هستند. لذا این گونه موارد طبق طرح من اخبار تفسیری قلمداد میشوند؛ چون تلاشهایی آشکار برای فهم کلمات آیه هستند (نه اینکه صرفاً درباره موضوع فرضی آیه سخن بگویند). البته توجه امام به خود آیه در مثال اخیر با توجه به اهمیت محتوای محتمل آن (از این جهت که ”شما بهترین امامان هستید" یک گزاره فرقهگرایانه قوی است) طبیعی بوده و دور از انتظار نیست. این یافته نسبتا پیشپاافتاده (یعنی اینکه برخی مواقع امامان به متن قرآن اشاره میکنند و در موارد دیگر خیر) شاید بتواند منبع و مصدر این اخبار تفسیری را روشن کند. اخبار تفسیریِ ثبت و ضبطشده منسوب به امامان به طرزی بیتناسب به آیاتی ربط پیدا میکنند که ارائه یک خوانشِ فرقهایِ خاص از آنها بدون تطبیق یا توضیح ممکن نیست. این خوانش یا برداشت همواره با یکی از این دو مورد در تضاد است: خوانشِ «واضح» (فعلا اصطلاحی بهتر از این نمییابم) یا خوانشِ سُنّی غالب. بنابراین، نکته در اینجا این است که نمونه محدَّد من ( اخبار تفسیری شیعه) ریشه در انگیزههای معمول برای تفسیر (یعنی فهم متن قرآن، به طور کلی) ندارد. اساسا، گردآورندگانِ مجموعههایِ اخبارْ این گزارشها را تنها به این هدف گزینش نکردهاند که نمونههایی از مجموعه روشها و یا سبک کلی تفسیر امامان را نشان دهند؛ بلکه اینها فقرات تفسیریای هستند که به طور خاص با یک هدف فرقهای در تناسباند. به تعبیر دقیقتر، هدف آنها تثبیتِ برداشتِ (در این فضا، «ناواضحِ») شیعی از متن قرآنی است. این نتیجهگیریِ ابتدایی دستکم تا اندازهای از این راه تأیید میشود که میبینیم مفسرانِ اخباري اغلب در مواجهه با آیاتی که محل نزاعهای شیعی سنی نیستند، به طور خاص اخبار «تفسیری» را نقل نمیکنند.
گزینش اخبار تفسیری به عنوان نمونهداده میتواند این ایراد را پدید آورد که این نمونه مبنای نامناسبی برای تصمیمگیری درباره این مسئله است که آیا امامان یک تفسیر منسجم داشته اند یا خیر؛ چون (به دلایل ارائهشده در بالا) این اخبار به دلایلِ آشکارا فرقهای، و در جایی که فعالیتهای تفسیریِ خاصی در حال رخ دادن است، شکل گرفتهاند. از سوی دیگر، نخستین پاسخی که میتوان به آن اشاره کرد این است که همه گزارشهای تفسیریِ امامان آشکارا فرقهای نیستند (در ادامه به مثالهایی از این مورد اشاره خواهم کرد). پاسخ دوم (و مهمتر) بر این مبنا است که احتمال نامناسب بودن دادهها را برای این کار بپذیریم، [[از آن