255
تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی

روایاتی از این دست در اصل هنگامی به آثار امامی راه یافته‌اند که هنوز حدود «مجاز و غیرمجاز» در باب عقاید به‌روشنی مشخص نشده‌ بوده است. یا بهتر است بگوییم پیش از آنکه مرزهای اعتقادی میان جریان امامی (که در نهایت «دوازده‌امامی» نامیده شد) و جریان‌های رقیب مشخص شود. در عین حال، بلافاصله بعد از اینکه خطوط اصلی اعتقادی استوار شدند، توجه به موارد انحراف از جریان اصلی شیعه امامی بیشتر شد. مشکلات از اینجا آغاز می‌شوند: در نخستین گام هر آنچه نشانه آشکاری از غلو داشت کاملاً حذف می‌شد. در مقابل، روایاتی که در آنها عناصر دگراندیشانه تشخیص داده نمی‌شد، با ارائه تفسیری نو حفظ می‌شدند. مثال دیگری از چگونگی مواجهه مؤلفان امامی با عناصر غیرامامی را می‌توان در بررسی عناصر متعدد زیدی  جارودی که در تفسیر قمی وجود دارد مشاهده کرد.۱ چنان‌که می‌دانیم تفسیر قمی تعداد زیادی روایت منسوب به امام محمد باقر[[ع]] در بر دارد که به واسطه ابو جارود (د. بعد از ۱۵۰/۷۶۷)، پدر فرقه جارودیه ـ یکی از مهم‌ترین گروه‌های زیدی ــ نقل شده است.۲ بررسی عناصر زیدی  جارودی مندرج در کتاب قمی نشان می‌دهد که از یک سو، مفسر امامی در استفاده از عناصری که از گروه رقیب نشئت می‌گیرد تردیدی به خود راه نمی‌دهد؛ از سوی دیگر، بررسی محتوای نقل‌‌قول‌های عناصر مورد بحث به‌روشنی نشان می‌دهدکه آنها تنها شامل چیزهایی هستند که در تطابق با روایات امامی‌اند و مورد قبول آنان (امامیان) است. در آن سو، تلاش‌های متضاد طوسی برای اسماعیلی قلمداد کردن روایت «سبعیه»، که پیش از این ذکر شد، و تطهیر آن به عنوان روایتی امامی، و همین‌طور تلاش حر عاملی برای امامی شمردن «روایت سنبل‌ها»، نشان از گرایشی متفاوت دارد که قطعا آن هم در سنت امامی یافت می‌شود؛ گرایشی که می‌خواهد روایاتی را که به هر ترتیب به آثار امامی راه یافته‌اند، حفظ کند.

1.. به این مسئله مفصل‌تر در جای دیگری از اثرم (ن.ک: پ.۱) پرداخته‌ام؛ نیز ن.ک: آغابزرگ الطهراني، الذريعة إلی تصانیف الشيعة، تهران، ۱۳۶۰، ج۴، صص۳۰۳-۳۰۸.

2.. در این باره ن.ک: W. Madelung, Encyclopaedia Iranica, I, p. ۳۲۷


تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی
254

نتیجه آنکه دو روایتی که در این مقاله بررسی کردیم قطعا فاقد اصول بدیهی غلو هستند.۱ درست است که «روایت اسراء» روابط میان محمد[[ص]] و علی[[ع]] را به شکلی عجیب و غیرعادی در تقابل با کل روایات امامی قرار می‌دهد، اما تا آنجا پیش نمی‌رود که علی[[ع]] را بر محمد[[ص]] ترجیح دهد، چنان‌که در روایات غلات دیده می‌شود.۲ همین‌طور «روایت سنبل‌ها» که ویژگی غیرعادی‌اش عدد هفت در باب ائمه است که بیشتر مطابق با اسماعیلیه یا یک فرقه «هفت‌امامیِ» از میان رفته است. این روایت از آن جهت که میان حسین[[ع]] و حسن[[ع]] تمایز قائل می‌شود هم غیرعادی است. در عین حال، از سوی دیگر، تلاش کردم تا نشان دهم نیازی نیست که این روایات را به عنوان روایات «رسمی» امامیه اثناعشری طبقه‌بندی کنیم. ماهیت نامتعارف آنها مخصوصا از آنجا روشن می‌شود که این دو روایت در آثار امامی، چه متقدم و چه متأخر، بسیار کم نقل شده‌اند. به نظر می‌رسد که

1.. در واقع، اصطلاحات غلو/غلات همواره معنای ثابتی ندارد و آنچه نویسندۀ معینی و در دوره‌ای خاص به عنوان عقیدۀ رسمی تعریف می‌کند، ممکن است توسط نویسندۀ دیگری یا در دورۀ دیگری غلو دانسته شود. در عین حال، در اینجا وقتی از اصول غلو سخن می‌گویم، منظور مفاهیمی است مانند الوهیت علی[[ع]] یا دیگر امامان، حلول خداوند در یکی از امامان، اعتقاد به تناسخ و اباحه‌گری، که امروزه همگی به عنوان نمونۀ بارز غلو شناخته می‌شوند. در مورد این مسئله ن.ک:
M. G. S. Hodgson, "How did the Early Shiʿa Become Sectarian”, JAOS, ۷۵(۱۹۵۵), pp. ۱-۱۳, esp. p. ۴; Idem, Ghulāt, EI², II, pp. ۱۰۹۳-۱۰۹۵.
اتان کلبرگ (مقالۀ مذکور وی در پانوشت۶۱، صص۱۶۴-۱۶۷) نشان داده است که امامان اهمیت زیادی به برائة (نوعی طرد از جامعۀ دینی) می‌دادند. در عین حال، گه‌گاه رفتارشان در برابر بعضی از دانشمندان مهم امامی، شاگردان باقر و جعفر صادق[[ع]]، که در مسائل اعتقادی حامی افکار خاصی بودند که امامان آنها را قبول نداشتند، دوگانه می‌نمود (همان، صص۱۵۸-۱۶۲).

2..برای مثال بنگرید به سخنان شهرستانی دربارۀ دو فرقۀ ذَمیّة و عَینیّه. اولی به این نام خوانده می‌شود، زیرا که پیروانش معتقدند محمد[[ص]] مستحق مذمت است، چون در رسالتش که دعوت به الوهیت علی[[ع]] بوده خیانت کرده است؛ البته آنان خود را به این نام نمی‌خواندند. اصحاب فرقۀ دیگر معتقد به الوهیت علی[[ع]] و محمد[[ص]] بودند، ولی علی[[ع]] را در مقام بالاتری قرار می‌دادند (ملل، صص۱۷۵-۱۷۶). همین طور می‌توان به فرقۀ دیگری از غلات اشاره کرد که به نام غُرابیة شناخته می‌شدند (از جمله: بغدادی، همان، پ.۵۶، ص۲۵۰) که معتقد بودند رسالت باید به علی[[ع]] داده می‌شد، ولی جبرئیل ملک به اشتباه آن را به محمد[[ص]] داد، زیرا شباهت آن دو به هم، مانند شباهت دو کلاغ به یکدیگر بود. در همین زمینه قس: گفت‌وگوی ابراهیم طبری [[اهل طبریه]] و عبد الرحمن هاشمی را که مَرکوتسو از عربی ترجمه کرده است:
G. B. Marcuzzo, Le dialogue d’Abraham de Tibériade avec ʿAbd al-Raḥmām al-Hāšimī à Jérusalem vers ۸۲۰, Rome, ۱۹۸۶, ۳۳۰-۳۱).

  • نام منبع :
    تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی
    سایر پدیدآورندگان :
    به کوشش محمدعلی طباطبایی و جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 11337
صفحه از 416
پرینت  ارسال به