279
تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی

جان بِرتن در یک مقاله عالی بدان پرداخته است)،۱ اما در اینجا مورد توجه ما نیست.

فهم‌‌های متعدد از این آیه متکی بر، یا شاید برآمده از، دگرخوانشی از اعرابِ واژه أرجُلَکم/أرجُلِکم هستند. برخی شیعیان أرجُلِکم [[با اعراب جر]] می‌‌خوانند، با این ادعا که این اعراب جرّ به لحاظ دستوری دلیلی است که نشان می‌‌دهد واژه اَرجُل مفعول باواسطه فعلِ متعدیِ «مسح کردن»، به واسطه حرف جرّ باء [[درآمده بر سر مفعول اول یعنی «سرهایتان»]] است. مخالفان ایشان، تقریبا همگی، ارجُلَکم [[با اعراب نصب]] می‌‌خوانند، چون این اعراب نصب را شاهد بر این می‌‌دانند که اَرجُل مفعول بی‌‌واسطه فعل لازم۲ قبلی یعنی «شستن» است که در آیه زودتر آمده است.۳ دیگر شیعیان قرائت نصب را می‌‌پذیرند، اما از گفت‌‌وگوهای روزمره شاهد می‌‌آورند تا نشان دهند این لزوماً حاکی از ارتباط میان «شستن» و «پاها» نیست (برای نمونه، مَرَرتُ بِزَید وَعَمرواً، «از کنار زید و عمرو گذشتم»، که در آن عمرو حالت نصبی دارد، اما مثل زید مفعول باواسطه «گذشتن» است).۴

سخنان ثبت‌‌شده امامان در این موضوع، عمدتاً درباره واجب بودن مسح پاها (موضع شیعیان) است، و خیلی کم بر خود آیه تمرکز می‌‌کند. یعنی امامان درباره خود آموزه‌‌ها سخن می‌‌گویند، اما از استدلال‌‌ها نه‌‌چندان (ویژگی‌‌ای که پیش‌‌تر درباره آن سخن گفتیم). بااین‌‌همه، دست‌‌کم دو مثال وجود دارد که در آنها امامان برای اثبات دیدگاهشان درگیر مباحث لغوی شده‌‌اند.۵ مثال نخست این است: غالب بن هُذَیل می‌‌گوید: ”از ابو جعفر

1.. John Burton, "The Qurʾān and the Islamic Practice of wuḍūʿ’, Bulletin of the School of Oriental and African Studies ۵۱, no. ۱ (۱۹۸۸), pp. ۲۱-۵۸.

2.به نظر می‌رسد در اینجا سهو قلمی رخ داده و نویسنده به جای فعل متعدی (transitive)، فعل لازم (intransitive) آورده است. (م.)

3.. See: Meir Bar-Asher, "Variant Readings and Additions of the Imāmī-Shiʿa to the Qurʾān’, Israel Oriental Studies ۱۳ (۱۹۹۳), p. ۵۶ [[ب.ت: بَرـ‌ اَشِر، دگرخوانش]].

4.. الشریف المرتضی، رسائل المرتضی، تصحیح احمد الحسینی و مهدی رجایی (قم ۱۴۰۵)، ج۳، ص۱۶۴.

5.. من از پروفسور مِئیر برـ اَشِر سپاسگزارم که توجه مرا به مثال سومی جلب کرد، که این بار منسوب به زید بن علی بن الحسین است، نه یکی از امامان دوازده‌گانه. در روایة ابو جارود که در تفسیر القمی یافت می‌شود، خبری از زید بن علی وجود دارد که در آن دربارۀ ارجاع مشهور به اهل البیت در آیۀ خداوند فقط می‌خواهد که شما (جمع مذکر، عَنکم) را از ناپاکی دور نگه دارد، ای اهل خانه، و شما را با پاکی پاک کند (احزاب۳۳: ۳۳) نظر داده است. زید بن علی می‌گوید: «برخی مردم ناآگاه ادعا می‌کنند که فقط همسران پیامبر مقصود این آیه هستند، اما ... چنانچه همسران پیامبر در اینجا منظور بودند، آن گاه باید چنین خوانده می‌شد: «تا شما (جمع مؤنث، عَنکُنَّ) را از ناپاکی دور نگه دارد»، و سپس جمله به صورت مونث درمی‌آمد، درست چنان‌که خدا در [۳۲-۳۴ سورۀ احزاب] می‌گوید. قمی، تفسیر القمی، ج۲، ص۱۹۳. نکته اینجاست که خداوند می‌داند چگونه از جمع مؤنث استفاده کند، اما در این مورد آن را به کار نمی‌برد.


تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی
278

فن تفسیری سوم: تفسیر لغوی

دغدغه‌‌ای که برای به‌‌کارگیری علم لغت‌‌شناسی عربی در راستای کمک به فعالیت‌‌های تفسیری به امامان نسبت داده‌‌اند، بسیار اندک به نظر می‌‌رسد. البته در آثار حدیثی امامیه گرایشی کلی به زبان به مثابه یک ابزار ارتباطی وجود دارد. بعضی مواقع به نظر می‌‌رسد لازم است امامان خواننده را به آنچه معنای «اصلی» یک آیه نامیده می‌‌شود بکشانند (برای نمونه، تَفيء یعنی «بازگشت به حکمی که قبلا رعایت می‌‌شده است»). در مواقع دیگر، امام علاقه‌‌مند است مخاطب را از معنای ظاهری دور کند (برای نمونه، «طول دو کمان یا کمتر» در حقیقت یعنی «کمتر از طول دو کمان»). بااین‌‌همه، شواهد برای ترسیم یک تصویر منسجم از روش‌‌شناسی تفسیری امامان ناکافی‌‌اند.

غیر از این گرایش «لغویِ» نسبتا مبهم، در اخبار تفسیریِ امامان شواهد کمی از گرایش به زبان قرآن وجود دارد، و مواردی که بررسی‌‌های زبانی برای روشن ساختن معنای یک آیه صورت گرفته باشد نادرند. با وجود این ندرت، مطمئناً نمونه‌‌های پراکنده اندکی هست که می‌‌تواند از طریق اخبار مرتبط با این آیه قرآنی مورد مداقه قرار گیرد: سرها و پاهایتان را تا قوزکِ پا مسح کنید (وَامْسَحُوا بِرُؤُسِكُمْ وَأَرْجُلَكُمْ (أرجُلِکُم) إِلَى الْكَعْبَيْنِ) (مائده۵: ۶). اختلاف نظر و کشمکش بر سر معنای این آیه مشهور است؛ بحث حول این محور است که آیا «مسح» شامل «سرهایتان» و «پاهایتان» می‌‌شود یا اینکه تنها اولی منظور است و «پاهایتان» متعلق به فعلی است که زودتر در جمله ذکر شده است (یعنی اِغسُلوا، بشویید). اختلاف نظرِ پی‌‌آیند درباره مفعول(های) افعال «شستن» و «مسح کردن»، منجر به ارائه توجیهات متناقض درباره [[چگونگی]] وُضوء، و در نتیجه شکاف عمیق میان سنیان (که معتقدند فرد باید پاهایش را بشوید) و شیعیان (که می‌‌گویند فرد باید مسح کند) شد. بااین‌‌همه، حتی یک نگاه سرسری به این موضوع در آثار فقهی، ساده‌‌انگارانه بودن این تعمیم [[یعنی تعمیم دیدگاه نخست به همه فقیهان سنّی و دیدگاه دوم به همه فقیهان شیعی]] را بر ملا می‌‌سازد. بعضی از نویسندگان شیعی درباره وجوب مسح [[پا]] بحث کرده‌‌اند، اما افزون بر مسح به شستن هم توصیه کرده‌‌اند؛ و برخی از نویسندگان سُنّی درباره ارجح بودن مسح [[بر شستن]] دلیل آورده‌‌اند. پرداختن به پیچ‌‌وخم‌‌های این بحث در گفتمان فقه فی‌‌ذاته ارزش بررسی دارد (و

  • نام منبع :
    تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی
    سایر پدیدآورندگان :
    به کوشش محمدعلی طباطبایی و جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 11607
صفحه از 416
پرینت  ارسال به