285
تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی

می‌‌شناخته‌‌اند، می‌‌توانسته‌‌اند آیات متناسب با یکدیگر را گردآوری کنند، و اینکه ظاهرا با عملکرد کامل این مقوله‌‌ها آشنا بوده‌‌اند. به طور قطع، از میان این جفت‌‌ها آن که محکم‌‌ترین مبنای قرآنی را دارد، مُحکَم و مُتَشابِه است. بنابراین می‌‌تواند ادعای این را داشته باشد که ظهورش در علوم تفسیری از همه زودتر بوده است.

دوتاییِ مُحکَم/مُتَشابِه مبتنی بر آیه ۷ سوره آل‌‌عمران است (خلاصه: هُوَ الَّذي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ). یافتن یک ترجمه مناسب برای مُحکَم و مُتَشابِه تقریباً به طور کامل وابسته به مفاهیمی است که گفته شده این اصطلاحات بر آنها دلالت می‌‌کنند. [[معادل‌‌هایی چون]] واضح/مبهم یا قطعی/مردد محتمل‌‌اند، اما نارسایی این ترجمه‌‌ها با توجه به اخبار متعددی که در آنها اظهارنظر امامان درباره این آیه آمده روشن می‌‌شود. برای نمونه:

ابو عبد الله [جعفر صادق][[ع]]: درباره قول خداوند: هُوَ الَّذي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ [آل‌‌عمران۳: ۷] گفت: ”امیر مؤمنان و امامان." و درباره فقره وَ أُخَرُ مُتَشابِهات گفت: ”فلانی و فلانی." و درباره فقره فَأَمَّا الَّذينَ في‏ قُلُوبِهِمْ زَيْغ گفت: ”رفقایشان، و کسانی که از آنها پیروی می‌‌کنند." و درباره فقره فَيَتَّبِعُونَ مَا تَشَابَهَ مِنْهُ ابْتِغَاء الْفِتْنَةِ وَابْتِغَاء تَأْوِيلِهِ وَمَا يَعْلَمُ تَأْوِيلَهُ إِلاَّ اللّهُ وَالرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ [آل‌‌عمران۳: ۷] گفت: ”امیر مؤمنان و امامان."۱

در بخش نخست این خبر، آیات مُحکَمات آیه‌‌های درون کتاب [[قرآن]] نیستند، بلکه هویتی انسانی یافته‌‌اند (علی[[ع]] و دیگر امامان[[ع]]). همچنین آیات مُتَشابِهات نیز افرادی هستند («فلانی و فلانی»: یعنی ابوبکر و عمر)۲ که پیروانی دارند که از آنچه مُتَشابِه است پیروی می‌‌کنند (یعنی پیرو افرادی هستند که مصادیق مُتَشابِهات معرفی شده‌‌اند). بااین‌‌همه، به نظر نمی‌‌رسد این مصداق‌‌یابیِ به‌‌ظاهر روشن (مُحکَمات: امامان، مُتَشابِهات: دشمنان) با عبارت بعدی از این آیه قرآنی کاملاً سازگار باشد، یعنی اینکه مُتَشابِهات یک تفسیر (تأویل) دارند که پیروانشان به دنبال فهم آن‌‌اند (و ناکام‌‌اند). ناکامی ایشان کاملا تقصیر خودشان نیست،

1.. کلینی، الکافی، ج۱، ص۴۱۵ (خبر ش۱۴).

2.. See: Etan Kohlberg, "Some Imāmī Shīʿī Views on the Ṣaḥāba’, Jerusalem Studies in Arabic and Islam ۵ (۱۹۸۴), pp. ۱۶۴-۵.


تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی
284

عام/خاص، و این فهرست ادامه دارد. در بعضی از مواقع امامانْ آگاه از این طبقه‌‌بندی‌‌های دوتایی، و عالم به چگونگیِ به کار بستن آنها ترسیم شده‌‌اند. این توانمندی، اغلب در تقابل با «مردم» ( الناس، العامّة) به طور عام، و شاید به‌‌تلویح در تقابل با دشمنان امام به طور خاص، قرار دارد. «عامه» می‌‌کوشند قرآن را بدون این دانش تفسیر کنند. در نهج البلاغه، علی بن ابی طالب درباره مسئله حدیث‌‌های متعارض ( اختلاف الخَبَر) مورد سؤال واقع می‌‌شود. او پاسخ می‌‌دهد: ”در میان مردم، حق و باطل، راست و دروغ، ناسخ و منسوخ، عام و خاص، محکم و متشابه، و محفوظ و موهوم وجود دارد."۱

سه طبقه‌‌بندی دوتاییِ مذکور در میانه این نقل قول [[ی. ناسخ و منسوخ، عام و خاص، محکم و متشابه]] را می‌‌توان در سنتِ تفسیریِ متأخر یافت. در سنت شیعی ثبت شده که جعفر صادق[[ع]] خبر داده است که خود پیامبر[[ص]] از مقوله‌‌های هرمنوتیکی عام/ خاص، محکم/متشابه، ناسخ/منسوخ آگاه بوده است. همچنین اشاره‌‌ای به مقوله‌‌های تنزیل و تأویل، که در سنت تفسیری متأخر شیعه با مهارت زیاد مورد مداقه قرار گرفته‌‌اند، وجود دارد.۲ در این سنت، و همچنین در تحقیقات غربی، این دو اصطلاح را در ارتباط با متن قرآن آن گونه که نازل شده ( تنزیل)، و چگونگی فهم معنای آن ( تأویل) دیده‌‌اند؛ گرچه فهم کامل دلالت آنها در آثار حدیثی امامیه بیش از آنچه در اینجا ارائه شده نیازمند بررسی است.

اگرچه مشخص نیست این طبقه‌‌بندی‌‌ها چه زمانی در مباحث تفسیری مسلمانان متقدم رواج یافته، این نکته روشن است که ایجاد آنها آنی نبوده، بلکه در طول زمان توسعه و تکامل یافته‌‌اند.۳ شاید شگفت‌‌انگیز باشد که علی بن ابی طالب[[ع]] یا محمد باقر[[ع]] آنها را

1.. علی بن ابی طالب (منسوب)، نهج البلاغه، (قم ۱۴۱۲/۱۹۹۲)، ج۲، ص۱۹۱. همچنین بنگرید: کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۳، که جعفر صادق[[ع]] می‌گوید که «حدیث ما دقیقا مثل قرآن» ناسخ/منسوخ، خاص/عام و محکم/متشابه دارد.

2.. بنگرید: الصفار القمی، بصائر الدرجات، صص۲۲۳-۴ (ش۴ و ش۸). همچنین بنگرید: کلینی، الکافی، ج۱، ص۲۱۳ (خبر ش۲). نیز بنگرید:
Henry Corbin, Histoire de la philosophie islamique (Paris, ۱۹۶۴), pp. ۲۷-۸
[[ب.ت: کُربَن، تاریخ]].

3.. برای مثال بنگرید به بحث مطرح‌شده در منبع زیر [[ب.ت: ریپین، متون واژه‌نگاری]]:
Andrew Rippin, "Lexicographical Texts and the Qurʾān,” in idem, ed., Approaches to the History of the Interpretation of the Qurʾān (Oxford, ۱۹۸۸), pp.۱۷۱-۳.

  • نام منبع :
    تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی
    سایر پدیدآورندگان :
    به کوشش محمدعلی طباطبایی و جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 11487
صفحه از 416
پرینت  ارسال به