287
تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی

جز آن گونه که حَیّ بن اَخطَب، برادرش و یارانش آنها را تفسیر می‌‌کنند واقع می‌‌شوند.[۱] سپس خداوند خلق را مخاطب قرار داده، می‌‌گوید: از آنچه از جانب پروردگارتان بر شما نازل شده پیروی کنید. جز او از سرپرستانی ( اَولیاء) پیروی مکنید[۲] مگر محمد[[ص]] [اعراف۷: ۳].۳

پیام محوری این است که حروف مقطعه را نباید همچون رمزهای عددی ساده نگریست. برای اهداف ما، قسمت مهم همین است که محمد باقر[[ع]] حروف مقطعه را مُتَشابِهات معرفی کرده است.

در مواقع دیگر، امامان مُتَشابِهات را آیاتی معرفی می‌‌کنند که نسخ شده‌‌اند (مَنسوخ). در گزارشِ بعدی، پیوندی با فهمی از نَسخ مورد اشاره قرار گرفته است، که کهن‌‌ترین بیانِ آن در اَصلِ جعفر بن محمد حَضرَمی (اگر این انتساب درست باشد)، و پس از آن در بصائر الدرجات صَفّار قُمّی (د. ۲۹۰/۹۰۲-۹۰۳) آمده است:

جابر گفت که شنید [جعفر صادق][[ع]] می‌‌گوید: در قرآن مُحکَم و مُتَشابِه است. درباره مُحکَم، به آن اعتقاد داریم، بر مبنای آن عمل می‌‌کنیم و بدان اقرار داریم. و اما مُتَشابِه، به آن ایمان داریم، اما بر مبنای آن عمل نمی‌‌کنیم. و این به دلیل قول خداوند در کتابش است: آياتٌ مُحكَماتٌ هُنَّ اُمُّ الكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهات‏ [آل‌‌عمران۳: ۷].۴

معنای ضمنی در اینجا این است که در عین حال که مُحکَم از لحاظِ شرعی مصدرِ [[افتاء]] است، مُتَشابِه چنین نیست (گرچه همچنان باید «به آن اعتقاد داشت»). به نظر می‌‌رسد مفهومِ

1.*] در منبعی که نویسنده بدان ارجاع می‌دهد، روایت تا همین جا نقل شده و ادامۀ آن برگرفته از تفسیر قمّی (ج۱، ص۲۲۳) است: «ثم خاطب الله تبارك و تعالى الخلق فقال‏ اتَّبِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَیكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَ لا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِیاءَ غیر محمد». (م./ و.).

2.*] اتَّبِعُوا ما أُنْزِلَ إِلَيْكُمْ مِنْ رَبِّكُمْ وَ لا تَتَّبِعُوا مِنْ دُونِهِ أَوْلِياءَ قَليلاً ما تَذَكَّرُونَ.

3.. ابن بابَوَیه، معانی الاخبار، تصحیح علی اکبر الغفاری، (قم، ۱۳۷۹/۱۹۵۹)، صص۲۳-۲۴.

4.. الصفار القمی، بصائر الدرجات، در: ضیاء الدین محمودی، الاصول الستة عشر من الاصول الاولیة (قم، ۱۴۲۳/۲۰۰۲) ص۷۷؛ قس: پیشین، ص۲۲۳ که در آن این خبر نه از طریق جابر بلکه از طریق وهب حفص نقل شده است. این خبر همچنین در تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۱ (خبر ش۹) و به طور کامل در تفسیر العیاشی، ج۱، صص۱۶۲-۱۶۳ به نقل از ابوبصیر (منقول از وَهَیب بن حفص ـ احتمالا همان وهب حفص است) یافت می‌شود؛ و به طور مشابه در قمی، تفسیر القمی، ج۱، ص۴۵۱.


تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی
286

چراکه، طبق متن قرآن، هیچ کس جز خدا و امامان (که در اینجا نه‌‌تنها مصداق آیات مُحکَمات بلکه مصداق الراسِخون في العِلم [آنان که عمیقا در دانش ریشه دوانده‌‌اند] معرفی شده‌‌اند) تفسیر مُتَشابِهات را (که پیش‌‌تر به عنوان فلانی‌‌هایی معرفی شدند که از آنها تبعیت می‌‌کنند) نمی‌‌داند. این خبر، در نخستین نظر، مغشوش و پریشان است و چنین به نظر می‌‌رسد که ترکیبی از دو مفهوم مجزا (احتمالاً متبلورشده در دو حدیث جداگانه) باشد. در یک طرف، مُحکَمات و مُتَشابِهاتْ انسان (یا طبقاتی از مردم، یعنی امامان و «فلانی‌‌ها») هستند. در طرف دیگر، آنها چیزهایی [[غیر انسانی]]، و احتمالا پدیده‌‌هایی متنی، هستند، هرچند با توجه به عبارتِ الکِتاب مِنهُ ("کتاب، که در آن") این اجتناب‌‌ناپذیر نیست.[۱] فتنه‌‌جویان یا منحرفان ( الّذينَ في‏ قُلوبِهِم زَيْغ‏) ممکن است برای فهم بکوشند، اما در نهایت معنا برای هیچ کس جز خدا و امامان در دسترس نیست. این به طور ضمنی بدان معنا است که هر تلاشی برای فهم این آیات (توسط منحرفان یا هر کس دیگر) به نوعی دست‌‌اندازی در حق [[ویژه]] خدا و امامان است (زیرا، طبق روایت، «آنها» مصداق عبارتِ قرآنیِ الراسِخون في العِلم هستند).

این اندیشه که اصطلاحاتِ قرآنیِ آیاتً مُحکَمات/مُتَشابِهات ناظر به افراد است در آثار حدیثی امامیه درست پرداخته نشده است؛ در نقل‌‌قولِ بالا مفهوم همچنان ابتر می‌‌ماند. [[بحثِ]] رایج‌‌تر، شناساییِ مصداق‌‌های این فقرات قرآنی است، گرچه در [[جزئیات]] این مصداق‌‌یابی بحث است، چنان‌‌که در نگاشته‌‌های اهل سنت نیز هست. گاهی اوقات امامان به طور صریح مُتَشابِهات را به آنچه حروف مرموز نامیده شده [[ی. حروف مقطعه]] ربط می‌‌دهند. در یک حدیث طولانی، منقول از محمد باقر[[ع]]، پیامبر[[ص]] وارد گفت‌‌وگویی با حَیّ بن اَخطَب، ابو یاسر بن اَخطَب و یک یهودیِ نجرانی می‌‌شود، که در آن ارزشِ عددیِ حروفِ مقطعه به طول (سال‌‌های) رهبری پیامبر[[ص]] و بقای جامعه پس از او ربط داده می‌‌شود. بعد از نقل داستان، امام می‌‌گوید:

اینها نشانه‌‌هایی هستند که آیه [مِنهُ آیاتٌ مُحکَماتٌ هُنَّ اُمُّ الکِتابِ وَ اُخَرُ مُتَشابِهات (آل‌‌عمران۳: ۷)] درباره آنها نازل شد. آنها [مُتَشابِهات/حروف مقطعه] به روشی

1.*] به نظر می‌رسد نویسنده قصد داشته بگوید: با توجه به اینکه در آیه گفته شده است که محکمات و متشابهات بخش‌هایی از «کتاب» هستند، قول به اینکه اینها پدیده‌هایی متنی هستند، اجتناب‌ناپذیر است (که ظاهرا اشتباهی رخ داده و در متن آمده است: اجتناب‌ناپذیر نیست). (و.)

  • نام منبع :
    تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی
    سایر پدیدآورندگان :
    به کوشش محمدعلی طباطبایی و جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 11454
صفحه از 416
پرینت  ارسال به