249
تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی

می‌کند که آن هم منسوب به جعفر صادق[[ع]] است و می‌گوید: ”نجات در آغاز (روزهای؟) هفتمین (امام) است (علی رأس السابع مِنّا الفرج)." در این مورد، او راه دیگری را برگزیده که مشابه راه‌حل حر عاملی است: تفسیر با تدقیق در واژگان حدیث: چون حدیث از ترکیب «منّا» استفاده می‌کند، نه از ترکیب «منه»، می‌توان نتیجه گرفت که شمارش ائمه باید از جعفر صادق[[ع]] (امام ششم) به بعد آغاز شود که این چنین به عدد دوازده می‌رسیم.۱

محتوای روایات اینچنینی، چنان‌که متن طوسی اشاره دارد، این عقیده را تقویت می‌کند که اینها اصلی اسماعیلی دارند، یا دست‌کم به منازعه‌ای که در آن زمان درباره امام هفتم وجود داشته اشاره دارند. در این بافت، آنچه شهرستانی در باب فرقه فرقه شدن تشیع پس از وفات امام صادق[[ع]] بیان می‌کند، مهم است. شهرستانی روایتی را به نقل از جعفر صادق[[ع]] بیان می‌کند که تا حدودی مشابه سخنانی است که در «روایت سنبل‌ها» آمده است. این سخنان در توصیف موسویه گفته شده است؛ موسویه فرقه‌ای بودند که از انتقال امامت به موسی کاظم[[ع]] حمایت می‌کردند. آنان برای توجیه دیدگاهشان، ادعا می‌کردند که امامت با تصریح به نام موسی کاظم[[ع]] ( نصّاً علیه بالإسم) به او منتقل شده است، اما محتوای این روایت شبیه به حدیث مورد بحث است: ”هفتمین شما قائم شما است" (سابعکم قائمکم) یا طبق تحریری دیگر: پیشوایتان قائم شما است۲ (و قيل صاحبکم قائمکم) درحقیقت، او هم‌نامِ اهل تورات است ( ألا وهو سَمِيُّ أهل التورات).۳ در ادامه متن، در روایتی دیگر با ماهیتی معماگون، که آن هم منسوب به صادق[[ع]] است، عدد هفت به‌روشنی مورد تأکید

1.. طوسی، همان. او در تأیید سخنانش، روایت دیگری ( السابع منه القائم) می‌آورد، و در پایان این طور نتیجه‌گیری می‌کند: ”اگر چنین باشد، معارضه با این حدیث ساقط است." توجه به حدیث زیر هم که نخستین بار کلبرگ دربارۀ آن بحث کرده (Kohlberg, "From Imamiyya”, ۵۳۲)، مهم است. در این روایت (که در کتاب محمد بن المثنی الحضرمی (از اصول اربعمائة) در الأصول الستة عشرة، تص. مصطفوي، بی‌جا، ۱۳۷۱، ص۹۱، س۵ آمده است)، گفته می‌شود: "پس از رسول خدا ... هفت نفر از ما وارثان و امامانی خواهند بود که باید اطاعت شوند و هفتمین‌شان قائم است ( إن منا بعد الرسول ... سبعة أوصیاء أئمة مفترض طاعتهم سابعهم القائم ...)." از پروفسور اتان کلبرگ سپاسگزارم که این اثر را در اختیار من قرار داد. همچنین ن.ک: الکشي، الرجال، تص. الحسیني، نجف، بی‌تا، ص۳۲۰ که روایتی مشابه از امام باقر[[ع]] را آورده است.

2.به نظر می‌رسد در متن فرانسوی مقاله اشتباه تایپی کوچکی رخ داده و به جای est (است)،et (و) تایپ شده است. (و.)

3.. الشهرستاني، ملل، ج۱، ص۱۶۸؛ برای اولین بار در ص۲۹ آورده است (در مقدمۀ چهارم این اثر). ترجمۀ فرانسوی، به ترتیب صص۴۹۳ و ۱۳۹. ترجمۀ فرانسوی این عبارت از د. ژیماره است.


تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی
248

هفت خوشه که آخرین‌شان قائم است. تا آنجا که اطلاع دارم حرّ عاملی تنها عالم امامی است که به این روایت پرداخته است. او در کتاب فوق‌الذکرش، بخش اولِ [[روایت]] را به اختصار می‌آورد. از یک سو، او به خوبی از مشکلی که عدد هفت برای تعداد ائمه در اثری دوازده‌امامی پیش می‌آورد آگاه است؛ ولی از سوی دیگر، از آنجا که این روایت را در اثری اثناعشری و درست‌پندار (ارتدوکس) یافته است، ظاهراً وظیفه خود می‌داند که آن را با معیارهای پذیرفته‌شده سازگار کند. او دو راه‌حل برای مشکلی که به خاطر عدد پیش آمده ارائه می‌دهد:

الف) هفت جزئی از دوازده است، و (در این روایت) چیزی ناظر به فرو کاستن تعداد امامان نیست (ولیس فیه اشعار بالحصر)، چنان که روشن است. ب) شاید منظور این است که شمارش هفت امام از (جعفر) صادق آغاز می‌شود، زیرا خود او گوینده این سخنان است.۱

بررسی نوشته‌های امامی نشان می‌دهد که روایاتی که از هفت امام سخن می‌گویند بسیار نادرند، ولی نمی‌توان گفت که وجود ندارند. یکی از این روایات را ابو جعفر طوسی در کتابش الغيبة، از زبان امام صادق[[ع]] نقل می‌کند: ”دوازده (امام) وجود دارد؛ هنگامی که شش تا (از آنان) (در)گذشتند، خداوند هفتمین را پیروز می‌کند ( إثنی عشر؛ إذا مضی ستّة فتح الله علی السابع)."۲ طوسی این روایت را بررسی می‌کند و برای گریز از مشکلی که این روایت ایجاد می‌کند، از یک طرف اصرار دارد که این روایت ”اعلام می‌کند که تعداد ائمه دوازده است"، از طرف دیگر معتقد است که بخش پایانی که به‌روشنی از هفت [[امام]] سخن می‌گوید نشان از اضافات راوی دارد که بر عقاید اسماعیلیه است (یکون قول الراوي علی ما یذهب إلیه الإسماعیلیة).۳ در عین حال، در کنار این راه‌حل، که مایل به پاکسازی و تصفیه روایاتی است که در تعارض با آموزه‌های امامی به نظر می‌رسند، طوسی راه‌حل دیگری را پیش می‌نهد که حاکی از گرایش به جمع بین روایات است. او به روایتی مشابه استناد

1.. إثبات الهداة، تص. هاشم الرسولي المحلاتي، قم، بی‌تا، ج۷، ص۹۵، ح۵۰۰. باید توجه داشت که حر عاملی قسمت پایانی حدیث را نمی‌آورد (از جایی که بحث دربارۀ حسن [[ع]] است).

2.. کتاب الغیبة، نجف، ۱۳۸۵، ص۳۶؛ نیز ن.ک: E. Kohlberg, loc. cit. (in note ۳۲), p.۵۳۲, note ۸۳

3.. طوسی، همان.

  • نام منبع :
    تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی
    سایر پدیدآورندگان :
    به کوشش محمدعلی طباطبایی و جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 11473
صفحه از 416
پرینت  ارسال به