که منابع مختلف ارائه میدهند، اختلافات و تناقضات بسیاری دارد.۱ در نتیجه مشکل است که بتوان به نتیجهگیری تاریخیِ دقیقی رسید. بههرروی، نباید از میان این گروهها فرقهای را که میتوان آن را «دوازدهامامیان اولیه» نامید از نظر دور داشت، فرقهای که در بعضی از منابع به نام قطعیه خوانده شده است۲ و به امامت کاظم[[ع]] معتقد بودند. ولی پس از وفاتش، پیروان این فرقه به درگذشت او اطمینان یافتند (قطعوا) و راه را برای تداوم خط امامت به همان شکل سابق هموار کردند.
در عین حال، پذیرش فرضی که در بالا بدان اشاره کردیم (نظر حر عاملی درباره «روایت سنبلها» و نظر طوسی در رابطه با روایتی مشابه که پیش از این نقل شد) دشوار است: یعنی این فرض که در اینجا با روایات دوازدهامامی درستپندار (ارتدوکس) مواجهیم. بیشتر به نظر میرسد این عالمان در پی هماهنگسازی هستند (چنانکه پیشتر در مورد «روایت اسراء» نیز دیدیم)، گرایشی خاصِ برخی عالمان امامی، که ترجیح میدهند روایات نامتعارفی را که به کتابهای پذیرفتهشده امامی راه یافتهاند، با نسبت دادن معنایی متفاوت از معنای ظاهریشان [[مقبول قلمداد کنند]]، نه آنکه آنها را بازمانده روایات دگراندیشانه بدانند.
VII
مسئله دیگری که باید در «روایت سنبلها» بدان توجه کرد قسمت پایانی آن است که آخرین قسمت تمثیل قرآنی را توضیح میدهد: ”هر خوشه صد دانه میرویاند." در قسمت پایانی روایت آمده است ”هر کدام از آنها در کوفه صد نواده میپرورد ولی تنها این هفت تا هستند"
1.. ن.ک: نوبختی، فرق، صص۶۹-۷۲، و متن مشابه آن در: سعد بن عبدالله القمي، المقالات و الفرق، صص۸۹-۹۱، §۱۶۹-۱۷۶، که هشت فرقه از این قبیل را نام میبرند. در مقابل، عبدالقاهر البغدادي (الفرق بین الفرق، بیروت، بیتا، صص۶۳-۶۴، §۶۱ و ۶۳) تنها دو فرقه را نام میبرد و شهرستانی، ملل، ص۱۶۹ (همچنین ن.ک: ترجمۀ فرانسه، صص۴۹۵-۴۹۶ همراه با یادداشتهای ژیماره که به منابع دیگری اشاره میکند) سه فرقه را.
2.. ن.ک: نوبختی، همان، ص۶۷، س۸-۱۲؛ سعد ... القمي، همان، ص۸۹، §۱۶۹؛ بغدادی، همان، ص۶۴، §۶۳، که به روشنی این فرقه را اثناعشری میداند؛ شهرستانی، ملل، همان، ص. ۱۶۹، س۶؛ ترجمۀ فرانسوی، ص۴۹۵ و پ.۱۱۴.