271
تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی

است. به جای آن امام صرفاً مصداق آیه را بیان کرده است.

صِرفِ بیانِ معنا یا مصداق، خواه با اداتی همچون أي یا یَعني یا بدون آن، حجم عمده سخنان تفسیری منسوب به امامان را در آثار حدیثی امامیه تشکیل می‌‌دهد. «معنی» آیات [[از این طریق]] بیان می‌‌شوند، و هرچند این، به خودیِ خود، آشکارکننده برخی مواضع کلامی و فقهی است که ظاهراً امامان از آنها دفاع می‌‌کرده‌‌اند، پذیرش آنها تماماً متکی بر پذیرش وثاقت و اعتبار مفسر است. این یک فن رایج در سنت تفسیری متقدم بوده است؛ لذا (می‌‌توان گفت) در اینجا به طور ویژه مطلب قابل توجه زیادی وجود ندارد.

فن تفسیری دوم: تعلیقه‌‌های توضیحی

از دیدگاهی هرمنوتیکی، موارد جالب‌‌تر آنهایی هستند که در آنها امامان از صِرف بیان معنای آیات فراتر می‌‌روند و توضیح می‌‌دهند که چرا این آیه به این معنا است. این توضیحات، هرچند احتمالا از منظر کلام امامیِ تکامل‌‌یافته بی‌‌فایده به نظر می‌‌رسند، نشان‌‌دهنده بافت احتمالی‌‌ای هستند که این گزارش‌‌ها در آن شیوع یافته‌‌اند. به احتمال زیاد، این گزارش‌‌ها عناصری از بحث و جدل‌‌های متداول، هم میان خود امامیان، و هم بین امامیان و دیگر جریان‌‌های مذهبی بوده‌‌اند. برای غلبه بر حریف در یک بحث علمی، این شیوه که کسی رهبر خود را برخوردار از اعتباری منحصربه‌‌فرد اعلام کند، غالباً ناکارآمد است. فرد باید برتری تفسیرش را به اثبات برساند، و این از طریق نشان دادن اینکه چگونه دیدگاه‌‌های فردیِ او بر مبنای یک ساختارِ نظری و عملیِ منسجم بنا شده‌‌اند، قابل انجام است. این ضرورتِ نظری می‌‌تواند این مسئله را توضیح دهد که چرا گزارش شده که امامان برای دیدگاهشان استدلال می‌‌آوردند (یا به تعبیر دقیق‌‌تر، استدلالی را که در ورای دیدگاهشان بوده، بیان می‌‌کردند). لذا در متون فقهی، امامان این گونه ترسیم شده‌‌اند که نه‌‌فقط حکم، بلکه همچنین شیوه استخراج حکم از متون موجود، از جمله (و پیش از همه) قرآن، را ارائه می‌‌کنند.۱

1.. در نظریۀ فقهی امامی متأخر، تلاش برای تقلید از روش‌های فقهی امامان، یا تنها استفاده از فرایندهای تفسیری‌ای که امامان به‌صراحت آنها را جایز شمرده بودند با جنبش اخباری پیوند می‌خورد.
See: Robert Gleave, Inevitable Doubt: Two Theories of Shīʿī Jurisprudence (Leiden, ۲۰۰۰), pp. ۱۵۳-۴.


تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی
270

آن عرضه یک تعلیقه به همان شیوه کاربردِ یَعني است. برای نمونه درباره آیه و او یافت تو را در خطا‏ و هدایت کرد [ تو را] [[وَوَجَدَكَ ضَالاًّ فَهَدى]] (ضحی۹۳: ۷) از امام [علی] رضا[[ع]] نقل شده است: ”و او یافت تو را در خطا ‏بدین معنی است (یعني): با مردمت، و هدایت کرد [ تو را] بدین معنی است ( أي) که آنها را به دانش تو هدایت کرد."۱

در کاربرد هر دو واژه أي و یَعني، اطلاعات مکمل ارائه شده است تا مصادیق و نهایتا معنای عباراتِ قرآنیِ به‌‌ظاهر مبهم وضوح یابند. در برخی موارد أي بیانگر توضیحی برای معنای آیه است که از معنای ظاهری آن جداست: ”در فاصله طول دو کمان یا نزدیک‌‌تر بود" [[فَكانَ قابَ قَوْسَيْنِ أَوْ أَدْنى]] (نجم۵۳: ۹). از [جعفر] صادق نقل شده است: ”بدین معنی است که ( أي)، بلکه، نزدیک‌‌تر بود."۲

معنای ظاهری آیه این است که آن بسیار پرتوان [[شَدیدُ القُوی]] (ناظر به آیه ۵ سوره ۵۳ (نجم) که معمولا از آن جبرئیل فهمیده می‌‌شود) در فاصله‌‌ای ایستاد که به اندازه طول دو کمان یا کمتر بود. امام این را به معنای «کمتر از طول دو کمان» تفسیر می‌‌کند. به نظر می‌‌رسد حرف أو (یا) در این عبارت قرآنی حاکی از آن است که فاصله حداکثر بالغ بر طول دو کمان بوده است. امام، نظر به یک قاعده سبک‌‌شناختی در اینجا، می‌‌گوید که بلاغت در این عبارت ایجاب می‌‌کند که معنای مورد نظر چنین باشد: «کمتر از، و نه بالغ بر، طول دو کمان».

بااین‌‌همه، این دو ادات توضیح ( أي و یَعني) همواره استفاده نشده‌‌اند و در واقع در مواقع بسیار و (شاید در بیشتر مواقع) به‌‌کلی حذف شده‌‌اند: ”بگو: آیا آنان که می‌‌دانند با آنان که نمی‌‌دانند یکی هستند؟ تنها خردمندان ( اولو الالباب) متذکر می‌‌شوند" [[قُلْ هَلْ يَسْتَوِي الَّذينَ يَعْلَمُونَ وَالَّذينَ لا يَعْلَمُونَ إِنَّما يَتَذَكَّرُ أُولُوا الْأَلْبابِ]] (زمر۳۹: ۹). از [محمد] باقر[[ع]] نقل شده است: ”ما همان‌‌هایی هستیم که می‌‌دانند؛ دشمنان ما هستند که نمی‌‌دانند؛ و شیعیان ما اولو الالباب هستند."۳ در اینجا می‌‌شد از عبارت یَعني یا أي استفاده کرد؛ اما استفاده نشده

1.. ابن بابویه، عیون اخبار الرضا، ج۲، ص۱۷۷، (ش۱، که از ص۱۷۴ آغاز می‌شود).

2.. قمی، تفسیر القمی، ج۱، صص۲۴۶-۲۴۷.

3.. محمد بن حسن الصفار القمی، بصائر الدرجات، تصحیح محسن کوچه باغی (تهران، ۱۴۰۴/۱۹۸۳)، ص۱۷.

  • نام منبع :
    تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی
    سایر پدیدآورندگان :
    به کوشش محمدعلی طباطبایی و جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 11617
صفحه از 416
پرینت  ارسال به