گویی مفهومی بهشدت مورد تأکید قرار میگیرد: تنها هفت امام هست. به عبارت دیگر، هرچند هر کدام (از امامان) میتواند نوادگان بسیاری داشته باشد، آن نوادگان جزء هفت خوشه به شمار نمیآیند.
در حاشیه این مسئله شایسته است کمی هم به هویت راوی «روایت سنبلها» بپردازیم. در متنی که در تفسیر عیاشی یافت میشود، او مفضل بن محمد جعفی نام دارد. در مقابل، در متن حر عاملی۱ فضل بن محمد جعفی نام دارد. من هیچ شخصیتی با هیچ یک از این دو نام در آثار رجالی شیعه و در آثار شناختهشدهای که به زندگی شیعیان میپردازد، نیافتم.۲ بااینحال، همآییِ نام مفضل با نسبت جعفی در متن عیاشی، شخصیت شناختهشده دیگری را به ذهن میآورد: مفضل بن عمر جعفی. بنابراین اگر قضیه تصحیف نام راوی ـ چه بر اثر اشتباه ناسخ و چه از سوی مصحح ــ باشد و راوی این روایت همین مفضل بن عمر باشد که طبق برخی منابع ابو محمد هم خوانده میشده،۳ در نتیجه میتوان احتمال داد که «روایت سنبلها» در اصل از حلقههای غلات نشئت گرفته باشد. این مفضل از یاران جعفر صادق[[ع]] بود که بعدها به سبب حمایت او از افکار خطابیه۴ امام از او روی گرداند ( تبرّأ). فرقه مفضلیه۵ از نام او گرفته شده است و به او آثاری متعدد از غلات نسبت داده شده است که چندتایی از آنها تبدیل به آثار کلیدی فرقه نصیریه شدند؛ از میان آنها، کتاب الهفت والاظله را بهویژه با روایات «سبعیه» میشناسند که در این کتاب محوریت دارند، چنانکه از
1.. همان. (ن.ک پ.ن. ۴۸).
2.. مامقانی، تنقیح المقال، ش۱۲۰۸۸، به مفضل بن محمد الضبي الکوفي(!) اشاره میکند و تمام آنچه دربارۀ او میگوید این است که از اصحاب جعفر صادق [[ع]] بوده است؛ نام فضل بن محمد هم ذکر شده ولی با نسبت اشعری (نجاشی، الرجال، ص۳۰۹؛ مامقانی، همان، ش۹۴۸۷)، ولی دربارۀ او چیزی نمیگوید به جز اینکه کتابی دارد.
3.. نجاشی، رجال، ص۴۱۶: «مفضل ... ابو عبد الله و قیل ابو محمد».
4.. ن.ک: کِشّی، رجال، ص۲۰۷؛ نجاشی، همان؛ نیز ن.ک:
E. Kohlberg, "Barāʾa in Shiʿi Doctrine”, JSAI, ۷(۱۹۸۶), p. ۱۶۴; I. Friedlaender, "The Heterodoxies of the Shiʿites”, JAOS, ۲۹(۱۹۰۸), p. ۹۶.
5.. بنا بر شهرستانی، ملل، ج۱، ص۱۸۱، اصحاب این فرقه به الوهیت جعفر صادق[[ع]] اعتقاد داشتند.