277
تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی

گذاشتن موقتی این دغدغه‌‌های بجا، از این مثال‌‌های اخیر چنین به نظر می‌‌رسد که امامان نمی‌‌خواسته‌‌اند صرفاً حکم را بیان کنند، بلکه گذشته از آن مایل هم بوده‌‌اند که توضیح دهند چرا این حکم چنین است. هدف ایشان از انجام این کار را دست‌‌کم به دو شیوه می‌‌توان تفسیر کرد. از یک سو چهره آنها این گونه ترسیم می‌‌شود که می‌‌دانند کارکرد سخنانشان فراتر از افتاءهای ساده آموزه‌‌های فقهی است که می‌‌تواند برای امت‌‌شان منبع قانون باشد. در این گزارش‌‌ها فرد امامان را چنین می‌‌یابد که در یک بحث عقلانی رایج شرکت می‌‌کنند یا (به گونه‌‌ای مستقیم‌‌تر) به چالشی فکری پاسخ می‌‌دهند. اگر قضیه هیچ یک از اینها نباشد، پس دست‌‌کم آنان در حال تدارک راه‌‌هایی هستند که پیروانشان به وسیله آنها بتوانند به نمایندگی از امامان [[در مباحث]] شرکت کنند و [[به ایرادها]] پاسخ دهند. از سوی دیگر امامان، با پرده‌‌برداری از چگونگی اجرای عمل تفسیر، نه‌‌تنها استدلال‌‌هایی جداگانه برای آیات خاص در اختیار پیروانشان می‌‌گذارند، بلکه به آنان روشی می‌‌دهند که بتوانند در هر جای دیگری نیز آن را بر پیکره‌‌متن‌‌های الهام‌‌گونه (که احتمالا [[علاوه بر قرآن]] شامل اقوال خود امامان هم می‌‌شود) اعمال کنند. سخنانی همچون مواردی که در بالا به آن اشاره شد، می‌‌تواند در خدمت تجهیز جامعه به هرمنوتیکی برای کوشش‌‌های تفسیری آینده باشد. در اذهانِ مفسرانِ [[مقیم در]] سنت شیعی (متأخر)، کشف یک شیوه تفسیری به این سخن جعفر صادق[[ع]] گره خورده است: ”ما تنها موظفیم که ریشه‌‌ها ( اُصول) را به شما بدهیم؛ وظیفه شماست که شاخه‌‌ها ( فُروع) را استنباط کنید."۱ از نگاه فقیهان متأخر، این خبر نه‌‌تنها جواز پیروی از تفسیرگری‌‌های امامان را صادر می‌‌کند، بلکه این اجازه را نیز می‌‌دهد که بر اساس یک شیوه تأییدشده، برای موقعیت‌‌های نوظهور، به استخراج معانی جدید از متون بپردازند (یعنی این سخن مبنایی برای اصولیان فراهم می‌‌آورد تا استدلال مستقل فقهی یا اجتهاد را موجَّه سازند).

1.. نقل‌شده در: مستطرفات السرائر ابن ادریس الحِلّی، ضمیمۀ السرائر ابن ادریس الحِلّی (قم، ۱۴۱۱/۱۹۹۰) ج۳، ص۵۷۵. این حدیثِ متأخر شیعی از مجموعۀ هشام بن سالم (که دیگر برجای نیست) نقل شده است. یک حدیث مشابه از علی الرضا نقل شده است: «بر ماست که اصول را به شما بدهیم و شما شاخه‌ها را برآورید (تفرّعوا)» (ابن ادریس، السرائر، ص۵۷۵، به نقل از کتاب گمشدۀ الجامع احمد بن محمد البزنطی (د. ۲۲۱/۸۳۶-۸۳۷) صحابی علی الرضا).


تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی
276

[محمد باقر][[ع]] گفت: چرخیدن به دور هر دو واجبِ مفروض است، و در این سخن خداوند توضیحی برای این مسئله [برای شما] هست؛ چون اگر ترک طواف جایز بود، باید می‌‌گفت: «بر او گناهی نیست اگر به دور هر دو نچرخد». اما وقتی او می‌‌گوید: بر او گناهی نیست که به دور هر دوی آنها بچرخد، فرد باید بداند که آنها [زائران مکه پیش از اسلام] اعتقاد داشته‌‌اند که در گردش به دور آن دو گناهی هست.۱

از متن دعائم الاسلام به‌‌روشنیِ تمام برنمی‌‌آید که همه این عبارت باید منسوب به امام باشد (علائمِ معمولِ نقل قول مشاهده نمی‌‌شود). گرچه روشن است که بسیاری از فقیهان امامی، که اغلب ادعا می‌‌کنند قاضی نعمان هم یکی از خودشان است، آن را به همین شکل در نظر گرفته‌‌اند.۲ بااین‌‌حال، این عبارت می‌‌تواند از یک فن تفسیری دیگر که ظاهرا امامان به کار گرفته‌‌اند پرده بردارد، یعنی: «دلالت ضمنیِ معکوس» (که در نگاشته‌‌های اصولیِ متأخر با عنوان مَفهوم المُخالَفَة شناخته می‌‌شود).۳ استدلال این گونه به پیش می‌‌رود که وقتی خدا می‌‌گوید اگر به دور صفا و مروه بچرخید گناهی بر شما نیست، پس تلویحا اشاره به این دارد که اگر به دور آن دو نچرخید، گناه کرده‌‌اید.

غرض از کنار هم نهادن این افتاءهای فقهی ساده در مثال‌‌های پیش‌‌گفته، و استدلال و برهان فقهی که امامان در مثال‌‌های مربوط به نماز/ صفا/ مروه ارائه کرده‌‌اند، چیست؟ می‌‌توان پرسش‌‌هایی درباره تاریخ‌‌گذاری و توسعه متنی این گزارش‌‌ها طرح کرد. بااین‌‌حال با کنار

1.. القاضی ابو حنیفه التمیمی النعمان، دعائم الاسلام فی ذکر الحلال والحرام والقضایا والاحکام، تصحیح آصف فیضی، (قاهره، ۱۹۶۳)، ج۱، ص۳۱۶.

2.. بنگرید: آیت الله حسین البروجردی، جامع احادیث الشیعة، (قم، ۱۳۹۹/۱۹۷۸)، ج۱۱، ص۴۰۲ که در آن این عبارت با «برای تو» (بَیان لَک)، به جای «این» (بَیان ذلِک)، نقل شده است. این تغییر باعث می‌شود گزارشْ نقل قولِ مستقیم به نظر برسد و بنابراین کل آن به نحوی واضح‌تر منسوب به امام باشد.

3.. برای مشاهدۀ چکیدۀ این بحث بنگرید:
Wael B. Hallaq, "Non-Analogical Arguments in Sunni Juridical Qiyās,” Arabica ۳۶, no. ۳ (۱۹۸۹), pp. ۲۸۶-۳۰۶;
برای تحلیلی مفصل از بحث اصول، بنگرید:
Bernard G. Weiss, The Search for God’s Law: Islamic Jurisprudence in the Writings of Sayf al-Dīn al-Āmidī (Salt Lake City, ۱۹۹۲), pp. ۴۴۸-۵۰۲.

  • نام منبع :
    تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی
    سایر پدیدآورندگان :
    به کوشش محمدعلی طباطبایی و جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 11610
صفحه از 416
پرینت  ارسال به