381
تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی

جنسی»، استدلال جدیدی مطرح می‌‌کند:

قبلاً، در همین بخش، دیدیم که این موضوع [متعة] ممکن است نیازمند بررسی از زاویه‌‌ای دیگر باشد. به این معنا که توجیه تشریع این [نوع] ازدواج، که برخی از مفسران ذکر کرده‌‌اند، مربوط به شرایط غیرمعمول در عصر وحی است... اگر از دید آنها دلیل تشریع این باشد، در این صورت بی‌‌شک چنین تشریعی باید تا زمانی که آن دلیل پابرجاست، برقرار باشد... می‌‌دانیم که نسخ، به معنای معمول آن، متضمن پایان دادن به حکم به خاطر اتمام منفعت آن [برای جامعه، مصلحت]... و ارائه منفعتی جدید به خاطر حکمی جدید و متفاوت است.... با این لحاظ می‌‌توان پی برد که زنا در هر دوره‌‌ای و در هر منطقه‌‌ای از دنیا، در کنار ازدواج دائم وجود دارد. این نشان می‌‌دهد که ماهیت انسان [در همه جا] یکسان است... به نظر نمی‌‌رسد که ازدواج دائم، راه حل کاملی برای مشکل مسائل جنسی باشد... این همان مطلبی است که از سخن امام علی بدان پی می‌‌بریم که ”اگر عمَر متعة را حرام نکرده بود، فقط شقی مرتکب زنا می‌‌شد"... نمی‌‌خواهیم تمام فقه را به این صورت تفسیر کنیم، زیرا به‌‌خوبی می‌‌دانیم که احکام شریعة، به خاطر منابع بنیادین شرعی یعنی کتاب و سنة، باید اطاعت شوند. اما تمامی آنچه که در پی بیان آن هستیم این است که [متعة]۱ می‌‌تواند ابزاری برای پاسخ به این دیدگاه [که می‌‌گوید متعة نسخ شده]۲ به دست دهد...۳

این بخش از متن را به تفصیل نقل کردم، چون این نخستین استدلال بدیعی است که از زمان طوسی به بعد به تفسیر این آیه راه یافته است. این آیه نمی‌‌تواند منسوخ باشد، زیرا یک حکم، تنها در صورت پایان یافتن مصلحت آن، ملغا می‌‌شود. مشکل هرزگی ( زنا) حل نشده است، پس این آیه نمی‌‌تواند نسخ شده باشد. فضل‌الله در اینجا، به خاطر آگاهی از سوء استفاده احتمالی از این نوع استدلال، در مدعای خود محتاطانه عمل می‌‌کند. نهایتاً، وی مشتاق است که به مخاطب خود یادآوری کند که این خدا، و نه بشر، است که تصمیم می‌‌گیرد کدام احکام مصلحت دارند؛ وی این استدلال را «مؤیدی بر دلیل، و نه خود دلیل» می‌‌داند؛ این استدلال، تقویت‌‌کننده (مؤید) تفسیر است نه کنترل‌‌کننده آن. نکته قابل توجه در مورد این

1.ظاهراً نویسنده در تشخیص مرجع ضمیر دچار اشتباه شده است. به نظر می‌رسد مرجع ضمیر در متن اصلی "هذه الملاحظات" است. (و.)

2.به نظر می‌رسد فهم نویسنده از متن کاملا اشتباه است. عین سخن مفسر این است: "للرأي الذي یقدم الاثباتات الشرعیة لهذا الحکم". (و.)

3.. فضل‌الله، مِن وَحی، ج۷، صص۱۲۵-۱۲۶.


تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی
380

پرداختن به عُمَر و موضوع نسخ و نقل منابعی مانند «فخر رازی» و طبری که قبلاً از آنها استفاده نشده)۱، شش برهان (دلیل) دیگر در مورد مشروعیت متعة مطرح می‌‌شود. این بخش از متن با توصیفی کوتاه از احکام مرتبط با متعة به پایان می‌‌رسد. در اینجا، به رغم فقدان سازمان‌‌دهی و تراکم استدلال‌‌های آثار کلاسیک، تأثیر سبک اولیه در استدلال‌‌آوری و ارائه مطلب هویداست.

شاید المیزان، اثری مبسوط و عالمانه متعلق به طباطبایی (د. ۱۴۰۱/۱۹۸۱)، موشکافانه‌‌تر از تفسیر شاه‌‌عبدالعظیمی باشد. طباطبایی مسائل پیرامونیِ استمتاع را از طریق استفاده از روش اصول الفقه به کاوش گذاشته، مدعاهای اهل سنت در مورد نسخ را کاملاً رد می‌‌کند. تمامی استدلال‌‌های وی، البته به صورتی ابتدایی، در تبیان طوسی آمده و وی هم مانند طوسی، اَخبار امامان را نقل نمی‌‌کند. از این نکته می‌‌توان استنباط کرد که این تفسیر به همان میزان که در برابر اهل سنت جدلی است، برای شیعیان تسکین‌‌دهنده است. تفسیر طباطبایی، در عین تفصیل و پیچیدگی، هیچ احتجاج جدیدی ندارد.۲

سرانجام می‌‌رسیم به تفسیر فضل‌الله، که بر اساس درس‌‌گفتارهای وی درباره قرآن شکل گرفته است. بخش اول تفسیر وی، مروری است بر استدلال‌‌های پیشین: معنای استمتاع، قرائات و تفاوت‌‌های بین سنّیان و شیعیان. نقل‌‌قول گسترده از المیزان، دِین وی به سنت تفسیری [[دوره]] اخیر را نشان می‌‌دهد. سبک آن، به واسطه استفاده از واژگان عربی امروزین به جای واژگان تفسیر سنتی، رسمیّت کمتر و فهم‌‌پذیریِ بیشتری دارد. دلیل استفاده از زبان محلی در اینجا شاید مخاطبان مورد نظر وی (شیعیان لبنان) و نیز این واقعیت بوده باشد که این تفسیر بر درس‌‌گفتارهای وی مبتنی است (و سبک خطابی در متن وجود دارد). اما وی در بخش پایانی تفسیر خود، در بخشی با عنوان «متعة از حیث رابطه اجتماعی آن با مسائل

1.. یعنی دو مفسر معروف (اهل سنت) به نام‌های فخر الدین رازی (د. ۶۰۶/۱۲۱۰) نویسندۀ مَفاتیح الغَیب، و ابو جعفر محمد طبری (د. ۳۱۰/۹۲۳) نویسندۀ جامع البیان عَن تأویل آی القرآن.

2.. طباطبایی، المیزان، ج۴، صص۲۷۱-۲۷۲؛ المیزان نیز به فارسی ترجمه شده است: ترجمۀ تفسیر المیزان (ترجمۀ سید محمد خامنه(ای)، قم، بی‌تا، ج۸، ص۸۷ و صص۹۶-۱۰۱. این آیه بدون ارتباطی روشن با متعة، که در سایر تفاسیر فارسی مشاهده می‌شود، ترجمه شده است: "آنچه از زنان بَهرَه برده‌اید، اجرت‌شان را که واجب است، بدهید". استفاده از واژۀ فارسی بَهرَه (خوشی، لذت)، به جای یکی از مشتقات مادۀ «م. ت. ع.» یا اشاره به متعة، نشان‌دهندۀ بی‌طرفی (اولیۀ) مترجم در رابطه با مدلول این آیه است.

  • نام منبع :
    تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی
    سایر پدیدآورندگان :
    به کوشش محمدعلی طباطبایی و جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 11404
صفحه از 416
پرینت  ارسال به