در اواخر قرن دهم میلادی [[اواخر قرن چهارم هجری]]، تحولات مهمی در هرمنوتیک شیعی پدید آمد. در این دوره عالمانی مانند شریف رضی (د. ۴۰۵/۱۰۱۵)، برادرش سید مرتضی (د. ۴۳۶/۱۰۴۴) و ابو جعفر طوسی (د. ۴۶۰/ ۱۰۶۷)، مشهورترین مفسر شیعه آن دوران، تعدیل در افراطگراییِ مفسران قبلی ـ که در بالا به آنها اشاره شد ــ را آغاز کردند. مئیر بَر اَشِر۱ در تحقیق مبسوطی درباره تفسیر فرات کوفی، تفسیر قمی و تفسیر عیّاشی، نشان داده است که چگونه میتوان این آثار را نماینده یک «مکتب» پیشا بویهای دانست. او همچنین خطوط کلیِ تغییری را ترسیم کرده است که طی آن، روال تفاسیر قدیمتر تغییر کرد و به روالی بدل شد که کمتر «انزواطلب» بود و نگاهی معتدلتر و شاید آشتیجویانهتر نسبت به مذهب تسنن داشت. بنابراین میتوان این مرحله را هرمنوتیکِ مصالحه (با جامعه بزرگتر مسلمانان) توصیف کرد. در این سنت تفسیری، دیگر بر موضوعات جدلیِ پیشین مانند غصب حقوق علی[[ع]] و ناکامل بودن قرآن تأکید نمیشد و غالباً حتی اشارهای نیز به آنها نمیشد. حتی عالمان بزرگ شیعه بسیاری از مواضع بنیادگرایانه پیشین را بهعنوان افراطگرایی یا غلو و تجسدباوری یا حلول کنار گذاشتند. بهعلاوه، این هرمنوتیکِ جدیدِ مصالحه از نقل حدیث از منابع سُنّی، و نیز جذب و بسط اندیشههای معتزلی حمایت کرد، کاری که تبعات وسیعی برای آینده فقه و کلام شیعی داشت. نتیجه کلی این تغییراتِ هرمنوتیکی این بود که مفسران شیعه در مسائل مربوط به تفسیرگریِ کُراسه [[=قرآن]]، بهنوعی بر امام تقدم یافتند.۲ این امر تغییری دورانساز بود، که در نتیجه آن شیعیان بغداد در این زمان برای همیشه از شیعیان فاطمی، که وضع موجودِ سرزمینهای مرکزی اسلام را تهدید میکردند، متمایز شدند. همچنین اولین گزارشها درباره بحثهای درونشیعی بین اصولیان و اخباریان مربوط به همین دوره است؛۳ هرچند این بحثها در دورهای پسین، یعنی دوره صفوی، اساساً و بهشدت افزایش یافت، زمانی که هرمنوتیک شیعی دیگر بار تغییر شکل داد و تدوین شد.
1.. M. M. Bar-Asher, Scripture and Exegesis in Early Imami Shiism, Leiden and Jerusalem, ۱۹۹۹ [[ب.ت: بَرـ اَشِر، «ترجمه و نقد»]].
2.برای بحث تفصیلی دربارۀ این موضوع، ن.ک: پاول زاندر، «قرآن یا امام؟ نگاه شیعۀ امامی به قرآن»، قرآنشناسی امامیه در پژوهشهای غربی، قم: دارالحدیث، ۱۳۹۵.
3.. W. Madelung, "Imâmism and Muʿtazilite Theology,” in Le Shiʿisme Imamite: Colloque de Strasbourg (۶-۹ mai ۱۹۶۸), Paris, ۱۹۷۰, pp. ۱۳-۳۰.