(د. ۱۰۹۱/۱۶۸۰)، را میتوان اخباري معتدل نامید، چراکه وی ضمن ستایش کتاب استرآبادی، به نقد او پرداخته و تلاش نموده دیدگاههای او را تصحیح و تعدیل کند.۱ استفاده از احادیث در تفسیر او تا حد قابل توجهی بیشتر از جملات خود وی است، اگرچه او همواره با ظرافت از میان کلمات ائمه مطالبی فراتر [[از معانی ظاهری]] استخراج میکند. کهنترین نمونه از تفسیری آشکارا اخباری در سال ۱۰۶۵/۱۶۶۵ در شیراز توسط عبدالعلی حویزی (کتاب تفسیر نور الثقلین، تحقیق ه . رسولی محلاتی، قم، بیتا)۲ تدوین گردید.
اثر دیگری که کمی پس از آن نوشته شد و شهرت بیشتری یافت کتاب البرهان فی تفسیر القرآن اثر هاشم بَحرانی (د. ۱۱۰۷/۱۶۹۵ یا ۱۱۰۹/۱۶۹۷) است که کار تألیف آن در سال ۱۰۹۷/۱۶۸۶ به اتمام رسید و به شاه سلیمان صفوی اهداء شد. اثر دیگر، مرآة الانوار و مشکاة الاسرار فی تفسیر القرآن (تهران، ۱۳۷۵/۱۹۵۵) نوشته ابو الحسن شریف عاملی اصفهانی (د. ۱۱۳۸/۱۷۲۶) است. او گرچه اخباری نبود ولی اثر او به طرزی وفادارانه، و از جهاتی بیسابقه، منعکسکننده رهیافت اخباري به متن مقدس [[=قرآن]] است. در حقیقت، آنچه که از این تفسیر چاپ شده، تنها مقدمه او بر چیزی است که به نظر میرسد طرحی بسیار بزرگتر از آثار پیشگفته بوده است. بخشهای برجایمانده از این کتاب تنها تا ابتدای سوره نساء پیش میرود و [[همین هم هنوز]] به صورت نسخه خطی باقی مانده است.۳ جلد اول این اثر به طور خاص فرهنگ لغت مفیدی برای اصطلاحات قرآنی است. آثارِ فیض کاشانی، حویزی و شریف عاملی، همگی دارای مقدمههای مفصلی هستند که در آنها هر یک از نویسندهها دغدغهها و روشهای تفسیری خویش را مختصرا توضیح میدهد.۴ لازم به ذکر
1.. Kohlberg, "Aspects of Akhbari Thought in the Seventeenth and Eighteenth Centuries,” in N. Levtzion and J. Voll, eds., Eighteenth-Century Renewal and Reform in Islam, Syracuse, ۱۹۸۷, pp. ۱۳۶-۳۷.
2.. ن.ک: الذریعة، ج۲۴، شماره ۱۹۶۷، صص۳۶۵-۳۶۶؛ Brockelmann, GAL S II, p. ۵۸۲.
3.. الذریعة، ج۲۰، ش۲۸۹۳، صص۲۶۴-۲۶۵.
4.. Lawson, "A Note for the Study of a ‘Shīʿite Qurʾan,” Journal of Semitic Studies ۳۶, ۱۹۹۱, pp. ۲۷۹-۹۵[[ب.ت: لاوسن، یادداشتی]] ;
Idem, "Akhbārī Tafsīr,” in The Qurʾan: ۱۴ Centuries, London, ۱۹۹۳, pp. ۱۷۳-۲۱۰.