113
تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی

عقیدتی و فقهی، مقام مرجعیت امام را به چالش بکشند. ”یک روش معمول در برخورد با چنین منتقدانی گسست [[= برائت]] بود؛ به طوری که با این روش آن منتقدان عملا از جامعه شیعی حذف می‌‌شدند."۱ اگر برای نمونه نوع رهیافت نسبت به صحابه پیامبر[[ص]] ـ و به طور خاص‌‌تر، سه خلیفه اول ــ را در نظر بگیریم، خواهیم دید که مفسرانِ دوره پیش از غیبت [[کبرا]] (عمدتا ابو النضر عیاشی، علی بن ابراهیم قمی و فرات بن ابراهیم بن فرات کوفی) همواره احادیثی در بدنام کردن آنها آورده‌‌اند و این احادیث را متکی به آیات خاصی از قرآن کرده‌‌اند. درعین‌‌حال این مفسران دیدگاه‌‌های خودشان را در قالبی حدیثی بیان می‌‌کنند تا به این ترتیب بر حداقل دخالت خودشان در پیامی که به دنبال انتقال آن هستند تأکید نمایند.

شواهدی بر تغییری قابل ملاحظه در رهیافت مفسران شیعه امامیه از زمان ابو جعفر طوسی، متکلم و مفسر بزرگ شیعه در دوره آل‌‌بویه، وجود دارد. طوسی ـ به نمایندگی از جریان جدیدی که می‌‌توان آن را «تفسیر مستقل» نامید ــ تمایل چندانی به کاربرد حدیث در اثر تفسیری‌‌اش ندارد. از یک سو، وی پایبندی خود به حدیث را انکار نمی‌‌‌‌کند و به‌‌صراحت اعلام می‌‌‌‌دارد که ”قرآن را تنها باید مطابق روایات صحیح ( إلّا بالأثر الصحیح) رسیده از پیامبر و اهل بیت او و امامان علیهم السلام، که کلمات آنان همانند کلام [خودِ] پیامبر درخورِ پیروی (حُجَّة) است، و نه به روش عقلی (و إنَّ القول فیه بالرأی لا یجوز) تفسیرکرد."۲ بااین‌‌حال حتی مروری اجمالی بر اثر [[تفسیری]] وی، و یکی از پیروان مکتب او که حدود یک قرن پس از وی می‌‌زیسته است یعنی ابو علی فضل بن حسن طَبرِسی (د. ۵۴۸/۱۱۵۳)، از پیموده شدن مسیر جدیدی [[در تفسیر]] (همانند طبری، و شاید هم تحت تأثیر وی) حکایت دارد. هرچند آثار تفسیریِ فراگیر این دو تن پر است از احادیث متقدم شیعه‌‌ امامیه، اما آنها این روایات را به شیوه‌‌ای کاملاً متفاوت نسبت به روشی که روایات مشابه‌‌شان در آثار تفسیری (و غیرتفسیریِ) دوره پیشابویه نقل می‌‌شدند آورده‌‌اند. این تفاوت را می‌‌توان در موقعیت حاشیه‌‌ایِ این احادیث در تفسیرهای طوسی و طَبرِسی، و نیز در حذف یا خلاصه کردن

1.. E. Kohlberg, ‘Imam and Community in the Pre-Ghayba Period’, in Said A. Arjomand, ed., Authority and Political Culture in Shiʿism (Albany, NY, ۱۹۸۸), p. ۳۹.

2.. ابو جعفر الطوسی، التبیان فی تفسیر القرآن، ج۱، ص۴. در سطرهای پس از این نقل، طوسی چند تن از صحابه و علمای مدینه را نام می‌برد که به مخالفت شدیدشان با تفسیرگریِ عقلی ناموَر بودند.


تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی
112

البته در این مورد باید تأکید کرد که ترتیب تاریخی و جنبه‌‌های مکتبی در ارتباطی تنگاتنگ با یکدیگر هستند. مقصود من از ترتیب تاریخی تمایز بین آثاری است که تا پیش از آغاز غیبت کبرا (۳۲۹/۹۴۱)، و یا بنا بر یک تعریفِ زمانیِ دیگر پیش از به قدرت‌‌رسیدن آل‌‌بویه (۳۳۴-۴۴۷/۹۴۵-۱۰۵۵)، نوشته شده است با آثاری که تاریخ نگارش آنها به پس از غیبت کبرا یا پس از شروع دوره آل‌‌بویه بازمی‌‌گردد. به لحاظ مکتبی هم مقصود من تمایز بین رهیافت‌‌های حدیثی و عقلانی است؛ یا به بیانی دیگر، اگر مجاز به استفاده از اصطلاحاتی نابهنگام [[یا نابجا از لحاظ ترتیب تاریخی]] باشم، مقصودم تمایز میان رهیافت‌‌های أخباري و أصولي در موضوع حقِ [[تفسیر]] ((یا اعتبار و مرجعیت)) است. دوره پیش از غیبت کبرا با رهیافت حدیثی ( أخباري یا به بیان دقیق‌‌تر أخباريِ اولیه۱) شناخته می‌‌شود؛ حال‌‌آنکه مشخصه دوره پس از غیبت کبرا داشتنِ رهیافتی عقل‌‌گراتر ( أصولیِ اولیه۲) است.

در آثار شیعه امامی در دوره پیش از غیبت کبرا، نفی تفسیرگریِ عقلی قرآن و تأکید بر نقش انحصاری امامان در حمل علم الهی، که شامل توانایی آنها در تفسیر کردن قرآن هم می‌‌شود، به‌‌روشنی دیده می‌‌شود. در این دوره نویسندگان امامیه دیدگاه‌‌های تفسیری‌‌شان را به شکل غیرمستقیم بیان می‌‌کنند. در عمل به مفاد حدیثی که مطابق آن ”هر کس آیه‌‌ای از قرآن را [به شکل عقلی] تفسیر کند کافر شده است (مَن فَسَّرَ بِرَأیِهِ آیَة مِن کِتاب الله فَقَد کَفَر)"۳، مفسران امامی متقدم (دوره پیش از غیبت کبرا) مشارکت‌‌شان در فرآیند تفسیرگری را به‌‌شدت کاهش دادند. آنان خود را مقید می‌‌دانستند که تنها به نقل احادیث امامان بپردازند و به‌‌ندرت نظر خویش را درباره مطلبی بیان می‌‌کردند. بااین‌‌حال از این مطلب نباید ساده‌‌‌‌‌‌انگارانه چنین نتیجه گرفت که مفسرانِ شیعه امامیه در این دوران به طور کلی هیچ دیدگاه تفسیری‌‌ای نداشته‌‌‌‌اند؛ زیرا گرچه دیدگاه‌‌های خود را صریحا بیان نکرده‌‌اند، می‌‌توان نظرات آنان را به طور ضمنی و با توجه به انتخاب و گزینش آنان از مطالبی که نقل یا حذف کرده‌‌اند، دریافت. افزون بر این، همان گونه که اِتان کلبرگ در تعدادی از مطالعات خویش، از جمله در مقاله‌‌ای با عنوان: «امام و جامعه در دوره پیشاغَیبَة»، نشان داده است، در همان مراحل اولیه تشیع، برخی از شاگردان بزرگ امامان جرأت یافتند تا با بیان دیدگاه‌‌های مستقل خود در موضوعات

1.proto-akhbārī

2.proto-usūlī

3.. تفسیر العیاشی، ج۱، ص۱۷، حدیث‌های ۲، ۴ و ۵.

  • نام منبع :
    تفسیر امامیه در پژوهش‌های غربی
    سایر پدیدآورندگان :
    به کوشش محمدعلی طباطبایی و جمعی از پژوهشگران
    تعداد جلد :
    1
    ناشر :
    انتشارات دارالحدیث
    محل نشر :
    قم
    تاریخ انتشار :
    1395
    نوبت چاپ :
    اول
تعداد بازدید : 11396
صفحه از 416
پرینت  ارسال به