۲

شاید همین گونه روایات او بوده كه سبب شده ذهبی، وی را «منكر الحدیث» بداند.۳ ظاهراً او آثاری نیز داشته است. شیخ سلیمان ماحوزی (م۱۱۲۱ق)، از استادش علّامة مجلسی شنیده كه شقیق بلخی، مؤلّف كتاب مصباح الشریعة۴ است.۵ برخی نیز بر این باورند كه مؤلّف مصباح الشریعة، سلیمان صهرشتی (شاگرد سیّد مرتضی علم الهدی) است و او كتاب شقیق بلخی را خلاصه كرده است.۶

شقیق بلخی در سپاه اسلام نیز به عنوان یك رزمنده می‏جنگید و برخی وی را از «كبار مجاهدان» خوانده‏اند. سرانجام، او در جنگ كولان ـ كه در بلاد ترك۷ انجام می‏شد ـ به سال ۱۹۴ق به شهادت رسید۸ و تقریباً تمام متون، در تاریخ شهادت وی هم‌داستان هستند و تنها یك متن، وفات او را ۱۵۳ق ثبت كرده است۹ كه درست به نظر نمی‏آید.

1.. ر.ک: بحار الأنوار، ج۴۶، ص۶۹، ح۴۲.

2.. عن أبی سعید قال: سمعت رسول الله صلی الله علیه و اله‏ یقول: أهل بیتی أمان لأهل الأرض كما أنّ النجوم أمان لأهل السماء. قیل: یا رسول الله! فالأئمّة بعدک من أهل بیتک؟ قال: نعم الأئمّة بعدی اثنا عشر تسعة من صلب الحسین، اُمناء معصومون، و منّا مهدی هذه الاُمّة، ألا إنّهم أهل بیتی و عترتی من لحمی و دمی، ما بال أقوام یؤذوننی فیهم؟ لا أنالهم الله شفاعتی ( كفایة الأثر، ص۲۹).

3.. میزان الاعتدال، ج۲، ص۲۸۰، ش۳۷۴۱.

4.. كتاب مصباح الشریعة، از كتاب‌هایی است كه از دیر‌باز از زمان سیّد ابن طاووس به امام صادق علیه السلام منسوب بوده و این انتساب همواره مخالفت‌های جدّی‌ای را نیز به خود دیده است. این كتاب در یكصد فصل و یكصد موضوع اخلاقی ـ عرفانی شكل گرفته و به متون صوفیّه نزدیک است.

5.. الذریعة، ج۲۱، ص۱۱۱، ش۴۱۶۷.

6.. ر.ک: تكملة أمل الآمل، ص۳۶.

7.. الكامل فی التاریخ، ج۶، ص۲۳۷.

8.. الكامل فی التاریخ، ج۶، ص۲۳۷؛ میزان الاعتدال، ج۲، ص۲۸۰، ش۳۷۴۱؛ الأعلام، ج۳، ص۱۷۱.

9.. وفیات الأعیان، ج۲، ص۴۷۵.


تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ
260

شقیق بن ابراهیم، مردی ثروتمند بوده و برای تجارت، به شهرهای مختلف سفر می‏كرده است. گفته‏اند كه زمین‏های بیش از سیصد قریه، از آنِ او بوده است. او در سفر به یكی از شهرهای تركستان كه بت‌پرست بودند، آنها را به خدا دعوت می‏كند؛ ولی سخن یكی از بت‌پرستان، آن چنان در وی اثر می‌گذارد كه زهد را سرلوحة خود می‏كند و تمام اموالش را انفاق می‌نماید.

شقیق بن ابراهیم بلخی، به زهد و صوفیگری رو می‏آورد، به گونه‏ای كه وی را از «كِبار الزُّهّاد (زاهدان بزرگ)» خوانده‏اند. او مشهورترین استاد صوفی در خراسان بوده و گویا نخستین كسی است كه در خراسان، علوم صوفیّه را ترویج كرده است.۱ وی شاگرد و مصاحب ابراهیم بن ادهم نیز بوده است.۲

شقیق بن ابراهیم، خود می‏گوید كه در سال ۱۴۹ق عازم حج بوده كه جوانی خوش‌سیما را دیده و او را این گونه توصیف می‏كند: «إذ نظرت إلی فتی حدث السن، حسن الوجه، شدید السمرة، علیه سیماء العبادة و شواهدها، و بین عینیه سجادة كأنّها كوكب درّی، و علیه من فوق ثوبه شملة من صوف، و فی رجله نعل عربی، و هو منفرد فی عزلة من الناس».

گوشه‌نشینی این جوان عابد، سبب می‏گردد كه شقیق به او سوء ظن پیدا كند و او را از صوفیانی پندارد كه بر گردة مردم سوار می‏گردند و به دین‌فروشی مشغول اند. ناگاه، آن جوان وی را با نام صدا می‏كند و می‏فرماید: «یا شقیق! (اجْتَنِبُوا كَثِيراً مِنَ الظَّنِّ إِنَّ بَعْضَ الظَّنِّ إِثْمٌ وَ لا تَجَسَّسُوا)». شقیق كه این كرامت را از وی می‏بیند، بسیار شرمنده می‏گردد و حلالیت می‏طلبد. سپس جویای نام جوان می‏گردد و در می‏یابد كه او امام موسی بن جعفر علیه السلام است.۳

روایات شقیق بیشتر در بارة مسائل اخلاقی است. مثلاً روایات گوناگونی دارد كه در آنها از امام علی علیه السلام، امام سجاد علیه السلام، حضرت عیسی علیه السلام۴ و... پرسیده شده

1.. الأعلام، ج۳، ص۱۷۱.

2.. وفیات الأعیان، ج۲، ص۴۷۵.

3.. دلائل الإمامة، ص۳۱۷ ـ ۳۱۸.

4.. بحار الأنوار، ج۱۴، ص۳۲۲.

  • نام منبع :
    تاریخ حدیث شیعه در ماوراء النهر و بلخ
    سایر پدیدآورندگان :
    مهدی غلامعلی
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1393
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 38695
صفحه از 356
پرینت  ارسال به