بازگردانده شد؛ علاوه بر این، جنبههای فردگرایانهتری که خوانشهای چندگانه از کتاب متضمن آن بود نیز به این هرمنوتیک بازگشت، جنبههایی که اعتقاد بر این بود که بیهمتاییشان باعث میشود هر خوانندهای احساس کند قرآن شخصاً برای آنها نازل شده است. این اثر کاشانی، فیلسوف و اخباریِ دوازدهامامی، چنان تأثیر عظیمی بر نسلهای بعدیِ عالمان شیعه گذاشت که او به «غزالی شیعه» معروف شد (هرچند همه عالمان شیعه با تمام حرفهای او موافق نبودند).
سایر منابع
ـ ابن تیمیة، المقدمة فی اصول التفسیر، بیروت، ۱۳۹۹/۱۹۷۹، صص۹۳-۱۰۵.
ـ ابو جعفر طبری، جامع البیان فی تأویل آی القرآن، قاهره، ۱۹۸۱.
ـ بدر الدین زرکشی، البرهان فی علوم القرآن، ۴ج، قاهره، ۱۹۵۷-۱۹۵۸.
ـ جلال الدین سیوطی، الاتقان فی علوم القرآن، اسنابروک، ۱۹۸۰.
ـ فرات الکوفی، تفسیر فرات الکوفی، نجف، ۱۳۵۴/۱۹۳۵.
ـ کلینی، اصول من الکافی، تص. ع. ا. غفاری، ۲ج، تهران، ۱۳۸۸/۱۹۶۸.
ـ ملا محسن فیض کاشانی، الصافی فی تفسیر کلام الله الوافی، ۵ج، بیروت، ۱۹۷۹.
ـ همو، کلمات مکنونه، بیجا، ۱۳۶۵/۱۹۵۴، صص۷۰-۷۳.
- A. Rippin, "Tafsīr,” EI۲ X, pp. ۸۳-۸۸.
- N. Calder, "Tafsir from Ṭabarī to Ibn Kathīr: Problems in the Description of a Genre,” in G. R. Hawting and A. K. Shareef, eds., Approaches to the Qurʾān, London, ۱۹۹۳, pp. ۱۰۱-۴۰ [[ب.ت: کالدر، تفسیر]].