[محمد باقر][[ع]] گفت: چرخیدن به دور هر دو واجبِ مفروض است، و در این سخن خداوند توضیحی برای این مسئله [برای شما] هست؛ چون اگر ترک طواف جایز بود، باید میگفت: «بر او گناهی نیست اگر به دور هر دو نچرخد». اما وقتی او میگوید: بر او گناهی نیست که به دور هر دوی آنها بچرخد، فرد باید بداند که آنها [زائران مکه پیش از اسلام] اعتقاد داشتهاند که در گردش به دور آن دو گناهی هست.۱
از متن دعائم الاسلام بهروشنیِ تمام برنمیآید که همه این عبارت باید منسوب به امام باشد (علائمِ معمولِ نقل قول مشاهده نمیشود). گرچه روشن است که بسیاری از فقیهان امامی، که اغلب ادعا میکنند قاضی نعمان هم یکی از خودشان است، آن را به همین شکل در نظر گرفتهاند.۲ بااینحال، این عبارت میتواند از یک فن تفسیری دیگر که ظاهرا امامان به کار گرفتهاند پرده بردارد، یعنی: «دلالت ضمنیِ معکوس» (که در نگاشتههای اصولیِ متأخر با عنوان مَفهوم المُخالَفَة شناخته میشود).۳ استدلال این گونه به پیش میرود که وقتی خدا میگوید اگر به دور صفا و مروه بچرخید گناهی بر شما نیست، پس تلویحا اشاره به این دارد که اگر به دور آن دو نچرخید، گناه کردهاید.
غرض از کنار هم نهادن این افتاءهای فقهی ساده در مثالهای پیشگفته، و استدلال و برهان فقهی که امامان در مثالهای مربوط به نماز/ صفا/ مروه ارائه کردهاند، چیست؟ میتوان پرسشهایی درباره تاریخگذاری و توسعه متنی این گزارشها طرح کرد. بااینحال با کنار
1.. القاضی ابو حنیفه التمیمی النعمان، دعائم الاسلام فی ذکر الحلال والحرام والقضایا والاحکام، تصحیح آصف فیضی، (قاهره، ۱۹۶۳)، ج۱، ص۳۱۶.
2.. بنگرید: آیت الله حسین البروجردی، جامع احادیث الشیعة، (قم، ۱۳۹۹/۱۹۷۸)، ج۱۱، ص۴۰۲ که در آن این عبارت با «برای تو» (بَیان لَک)، به جای «این» (بَیان ذلِک)، نقل شده است. این تغییر باعث میشود گزارشْ نقل قولِ مستقیم به نظر برسد و بنابراین کل آن به نحوی واضحتر منسوب به امام باشد.
3.. برای مشاهدۀ چکیدۀ این بحث بنگرید:
Wael B. Hallaq, "Non-Analogical Arguments in Sunni Juridical Qiyās,” Arabica ۳۶, no. ۳ (۱۹۸۹), pp. ۲۸۶-۳۰۶;
برای تحلیلی مفصل از بحث اصول، بنگرید:
Bernard G. Weiss, The Search for God’s Law: Islamic Jurisprudence in the Writings of Sayf al-Dīn al-Āmidī (Salt Lake City, ۱۹۹۲), pp. ۴۴۸-۵۰۲.