169
تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی

از سوی دیگر، وجود نسخه‌‌های مختلف مکتوب از تفسیر قرآن منسوب به جعفر صادق[[ع]]، به شکل مستقل از هم در منابع مختلفِ تراجم و تاریخ ثبت شده است. این نکته با توجه به ارجاعات منابع مخالفِ [[شیعه]] به این نسخه‌‌ها که در آثار ذهبیِ سنی و منابع او ثبت شده، بی‌‌چون‌‌وچرا تأیید می‌‌شود. بااین‌‌حال صِرفِ انتساب این مطالب تفسیری به جعفر صادق[[ع]] به آنها وثاقت نمی‌‌دهد؛ بلکه، با در نظر گرفتن تمامی عوامل، شاید بهتر باشد چنین استدلال کنیم که آنچه به نام جعفر صادق[[ع]] در تفسیر‌‌های قرآن سلمی آمده، الهام‌‌گرفته از یک هسته موثق از تعالیم امام ششم باشد که یک نویسنده صوفی در زمانی اواخر قرن سوم/نهم یا اوایل قرن چهارم/ دهم آن را به این شکل در آورده است. [[اما]] باور چنین استدلالی که یکی از صوفیان اثری را که خود پدید آورده پشت اِسناد خانوادگی شیعی که به امام ششم می‌‌رسد پنهان کند و چیزی را که واقعا خود نوشته با زرنگی به جعفر صادق[[ع]] نسبت دهد بسیار مشکل است. چگونه ممکن است چنین شخصی هیچ ردی از هویت خود در منابع تراجم صوفیه برجای نگذاشته باشد و منابع شیعی هم او را به سبب تألیف [[چنین]] متن ساختگی‌‌‌‌ای مورد نقد قرار نداده باشند؟


تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی
168

است که مستقیما با احمد بن عامر طائی، که فرزندش عبد الله در سال ۳۲۴/۹۳۶ از دنیا رفته است، و یا با ابو جعفر مَلَطی که به سال ۳۲۳/۹۳۵ و یا چند سال بعد درگذشته است ارتباط برقرار کرده باشد. این افتادگی در سند، همچنین از روش سُلَمی در ثبت طرق تحمل روایاتِ علی الرضا[[ع]] مشخص می‌‌شود؛ چون در آنها از عبارت سَمعتُهُ یَذکُر عَن/ یَحکي عن ("شنیدم که نقل می‌‌‌‌کرد از"، که گاهی در نسخه‌‌های خطی به صورت اختصاری با عن، به معنای "از"، بیان می‌‌شود) استفاده کرده که به نقل غیر مستقیم اشاره دارد ـ بر خلاف نقل مستقیم که غالبا با عبارت سَمِعتُهُ یقول ("از او شنیدم که می‌‌گفت") بیان می‌‌شود. ظاهرا، این دو اِسنادی که سُلَمی به آنها اطمینان کرده است مستقیما به اِسناد خانوادگی شیعی متصل نیستند. برای رفع این افتادگیِ سندی و نیز اثبات اینکه این روایات به نحو موثق از جعفر صادق[[ع]] هستند، باید این فرضِ نسبتاً محکوم به شکست را در نظر گرفت که منبعی مکتوب بدون تغییر از علی الرضا[[ع]] به حلقه پایانیِ این دو اِسناد که سُلَمی به آنها اعتماد کرده رسیده باشد. اما تحلیل محتوایی مطالب، همان گونه که بررسی‌‌های زیر نشان می‌‌دهد، نامحتمل بودن چنین فرضی را تأیید می‌‌کند.

این دو اِسناد، یعنی اِسنادِ احمد بن نصر ذارع که به احمد بن عامر طائی ‌‌می‌‌رسد و اِسنادِ منصور بن عبد الله که به ابو جعفر مَلَطی می‌‌رسد، در دو ویژگیِ بارز مشترک‌‌اند. در هر دوی آنها مطالبی نقل شده است که هماهنگی قابل توجهی با مجموعه اصطلاحات صوفیه دارند. این مجموعه اصطلاحات، به نوبه خود، بازتاب‌دهنده منظومه‌‌ای از تصورات هستند که به طور عادی نمی‌‌توانسته تا پیش از نیمه دوم قرن سوم/نهم در آثار صوفیه یافت شود. به علاوه، هر دوی این اِسناد‌‌ها ثابت می‌‌کنند که هر دو از یک منبع اصلی تفسیر قرآن بهره برده‌‌اند؛ منبعی که، گرچه نقل‌‌های متعددی از آن وجود دارد، نوعی انسجام در تفکر و اصطلاحات را نشان می‌‌دهند که گویی بیشتر آنها را یک مؤلف پدید آورده است. در واقع موضوعاتی که در تفسیرهای سُلَمی به نقل از جعفر صادق[[ع]] نقل شده‌‌اند، به همان میزان نشان‌‌دهنده تکامل و پالایش در مجموعه واژگان صوفیه هستند که در زبان صوفیانه سهل تُستَری و ابن عطاء دیده می‌‌شود؛ چنان‌‌که اقوال این دو نیز به طور بارزی در تفسیرهای سُلَمی نقل شده است.

  • نام منبع :
    تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی
    سایر پدیدآورندگان :
    به کوشش محمدعلی طباطبایی و جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 11596
صفحه از 416
پرینت  ارسال به